77 سال از تاسيس راديو در ايران گذشت
مقابله با تكنولوژي
به شكست منجر ميشود
محمد سلطانيفر
استاد ارتباطات
از ابتداي شكلگيري راديو و به طور كلي هر پديده رسانهاي در كشورمان، ما شاهد شكلگيري مقاومتهايي عليه رسانهها بوده و هستيم. فراموش نكنيم در زماني كه راديو وارد كشورمان شد، شهرباني يا پليس آن زمان (امنيه) اعلام كرده بود هر كس كه ميخواهد از راديو استفاده كند فقط حق دارد با خانواده خود و با اخذ مجوز رسمي از آن بهرهبرداري كند. در نتيجه همين ممانعتها و همين ايجاد حرص و ولعها در مقابل هر رسانه جديدالظهور و هر تكنولوژي نوظهور ديگري فقط باعث شد كه مردم با شور و نشاط بيشتري به اين پديدهها توجه كنند. به طوركلي در كشور ما نسبت به استفاده از وسايل ارتباط جمعي و ظهور تكنولوژيهاي جديد، هميشه موضع منفي وجود داشته و افراد زيادي از استفاده از اين تكنولوژيها يا منع شدهاند يا توبيخ شدهاند. براي مثال با ظهور تلويزيون در اواخر دهه 30 و سپس فراگير شدن آن در ميانه دهه 40 بازهم روي خوشي به تلويزيون در جامعه نشان داده نميشد، اگرچه دولت براي همهگيرشدن اين وسيله برنامهاي نداشت تا اينكه كمكم قبح استفاده از تلويزيون در جامعه فروريخت و از سالهاي 1352 به بعد اكثر مردم از اين وسيله جديد استفاده ميكردند. اين نمونه بعدها در مورد دستگاه پخش ويديو دوباره در كشورمان تكرار شد. سالهاي بعد از انقلاب اسلامي بود كه استفاده از تكنولوژي ويديو در دو مقطع به عنوان وسيله جديد نمايشي و البته ممنوعه در كشورمان بالا گرفت. يكي ابتداي سالهاي 60 بود و ديگري در دهه 70 كه ويديوهاي موسوم به فيلم بزرگ در جامعه طرفدار پيدا كرده بود. اما با وجود همه ممنوعيتها در كشور و نهي كردن مردم براي استفاده نكردن از اين دستگاهها، اما جوانان و خانوادههاي زيادي به طور پنهاني از اين دستگاه استفاده ميكردند و فيلمهاي آن را با سختي پيدا ميكردند و چه اتفاقاتي كه در اين ممنوعيتها و اصرار مردم براي استفاده از اين دستگاهها افتاد. اما در نهايت كار به جايي رسيد كه ممنوعيت استفاده از اين دستگاه اواخر دهه 70 ملغي شد. چندين سال بعد مساله ماهواره در جامعه مطرح شد و باز هم همان داستان تكراري ممنوعيت و استفاده پنهاني مردم از اين ابزار تكنولوژي و اين داستان همچنان با گذشت سالها و كسب تجربههاي زياد همچنان در كشورمان ادامه دارد. روزي براي راديو و ماهواره و امروز براي استفاده از اينترنت و شبكههاي اجتماعي يا نرمافزارهاي پيامرسان اينترنتي. در نتيجه صحبت من به اين معنا است كه اگر نبود حرام كردن اينترنت در ايران، امروز شاهد اين رشد وسيع تكنولوژي در كشور نبوديم. اگر نبود ممنوع كردن ماهوارهها، امروز شاهد گسترش بيش از 70 درصدي آن در خانوادههاي ايراني نبوديم. اما اميدوارم اين تحليل بنده اشتباه باشد كه همين ممانعتها عاملي براي توسعه يافتن اين تكنولوژيها در كشور و ميان مردم شده است. اين صحبت به اين معنا است كه حاكميت اين تكنولوژيها را منع كرده و مردم با حرص و ولع به سمت آن رفتهاند. در صورتي كه ميشد به گونهاي ديگر با تكنولوژيهاي جديد كه وارد كشور ميشد برخورد كرد. ولي به هر حال ممنوعيت راديو، اينترنت و ماهواره درسي براي ما است تا بدانيم اين تكنولوژيها اجتنابناپذير و غيرقابل كنترل هستند و اگر جلوي آنها را بگيريم از راهي ديگر وارد خانوادهها ميشوند. اينجا سوال پيش ميآيد كه آيا در سالهايي كه سعي بر اين بود جلوي تكنولوژي ويديو يا ماهواره گرفته شود موفق عمل شد؟ آيا اين ابزار تكنولوژي مشتريهاي خود را از دست داد؟ در صورتي كه جواب اين پرسشها منفي است. چرا كه با ابزار قهري و منع مردم براي عدم استفاده از اين وسيلهها موفق به جمعآوري آنها از خانهها نشديم و هر بار با جمعآوري مثلا ديشهاي ماهواره، مردم بار ديگر ديش جديدي خريدند و در محلي ديگر نصب كردند. نكته ديگر از اين قرار است كه اگر به خصوصيات تكنولوژيهاي جديد توجه كنيم، چند خصوصيت بارز در اين راستا وجود دارد كه شامل محدوديتگريزي، سانسورگريزي، قانونگريزي و همچنين اجتناب ناپذير بودن ميشوند.
بايد بدانيم كه تكنولوژي، پديدهاي است كه چنانچه تا مچ پا آلوده آن شويم تا فرق سر ما را آلوده ميكند. در نتيجه كسي كه آلوده به تكنولوژي راديو شد، تلويزيون را به راحتي پذيرفت، اينترنت را در آغوش گرفت و ماهواره را با وجود همه محدوديتها و مبارزه شديد عليه آن به خدمت گرفت. امروز كه سالروز تاسيس نخستين فرستنده عمومي راديو در ايران در سال 1319 است و نخستين شبكه راديويي به نام راديو تهران فعاليت خود را آغاز كرده است، ميتوانيم درسي از آن بگيريم و آن هم اين است كه بياييم با تكنولوژيهاي نوين نه از سرقهر بلكه از سر يادگيري و آموزش و يافتن راهكار درست استفاده از آن بهره بگيريم چرا كه اگر با آن مبارزه كنيم پيروز اين رقابت تكنولوژي است. سعي كنيم تجربه شكستخورده مقابله با تكنولوژيها را كه در كشورمان سابقهاي نسبتا طولاني دارد در دنياي مدرن تكرار نكنيم.
چرا كه ايستادگي و مبارزه در ورود تكنولوژيهاي جديد به كشورمان فايدهاي ندارد. اين روزها ابزار تكنولوژي چنان پيشرفت كرده است كه جوانان در مقابل راهي كه روي آنها بسته ميشود، راه ديگري ميسازند يا كشف ميكنند. پس در نتيجه كار عقلاني اين است كه با مديريت درست و بهينه بتوانيم از تكنولوژيهاي جديد مانند ديگر كشورهاي پيشرفته استفاده كنيم تا شهروندان كشورمان كه در حال زندگي در دنياي مدرن هستند، كمبودي در زمينه استفاده از تكنولوژيهاي نوين در مقابل ديگر كشورها حس نكنند. به بيان ديگر دنياي امروز دنياي محدوديت و اعمال سليقه در زمينه راههاي ارتباطي نيست.