دولت همه
سيد علي ميرفتاح
حالا آنقدر سر اين ساماندهي مواد مخدر سنتي، شوخي ميسازند و شور را از مزه ميبرند كه دولت عقب بنشيند و مجلس بترسد و كار به اين مهمي را نيمه رها كند. اين روزها آن نماز جمعه آتشين اكبر هاشمي رفسنجاني برايم تداعي ميشود كه بنده خدا بدنامي را به جان خريد و پيشقدم شد تا معضل جنسي جوانان را حل كند. به آب و آتش زد، كلي حديث و آيه خواند، به تجربههاي بشري استناد كرد، واقعيتهاي تلخ و شيرين جامعه را بازگو كرد، اما متاسفانه ظاهرگرايان و برادران و خواهران متخلق به اخلاق ظاهر چنان قشقرقي به پا كردند كه او را مجبور به عقبنشيني كردند.
عقب ننشست اما از ترس همين مودبين به ادب ظاهر مسير عدالت اجتماعياش را عوض كرد و متمركز شد به سوخت و بهداشت و مسكن و مترو... كسي عقب نشست كه استاد تبيين بود و هر چيزي را ميتوانست با زباني بگويد كه براي مردم جا بيفتد. باور كنيد اگر در قصه 598 هاشمي نميرفت براي فرماندهان صحبت كند، اگر او خطبه نماز جمعه نميخواند و براي علت ضرورت، صلح را جا نميانداخت، امكان نداشت كه مملكت بتواند با اين هزينه اندك كار به اين بزرگي را پيش ببرد.
معذلك اين توجيهگر بينظير به قضيه معضل جنسي كه رسيد زبانش را دوختند و از گفتن پشيمانش كردند. گفت اي موسي زبانم دوختي/ وز پشيماني تو جانم سوختي... لذا اين شد كه ما همچنان گرفتار مسائل جنسي ماندهايم و نتوانستهايم فكري معقول و منطقي برايش بكنيم.
چهل سال است كه درخصوص مواد مخدر داريم هزينههاي گزاف ميپردازيم؛ كلي شهيد دادهايم، كلي از قاچاقچيها اعدام شدهاند و زندان افتادهاند. از آن طرف نه تنها جلوي اين ماده شوم گرفته نشده بلكه روز به روز هم تعداد مصرفكنندگانش افزايش پيدا كردهاند.
من عدد و رقم ندارم اما از شواهد و قراين، از روي همين اخبار روزنامه ميفهمم كه قضيه مواد مخدر جدي است و با اين برخوردهاي قهرآميز راه به جايي نميبريم. راه به جايي كه نميبريم هيچ، روز به روز وضعمان وخيمتر ميشود.
فقط يك قلم مشروب الكلي تقلبي ببينيد در سيرجان چه گندي به بار آورد. مشروب الكلي البته حرام قطعي است اما در مورد ترياك همان راهي كه عقلا، پيش از اينها بدان رسيده بودند جلوي پايمان است و هرچه زودتر بايد به دست تدبير، چنين گرهاي را تا كورتر نشده
بازش كرد...
شايد فكر كنيد من آن ملاحظات شما را ندارم و مثل شما نگران آينده بچههاي اين سرزمين نيستم. اتفاقا هستم و مطمئنم كه دولتمردان هم از سر چنين نگرانيهايي به اين نتايج عقلي رسيدهاند.
استادم دكتر نصرالله پورجوادي مقالهاي بس خواندني دارند به اسم خداي همه...
در آنجا به تصريح بيان ميكنند كه دولت، دولت همه است و همانقدري كه براي مردم عادي وظيفه دارد براي گرفتاران به افيون هم وظيفه دارد. خدا چطور هم خداي گوسفندان است و هم خداي گرگها؟ دولتها هم نسبت به مردمانشان چنين نسبتي دارند و نميتوانند به محض اينكه بيماران و گرفتاران و معتادان ميرسند بار مسووليتشان را زمين بگذارند و به وظيفه خود عمل نكنند. حالا اتفاقا دولت دكتر روحاني شعارش همين است كه دولت همه است و در مقابل همه مسووليت دارد.
بدنه كارشناسي لايحه تنظيم كردهاند كه وضعيت نابسامان مواد مخدر را سامان بدهند. اين طرح امتحانش را پس داده و در جاهاي ديگر هم به آن فكر كردهاند. بعضي جاها هم عمل كردهاند اما همه ترس و نگراني من اين است كه مبادا ما با شوخيهاي نابجا به متلكپرانيهاي بيمزه با اين طرح همان معاملهاي كنيم كه با طرح عدالت اجتماعي مرحوم هاشمي رفسنجاني كرديم.