از تخممرغ چهارگوش تا ماجراجوييهاي جسورانه عمه ميم
انتشارات «ني» در ادامه انتشار آثار ادبي جهان سه اثر تازه منتشر كرده است كه هر سه با ترجمه مزدك بلوري به چاپ رسيدهاند. رمان «تابستان» نوشته اديت وارتون، نويسنده امريكايي كه در سال 1917 نوشته شده است، مجموعه داستانهاي كوتاه «تخممرغ چهارگوش» نوشته هكتور هيو مونرو معروف به ساكي، نويسنده انگليسي و رمان «عمه ميم، ماجراجوييهاي جسورانه» نوشته پاتريك دنيس، نويسنده امريكايي، آثاري است كه به همت مزدك بلوري ترجمه و از سوي نشر ني روانه كتابفروشيها شدهاند.
رمان «تابستان» تازهترين ترجمه از آثار اديت وارتون، نويسنده امريكايي برنده جايزه پوليتزر است. وارتون در اين رمان به روايت بيداري احساسات پرشور دختري جوان در جريان عشقي ممنوعه ميپردازد. چريتي رويال، دختر 18 سالهاي است كه زوجي بدون فرزند، او را بزرگ كردهاند و او حالا با خانم رويال، قيمش زندگي ميكند. چريتي خاطرهاي از پدر و مادرش ندارد و مردم شهر هم هيچ اشارهاي به آنها نميكنند. چريتي نخستين عشق زندگي خود را در دهكده نورث دورمر تجربه ميكند. اين عشق با ملاقاتهاي پنهاني و گردشهاي عاشقانه آغاز ميشود و در كلبهاي در جنگلهاي كوهستاني به اوج خود ميرسد كه مسير زندگي چريتي را دستخوش تغييراتي ميكند. او عشق را در ميانه بيرحميهاي جامعه بستهاي به دل خود راه ميدهد كه تنگنظريها و رسوم كهنهاش، خواستههاي اين دختر جوان را برنميتابد.
اديت وارتون، زاده 1862 در نيويورك اين رمان را در سال 1917 منتشر كرد. وارتون نويسندهاي جهانبين و ثروتمند بود كه به چهار زبان صحبت ميكرد و در سالهاي آخر عمرش ساكن پاريس شد. رمانهاي وارتون به گستردگي آثارش اشاره دارند از «اتان فروم» و حال و هواي روستايياش و شهر كوچكي كه رمان «تابستان» در آن روي ميدهد تا رمان اجتماعيتر «خانه خوشي» و «عصر بيگناهي» او كساني را كه زندگيشان در نقطه مقابل زندگي او قرار ميگيرد، درك و با آنها همدردي ميكند.
رمان «عمه ميم، ماجراجوييهاي جسورانه» از پرفروشترين رمانهاي امريكايي قرن بيستم به شمار ميرود. دنيس با نوشتن اين رمان سعي داشته نگاه نقادانه خود را به جامعه با زباني طنز بيان كند. طنز با زبان قدرتمند و گزندهاش، تاثيري شگرف بر افكار جامعه دارد و حتي موجب اصلاح در جامعه ميشود و شايد به همين دليل است كه پاتريك دنيس با زبان طنز وارد ماجراي زندگي خود و عمهاش ميشود و اثري خلق ميكند كه مورد توجه بسياري از مخاطبان اين حوزه از ادبيات قرار ميگيرد. دنيس شخصيت محوري داستان را با الهام از عمه واقعياش خلق كرده است.
ماجراي كتاب از اين قرار است كه مِيم دنيس، زني جوان و زيبا با لباسهاي پرزرقوبرق مد روز، نمونه ناب زن دهه ۱۹۲۰ است؛ سرزنده و پرهيجان، بياعتنا به عرف و سنت، فارغالبال و بيخيال، آزادانديش و بلندنظر، خوشگذران و اهل دل كه از لحظهلحظه زندگياش لذت ميبرد. ميم پس از مرگ برادرش، قيم قانوني برادرزادهاش پاتريك دنيس ميشود و اين پسر دهساله پا به دنياي هيجانانگيز عمهاش ميگذارد. خيلي زود عمه و برادرزاده شيفته هم ميشوند و ماجراهاي خندهدار و سرگرمكننده آنها در كنارهم اين كتاب خواندني را به يكي از بهترين طنزهاي كلاسيك قرن بيستم تبديل ميكند. «عمه ميم و ماجراجوييهاي جسورانه» خواننده را به روزهاي خوش گذشته ميبرد و با طنز گزندهاش تصوير زندهاي از آدمها و رويدادهاي آن روزها ترسيم ميكند.
«تخممرغ چهارگوش» گرچه عنوان يكي از كتابهاي كوتاه هكتور هيو مونرو معروف به ساكي است، اما آنچه مزدك بلوري ترجمه كرده است، مجموعهاي از بهترين داستانهاي كوتاه ساكي است. شروع داستان كوتاه «انباري» از مجموعه داستان «تخممرغ چهارگوش»، به بهترين شكل خواننده را با فضاي داستاني ساكي آشنا ميكند: «قرار بود بچهها را براي تفريحي ويژه به ساحل جاگبورو ببرند. نيكولاس را همراهشان نميبردند. او رسوا شده بود. همان روز صبح از خوردن مخلوط نان و شير خوشگوارش سر باز زده بود به اين دليل ظاهرا احمقانه كه قورباغهاي توي آن است. آدمهاي پختهتر و عاقلتر و بزرگتر به او گفته بودند كه امكان ندارد قورباغهاي توي نان و شيرش باشد و او نبايد حرفهاي چرند بزند؛ با اين حال، او همچنان به حرف خود كه مهملترين ياوهها مينمود ادامه داد و با جزييات بسيار رنگ و خط و خال قورباغه ادعا شده را توصيف كرد. قسمت چشمگير واقعه اين بود كه واقعا قورباغهاي در كاسه نان و شير نيكولاس بود؛ او خود قورباغه را توي كاسه گذاشته بود.» از همين چند سطر هم ميتوان به لحن طنزآميز ساكي پي برد. داستانهاي طنزآميز اين نويسنده را ميتوان تصويري از زندگي طبقات متوسط مرفه، همراه با اخلاقيات آنها دانست.
او حتي ابايي هم ندارد از اينكه اخلاقيات و شيوههاي تعليم و تربيت سطحي دوره خودش را به سخره بگيرد و به آنها پوزخند بزند. هكتور هيو مونرو جداي از اينكه در ميان علاقهمندان به ادبيات داستاني نامي كم و بيش شناخته شده است، به واسطه فيلمنامه «پنجره باز» براي اهالي سينما شناخته شده است. علي مصفا، كارگردان و بازيگر سينما، براساس داستاني به همين نام از ساكي، فيلمنامه «پنجره باز» را به نگارش درآورد كه اين فيلمنامه به كارگرداني افشين رضايي ساخته شد.