منوچهري
ويترين خاك گرفته تاريخ
«تا سال 62 خريد و فروش اشياي عتيقه آزاد بود، در همين ويترينها ميتوانستيد اشياي زيرخاكي چند هزار ساله پيدا كنيد، البته امروز هم همون معاملات در مغازههاي منوچهري انجام ميشه، اما علني نيست. يك سري جنسها رو هنوز هم ميشه معامله كرد اما محدوديتهايي براي كسبه اعلام شده؛ مثلا خريد و فروش اشياي دو، سه هزار ساله مجازند، اما معامله اشيا صد ساله مخصوصا اشياي دوره صفوي ممنوع اعلام شده.» اين جملات را يكي از فروشندگان كه در گوشه مغازهاش كنج امني براي خودش ساخته و چند گلدان قديمي هم در قفسههاي مغازه برِ خيابانش چيده، ميگويد. خيابان منوچهري بيشتر از هر كجاي تهران رنگ تاريخ دارد. تاريخ خاك گرفتهاي كه هر گوشهاش راوي قصهايست. مغازههايي كه در پاساژهاي قديمياش، گرد زمان روي ويترينشان نشسته، زماني شاهد معاملات ميليوني اشياي تاريخي بودهاند. اما حالا مدتهاست خبري از صاحبان ماجراجوي اين مغازهها نيست و اشياي تاريخي به شكلي نامنظم پشت شيشههاي زنگار گرفته شان پراكندهاند و در رخوتي عميق تاريخ را رج ميزنند. داخل مغازهها اما زندگي جاري است. از گورهايي كه در دل كوهها و دشتهاي دور دست گشوده ميشوند و پرده از قصهاي تاريخي برميدارند، اما اجزاي موجود در آنها راهي پژوهشگاه ميراث فرهنگي نميشود، بلكه راهي بازاري ميشود كه هنوز خريداران خود را دارد و با وجود ممنوعيتها همچنان داغ است.
سراغ «مهره گبري» را از فروشنده ميگيرم، مهرههايي كه همه فروشندگان مجوز فروشش را دارند. مهرههاي گبري از جنس شيشه و سفال و سنگ هستند و بيشتر از درون گورهاي تاريخي به شكل غيرمجاز استخراج ميشوند. در مغازههاي منوچهري هيچكدام از اشيا قيمت ثابتي ندارند. مهرههاي گبري قيمتي از 30 هزار تومان تا چند ميليون تومان دارند. فروشنده همزمان كه مهرهها را از گاوصندوق گوشه مغازه كوچكش بيرون ميآورد، ميپرسد: «ميخواهيد اين مهرهها را با خودتان ببريد (از كشور خارج كنيد؟)» جواب مثبت را كه ميشنود، كمي با مهرههايي كه در يك بشقاب كوچك مسي قرار دارد كلنجار ميرود و بعد ميگويد: «جنسهاي خوبمون را به مسافرها نميفروشيم» و ادامه ميدهد: «بيشتر مشتريهاي ما كلكسيوندارها هستند، ما به ميراث كشورمون اهميت ميديم و دوست نداريم ميراث فرهنگي از كشور خارج بشه.»
در طبقه دوم پاساژ منوچهري ميشود تكههاي مفقود شده از كاشيهاي خانههاي تاريخي تهران و ديگر شهرها را پيدا كرد، هر چند فروشندهاش ميگويد: «اين كاشيها رو از خونههايي كه تخريب شدن جمع كرديم، اين كاشيهايي كه ميدزدند رو نميتونيم آنقدر راحت بفروشيم.» اطلاع چنداني از تاريخچه كاشيها ندارد، اما با اطمينان ميگويد كه اين كاشيها جزو كاشيهاي مسروقه نيست. منوچهري تنها بخشي از بازاري است كه يك سويش به كاوشهاي غيرمجاز وصل است، در تلگرام و اينستاگرام و سايتهاي متعدد ردپاي فلزيابها به وضوح پيداست. آنچه كه از دل تمام اين حرفها ميشود استنباط كرد همان جملهايست كه حميده چوبك رييس پزوهشكده باستانشناسي در همايش باستان شناسان به آن اشاره كرد: «مهمترين چالش باستانشناسي ايران، رواج گنجيابي و تبليغ گنجياب و نبود قوانين محكم براي برخورد متخلفين در اين زمينه است.»