پرونده تندروها بسته شده است
علياكبر اوليا
هرچند نميتوان تحليلي از وضعيت موجود در مجلس نهم داشت اما ميتوان به مشكلي كه در ساختار آن وجود دارد اشاره كرد. مساله اساسي كه در رابطه با عملكرد اين مجلس وجود دارد اين است كه جناح خاصي در آنكه خيلي قرص و محكم از اقدامات دولت گذشته حمايت ميكردند، اكنون تلاش ميكنند كه از ابزارها و ظرفيتهايي كه ميتوانند بسيج كنند، كمك گرفته تا كماكان در صحنه باقي بمانند كه البته در زمانهايي هم به توفيقاتي دست يافتهاند. اما واقعيت امر اين است كه داستان احمدينژاد، پرونده اصولگرايان تندرو را بسته است و اگر واقعا شرايط رقابت آزاد وجود داشته باشد و تندروها حس كنند كه در شرايط رقابتي اميدي براي ماندن ندارند، صحنه را ترك خواهند كرد. آنها متكي به حمايتهايي هستند كه به آنها اجازه ميدهد همچنان خود را مطرح كنند و در صحنه بمانند. هرچند وجود يك جريان افراطي در مجلس، لايهاي سطحي از جريان سياسي كشور است كه متاسفانه در مجلس نهم بروز و ظهور يافته اما يقينا يك جريان ماندگار نيست. گرچه انتخابات رياستجمهوري يازدهم را هم نميتوان بيتاثير در آرايش نيروها و كساني كه معتدلتر بودند و گرايشهاي خاص خود را نشان دادند دانست، اما واقعيت اين است كه جناحي كه ميخواهد بر سر قدرت بماند سعي ميكند صحنه را ترك نكرده و با اطمينان خاطر به فعاليت خود ادامه دهد. تندرويها خود را به خوبي نشان داده است. سوالات از وزرا، استيضاحها، كارت زرد دادنها و خط و نشانهايي كه براي دولت يازدهم كشيده ميشود اراده طيفي است كه هيچ دل خوشي از دولت روحاني ندارند و به هر صورت ميخواهند كابينه وي را تحت فشار قرار دهند. هرچند علي لاريجاني هم سعي ميكند وزنه تعادلي باشد تا روابط دو قوه را در حد مطلوبي نگه دارد اما آنها توانستهاند موفق باشند. آنها بدون توجه به فضاي سياسي حاكم بر جامعه و افكار عمومي به كار خود ادامه ميدهند و فكر ميكنند كه در آينده هم ادامه مييابند و رقباي آنها وزني ندارند اما اگر اينها از افكار عمومي حساب ميبردند كه اينگونه نيست، دست از اين برخوردها و مواضع تند خود ميكشيدند و مواضع ملي را فداي جريان افراطي خود نميكردند. اگر فضا براي جريانهاي آزاد متمايل به اصلاحطلبي بازتر باشد تا آنها بتوانند حرف خود را بزنند و شرايط منصفانهاي حاكم باشد و اگر نمايندگان فعلي بتوانند متاثر از فضاي بيرون باشند و دست از تندرويها بردارند و بر ملاك افكار عمومي حركت كنند قطعا ديگر شاهد مواردي از تندرويها نخواهيم بود. اما به نظر ميرسد اين تندرويها و اصرار بر آن حاكي از شرايط مناسب و حاشيه امني است كه احساس ميكنند و خيلي به سطح جامعه كاري ندارند. هرچند جريان روحاني قطعا وزن حداكثري را در سطح جامعه دارد اما تندروها تمايل دارند آن را در حاشيه قرار دهند. اگر منافع ملي و خواست مردم را مدنظر داشته باشيم بهتر كه موفقيتي از جانب تندروها به دست نيايد اما نكته جالب اين است كه آنها هنوز خود را نباختهاند و به رغم عملكرد بدي كه دولت گذشته داشته است آنها بر اين باورند كه بايد كماكان در صدر باقي بمانند. اگر حداقل شرايط رقابتي در كشور وجود داشته باشد تندروها در انتخابات آينده مجلس حرفي براي گفتن نخواهند داشت.