مصرف بيرويه تاريخ
سيد علي ميرفتاح
خواهش دارم؛ استدعا دارم؛ تمنا دارم كه در تبليغات رياستجمهوري، شخصيتهاي محترم تاريخ اسلام و انقلاب را خرج نكنيد. شما هر كه هستيد و هر چه هستيد، بهتر اين است كه خودتان باشيد نه اينكه بخواهيد يك بنده خدايي را – كه دستش هم از دنيا كوتاه است- تداعي كنيد. رجايي و بهشتي و طالقاني و بقيه قابل تكرار نيستند و نميشود براي سال نود و شش بازسازيشان كرد. بازسازي هم بكنيد هم عِرض خود را بردهايد هم عرض آن بندگان صالح خدا را. سر انتخابات سال هشتاد و چهار هم كار بدي كردند كه احمدينژد را تاليتلو رجايي معرفي كردند. اتفاقا همسر آن بزرگوار هم اعتراض كرد، اما نهتنها اعتنا نكردند بلكه بياحترامي هم كردند. اينكه ميگويند شهدا مظلومند بيجهت نميگويند. بندگان خدا تا زنده بودند تهمت شنيدند، برايشان از هر طرف مضيقه درست كردند، بعد هم كه شهيد شدند، بقيه آمدند تا از نام شريف ايشان استفاده كنند. نمينويسم سوءاستفاده اما خوب كه نگاه كني، حتي حُسناستفادهاش هم سوءاستفاده است. شهدا را كه نبايد مصرف كنيم و به تراكت و پوستر انتخاباتي تبديلشان كنيم. انتخابات برگزار ميكنيم يا مجلس شبيهخواني؟! يكي ميشود رجايي، يكي ميشود بهشتي، يكي ميشود... رقبايشان هم ميشوند شمر و خولي. فردا هم كه با اينها چپ شديم صدايشان ميكنيم بنيصدر.
اخيرا يك نوار سخنراني در شبكه مجازي دست به دست ميشود كه اگر بخواهيد مظلوميت شهدا را درك و لمس كنيد بايد آن را بشنويد. يكي از بزرگان جريان اصولگرايي، كه سابق بر اين طرفدار احمدينژاد بود و حالا مخالفش، به صراحت ميگويد ايراد احمدينژاد همين بود كه به شهيد رجايي شباهت داشت. اولا خودتان ميبريد و خودتان هم ميدوزيد. چه كسي گفته احمدينژاد شبيه رجايي بود كه حالا بخواهيد وجه شبه را كامل كنيد. ثانيا مگر ميشود تاريخ را روي اگر و مگر بنويسيد.
آخر اين چه حرفي است كه درباره يك شهيد گرانقدر انقلاب ميزنيد. از خدا و قيامت و ارواح طيبه شهدا پروا نداريد؟ اگر همان روز اول احمدينژاد را به اين و آن نميبستيد، امروز هم مجبور نبوديد براي خراب كردن اين، آن را هم خراب كنيد. احمدينژاد، احمدينژاد بود، كما اينكه روحاني هم روحاني است و رييسي هم بايد رييسي باشد و قاليباف هم قاليباف. واقعا چه نيازي است كه از يكي ديگر، آن هم از سلسله شهيدان راه حق و آزادي مايه بگذاريد... ارزش و اهميت شهدا هم اين بود كه تكرارنشدني و منحصر به فرد بودند.
مادر دهر حالا حالاها يكي چون ايشان نميزايد... ضمن اينكه الكي و به صرف راه افتادن كار انتخابات كه نميشود يكي را به يكي ديگر بست. آخر چه نسبتي است بين شهيد بزرگوار آيتالله دكتر بهشتي با يك بزرگوار ديگر. مگر هميني كه هستند كافي نيستند كه بايد شفاعت بزرگي را هم تنگشان بزنيم؟ ما اگر به روحاني راي ميدهيم فقط به اين دليل است كه او حسن روحاني است و كارنامهاي قابل توجه دارد. يكي مثل من اين كارنامه را ميپسندد و يكي هم مثل ديگري شايد نپسندد. اما دليل ندارد كه عملكرد يك نفر ديگر را هم به كمكشان آورد. باقي كانديداهاي بزرگوار هم همين. خوب يا بد، كم يا زياد، كامل يا ناقص هر كدام پروندهاي دارند و بيشينهاي. براي انتخابات همين كافي است و خداي نكرده فردا هم اگر اتفاقي افتاد و مناسبات به هم خورد ديگر نيازي به بدنام كردن فاميل نداريم. شهدا سهمشان را دادهاند و كارشان را كردهاند. همين كه نامشان محترم است، خانهتان آبادان. جان هر كس كه دوست داريد، اينها را به عرصه رقابت نكشانيد و سر دنيا، بياعتبارشان نكنيد.