• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3774 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۵ فروردين

روايت خبرنگار زن انگليسي كه از لندن تا تهران ركاب زد

رداي محافظ مهمان‌نوازي ايراني‌ها

گفتند كه ديوانه است، گفتند كه احمق ساده‌لوح است كه احتمالا سرش بريده مي‌شود يا جنازه‌اش در يك خندق پيدا. اما به هيچ‌كدام اين حرف‌ها گوش نداد و ترجيح داد دوچرخه‌اش را آماده كند تا از لندن به سمت تهران ركاب بزند. نامش ربكا لو است؛ خبرنگار انگليسي كه اواخر سال 2015 سفرش را آغاز كرد و يك سال، 10 هزار كيلومتر ركاب زد تا به تهران برسد. در روايتي كه صبح روز دوشنبه آن را در «رايد مديا» منتشر كرد و روزنامه‌هاي مختلف اروپايي هم آن را منتشر كردند، مي‌گويد كه همه اين‌ حرف‌ها و هشدارها را پيش از سفرش شنيده، اما براي اينكه واقعا بفهمد اين تصاوير از خاورميانه درست است يا نه، دل به جاده زده. سفري كه تمام تصاوير گذشته از خاورميانه را از ذهن او پاك كرده تا در گزارش پاياني بنويسد: « اين منطقه ممكن است از نظر سياسي بي‌ثبات باشد اما به تجربه به من ثابت شد كه مردم اين منطقه خونگرم و مهربان هستند. نرخ جرم و جنايت پايين است و محل تروريست‌ها كاملا قابل اجتناب است. پيش روي من تركيه، لبنان، اردن، مصر، سودان، عمان، امارات متحده عربي و ايران قرار داشت؛ كشورهايي كه درباره مردان، تروريسم و ترافيك آنها قبلا به من هشدار داده شده بود. در طول سفر به خاورميانه تقريبا يك چيز مشترك در همه جا وجود داشت. در خانه آنها براي خير مقدم به يك غريبه دوچرخه‌سوار كه حتما نياز به كمك داشت، باز بود. ميزبانان من از همه قشري بودند: ثروتمند و فقير، روحاني و ورزشكار، باديه‌نشين و تاجر. زنان نقاب‌دار و مرداني با لباس محلي. هر كدام متفاوت بودند اما يك چيز در همه آنها مشترك بود: مهرباني، حس كنجكاوي و تحمل.» اين روايت‌هايي درباره كليت منطقه‌اي به نام خاورميانه است و در جزييات، اين خبرنگار ايران را اين‌طور توصيف مي‌كند: «حكومت‌مداران شيعه ايران، طرفدار گروه تروريست داعش نيستند. در ايران پليسي به دليل اينكه روسري‌ام را روي درخت پهن كرده بودم به من تذكر داد، اما كمي بعد خواهر همان پليس براي خوردن قيمه مرا به خانه‌اش برد.» اين خبرنگار از خطرات سفرش هم در گزارش خود نوشته، از آزارهايي در جاده و اتفاق‌هايي كه رخ داده. اما نكته مهم اين بخش، اين است كه هيچ‌كدام از اين اتفاق‌ها در ايران رخ نداده و آنچه در ايران ديده، همان كليت مهرباني، مهمان‌نوازي و همراهي شرقي است كه آن را با سياست يكي نمي‌داند و اعلام مي‌كند كه اجتماع و فرهنگ شرقي با دست‌هايي باز آغوشش را براي مهمان‌هاي خود باز مي‌كند و اينكه: «‌مهمان‌نوازي ايراني‌ها مانند يك رداي نرم محافظ بود كه تمام وقت در اطرافت وجود داشت؛ هميشه قابل اعتماد.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون