سخني با اصولگرايان باانصاف و «مرد»
علي شكوهي
سالها قبل با جناب مهندس بهزاد نبوي درباره صفبندي سياسي و از جمله راست و چپ و مدرن و سنتي گفتوگو ميكرديم. ايشان بعد از كلي صحبت در اين باره گفت كه اين تحليل براي ديگران است و الا من خودم يك صفبندي دارم تحت عنوان «مرد و نامرد» و افراد را بر اين اساس تقسيمبندي ميكنم. بر اين اساس چه بسا كساني كه در جبهه سياسي ما هم هستند اما «مرد» نيستند اما افرادي در جريان سياسي مقابل هستند ولي «مرد»اند. توضيح داد كه مرد در نظر او كساني هستند كه منصفند و در دشمني از اعتدال خارج نميشوند و انسان در كنار آنان احساس امنيت ميكند و يقين داريم كه براي رسيدن به قدرت عليه ما اقدامي خلاف انجام نميدهند.
اين خاطره را گفتم تا دوستاني در جبهه اصولگرايان را مخاطب خودم قرار بدهم و با تكيه بر همين خصوصيات شخصي و فردي آنان يعني منصف و «مرد» بودن از آنان بخواهم كمي در فضاي سياسي كشور تامل كنند و با توجه به برنامهها و عملكرد نامزدهاي رياستجمهوري، منصفانه قضاوت كنند كه آيا در اين شرايط و با توجه به عملكرد دولت روحاني، اساسا حق دارند با ايشان رقابت كرده و از كساني دفاع كنند كه خود معترفند سخنان و ادعاهاي آنان خلاف است و قابليت تحقق ندارد؟
نخستين سوال از اين طيف از اصولگرايان اين است كه آيا شما از عملكرد دولت قبل دفاع ميكنيد و نتيجه اقدامات احمدينژاد را كارنامه خودتان ميدانيد؟ همگان به خاطر داريم كه در مجلس گذشته طيفي از اصولگرايان از جمله احمد توكلي و دوستان همفكر ايشان از منتقدان جدي احمدينژاد بودند، نه برنامه اقتصادي او را قبول داشتند، نه با تصميمات فردي او در موضوعات مختلف موافق بودند، نه شخصيت سياسي او را تاييد ميكردند، نه از اطرافيان خاص او رضايت داشتند، نه تقابل او با مجلس و ديگر قواي نظام را ميپسنديدند و نه او را رييسجمهوري در قد و قواره مردم ما ميدانستند. همگان به خاطر داريم كه سيره مديريتي رييسجمهوري قبل نه كارشناسانه بود و نه مبتني بر تصميمات جمعي. همين دوستان اصولگرا به قانونگريزي وي معترض بودند و در مقاطعي از اقدامات ضدقانون احمدينژاد حتي بحث عدمكفايت سياسي او را هم مطرح كردند. نتيجه اقدامات دولت قبل در حيطه اقتصادي هم مورد نقد اين دوستان بود و اكنون هم حاضر نيستند كارنامه احمدينژاد را متعلق به خودشان بدانند و از او و عملكردش در مجموع اعلام برائت ميكنند.
با اين حساب بايد بپذيرند كه در بسياري از نقدهايي كه عليه دولت قبل مطرح ميشود، آنان با امثال ما كه منتقد دولت احمدينژاد هستيم، همفكر و همنظرند.
نكته دومي كه بايد اين طيف از اصولگرايان به آن توجه كنند، وضعيت عملكرد دولت روحاني در مقايسه با دولت قبل است.
آيا اذعان داريد كه اين عملكرد قابل دفاع است و اوضاع تلخ گذشته را تا حدي ترميم كرده است؟ مطابق آمارهاي ارايه شده از سوي دولت و مراكز آماري كشور، دولت روحاني توانست تورم را كنترل كند، رشد اقتصادي را از منفي 6 به مثبت 6 برساند، با به نتيجه رساندن مذاكره با 1+5 و امضاي توافق برجام بسياري از قطعنامههاي ضدايراني لغو شد و تحريمها تا حد زيادي برداشته شد، صادرات نفت ايران به دوران قبل از تحريم برگشت، خودكفايي گندم و بنزين و گازوييل و... حاصل شد، سرمايهگذاري خارجي در ايران شروع شده و اكنون شاهد انعقاد قراردادهاي مشترك مختلف در زمينه سرمايهگذاري خارجيها در ايران هستيم، تراز تجاري ايران مثبت شده است يعني براي دو سال متوالي بيشتر صادر كرديم و كمتر وارد كه اتفاق مهمي است.
بازسازي ريلي و هواپيمايي و جادهاي با سرعت در حال پيشرفت است و خلاصه در وضعيتي قرار گرفتهايم كه ميتوانيم به آينده اميدوار باشيم. پرسش مهم اين است كه آيا اين دوستان منصف اصولگرا به اين واقعيات توجه دارند يا خير؟ آيا قبول دارند كه دولت كنوني نسبت به گذشته بهتر عمل كرده است و مسيرهاي غلط متعددي را اصلاح كرده است؟
نكته سوم اين است كه نامزدهاي اصولگرايي كه در صحنه هستند سخناني را مطرح ميكنند كه شما قبول نداريد و خودتان به نقد آن مبادرت كردهايد. هر دو نامزد مدعي شدهاند كه ميخواهند حدود 5 تا 6 ميليون شغل ايجاد كنند يا يارانه را سه برابر كنند يا حجم اقتصاد كشور را به 5/2 برابر برسانند. افراد مطلع از اوضاع اقتصادي كشور ميدانند كه اين شعارها براي جمعآوري راي مطرح ميشوند و دستيافتني نيستند. يكي از دوستان منصفتر در نقد اين اظهارات گفته است كه رسيدن به اقتصاد 5/2 برابري نيازمند رشد 26درصدي است كه محال است. ايجاد 600هزار شغل در ازاي افزايش يك ميليون تن محصول پتروشيمي هم به طنز اين روزهاي مردم تبديل شده است.
حال اين پرسش از شما كه خودتان را اهل عدد و رقم ميدانيد اين است كه با چه استدلالي ميتوانيد از اين شعارها و برنامهها دفاع كنيد و خيالتان هم راحت باشد كه پيروزي آنان منجر به يك فاجعه نخواهد شد؟
نكته آخر اينكه شما به توانايي نامزدهاي اصولگرا با توجه به شعارهايي كه دادهاند چقدر ايمان داريد؟ حال سوال اين است كه به اميد تحقق كدام برنامه از اين افراد دفاع ميكنيد؟ بر اين باورم كه اگر منصف باشيد و نخواهيد قبيلهگرايي سياسي كنيد، چارهاي نداريد جز اينكه از روحاني دفاع كنيد و به صف اصولگرايان حامي روحاني بپيونديد.