جسارت فكر كردن داشته باش!
محسن آزموده
همه ما اين روزها در معرض بمباران اطلاعات هستيم. مدام از هر سو با خبري جديد يا بسته آگاهي تازهاي مواجه ميشويم. فرصت غربالگري نداريم و تا ميآييم روي يكي تامل كنيم، ديگري ميآيد و ذهن ما را به خود معطوف ميكند. البته هر يك از ما چنان كه در بحث از حكمت «به من چه» اشاره شد، ميتوانيم مختارانه و با قصد و اراده بر وروديهاي ذهن و ضميرمان نظارت كنيم و تا سر حد امكان اجازه ندهيم كه هر بسته اطلاعاتياي به ذهنمان وارد شود، با اين پرسش ساده كه اين بسته اطلاعاتي به من چه و چه مشكلي را از من حل ميكند.
اما واقعيت آن است كه هميشه هم به اين سادگي نميتوانيم مانع از ورود اطلاعات جديد شويم. در روزگار كنوني همه ما ناگزير به استفاده از فضاي مجازي هستيم و تقريبا همگي لااقل يك گوشي تلفن همراه در جيب داريم و به همين خاطر حتي اگر از شبكههاي اجتماعي جديد هم استفاده نكنيم (كه تقريبا ناممكن شده)، باز هم در معرض پيامكهاي تبليغاتي يا اطلاعرساني هستيم، ضمن آنكه بسياري از اين بستههاي خبري مستقيم يا غيرمستقيم به ما و زندگيمان ربط پيدا ميكند. در اين موارد ديگر نميتوانيم بگوييم «به من چه»؛ چرا كه درست يا غلط، اين اطلاعات ربط مستقيم به بودن يا نبودن ما دارد. اولين راه منطقي براي مقابله با اين اطلاعات رجوع به متخصص و درخواست منبع و مرجع است. اما در بسياري موارد اين مرجع كارشناس به سادگي پيدا نميشود. توصيه فلسفه در اين موارد آن است كه به عقل خودمان رجوع كنيم، موهبتي كه به نظر دكارت فيلسوف فرانسوي در ميان همه انسانها به يكسان تقسيم شده است و كانت علت به كار نگرفتن آن از سوي آدميان را نه فقدانش، بلكه جبن و ترسويي معرفي ميكند. به همين دليل است كه بر تارك مقاله مشهورش يعني «روشنگري چيست؟» كه از سوي بسياري به عنوان بيانيه فلسفي انسان جديد شناخته شده است، نوشته است: «جسارت آن را داشته باش كه عقل خود را به كارگيري!»