• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4343 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۶ فروردين

استعمارگران بازنشسته

سيدعلي ميرفتاح

ايران براي اينكه مواد مخدر توليد شده در افغانستان به اروپا نرسد هزينه هنگفتي مي‌پردازد. در مبارزه با مواد مخدر تعداد قابل توجهي از افسران و درجه‌داران و سربازان نيروي انتظامي به درجه رفيع شهادت نايل شده‌اند، عده‌اي نيز سلامتي خود را از دست داده‌اند. اروپايي‌ها از تلاش بي‌وقفه و گسترده ايران براي مقابله با ترانزيت مواد مخدر بي‌خبر نيستند. مي‌دانند كه 80 درصد ترياك و 40 درصد هرويين افغانستان را ايران كشف و ضبط مي‌كند و مانع از رسيدن‌شان به اروپا مي‌شود. خشك و خالي تشكر مي‌كنند، اما يا كمك مالي نمي‌كنند يا اگر هم بكنند آن قدر كم و ناچيز است كه در برابر هزينه جمهوري اسلامي به حساب نمي‌آيد. ما نه‌تنها در مبارزه با مواد مخدر از جان شيرين فرزندان برومند كشورمان مي‌گذريم، بلكه از آن طرف تعداد قابل توجهي از قاچاقچيان را به جوخه اعدام مي‌سپريم. يكي از دلايلي كه اروپا ايران را به نقض حقوق بشر متهم مي‌كند و دائما براي جمهوري اسلامي پرونده مي‌سازد، آمار بالاي همين اعدام‌ها و زنداني‌هاست. من منكر كمك‌هاي بين‌المللي چه از جانب سازمان ملل و چه از طرف اتحاديه اروپا نيستم، اما وقتي به اعداد و ارقام واقعي نگاه كنيم، مي‌بينيم كه اگر جمهوري اسلامي قربـ[‌الي‌الله اين كار را بكند، سنگين‌تر است. نگفته نگذارم كه جلوگيري از ترانزيت ترياك و هرويين آمار مصرف‌كننده‌هاي ايراني را هم بالا مي‌برد. آنهايي كه تعداد معتادان را توي سر مردم و مسوولان مي‌كوبند، معمولا غافلند كه اگر سوييس و دانمارك هم در مسير ترانزيت قرار مي‌گرفتند، كم و بيش گرفتار چنين آسيب‌هايي مي‌شدند. در حقيقت اروپا از صدقه سر ستاد مبارزه با مواد مخدر ايران توانسته است، جامعه‌اش را از ابتلا به هرويين و كراك حفظ كند. (هرچند تمام و كمال هم حفظ نكرده) به عبارت ديگر زحمتش را ما مي‌كشيم، پزش را آنها مي‌دهند. كافي است خدايي نكرده نگهبانان مرزي ايران در كارشان اهمال كنند يا قدري از جديت‌شان در مبارزه با قاچاقچيان بكاهند، به سال نكشيده تعداد معتادان آلمان، فرانسه و انگليس تصاعدي بالا مي‌رود. اروپا از جهات ديگر هم آسيب‌پذير است. اگر بتوانيد ظاهرسازي‌هاي سياسي و فرهنگي اروپا را كنار بزنيد بيشتر متوجه وخامت اوضاع مي‌شويد. از يك طرف اروپايي‌ها مقهور امريكا هستند و ناخواسته تبديل به نوچه‌هاي امريكا شده‌اند، از طرف ديگر در كار و بار خود مانده‌اند، با بحران‌هايي جدي و نگران‌كننده روبه‌رو شده‌اند. اگر مي‌بينيد تعبير نوچه را به كار مي‌برم، قصدم تحقير و تخفيف اروپا نيست، بلكه هژموني امريكا چنين اقتضايي دارد كه ...

اروپايي‌ بدان گردن‌فرازي تنزل مقام بدهد و از ايده‌ها و آرمان‌هاي قديمي‌اش كوتاه بيايد. اين بحران سياسي انگليس كه در قضيه برگزيت پيش آمده، براي هر كشور ديگري پيش آمده بود، در بي‌بي‌سي و اينديپندنت روزي صدبار تيتر و خبر مي‌رفتند كه «بحران ناكارآمدي و مشروعيت در حكمراني». اروپايي‌ها نان رسانه‌هاي قدرتمند‌شان را مي‌خورند و اگرچه امروز بيش از هر زمان ديگري آسيب‌پذيرند، اما به مدد برودكستينگ قوي وانمود مي‌كنند كه مقتدر و شكست‌ناپذيرند. قدرت اقتصادي اروپا را نبايد دست‌كم گرفت. به دام شعارهاي سياسي و هيجاني هم نبايد افتاد. اما واقع‌بيني به ما مي‌فهماند كه اوضاع اروپا خوب نيست و هر يك از اين استعمارگران پير و بازنشسته در شش و بش زندگي خود مانده‌اند. علاوه بر مساله مواد مخدر، اروپايي‌ها از بابت پناهجوها هم تحت فشارند. قضيه سوريه براي چندمين بار نشان داد كه كشورهاي دنيا مثل ظروف مرتبطه‌اند و اگر شما سر شرق بلا بياوريد، غرب هم خواسته، نخواسته مبتلا مي‌شود. در فرانسه، دولت با مشكل ديگري نيز دست به گريبان است. نسل دوم و سوم مهاجران عرب- آفريقايي از تبعيضات مزمن آزرده‌ خاطرند و در حومه پاريس انبار باروتي را مي‌مانند كه جرقه‌اي مي‌تواند به آتش‌شان بكشد. داستان جليقه‌زردها هنوز تمام نشده بلكه روي آتش آن خاكستر ريخته‌اند تا جلوي چشم نباشد. نمي‌خواهم چرتكه دست بگيرم و مشكلات اروپا را فهرست كنم. وفور مشكلات آنها، چيزي از آلام و مصايب ما كم نمي‌كند. فقط خواستم به عنوان يك روزنامه‌نگار يادآوري كنم كه اروپا بيش از آنچه وانمود مي‌كند، محتاج حفظ و اصلاح رابطه خود با ايران است. اروپا در قضيه برجام ناخواسته تبديل به چوب دوسر طلا شده و مانده كه چطور از بحران دست‌ساز ترامپ، جان سالم به در ببرد. اما بنا به دلايل سياسي از پرداخت هزينه «جان سالم به در بردن» اجتناب مي‌كند. اجتناب نمي‌كند، بلكه امروز و فردا مي‌كند و زمان مي‌خرد، بلكه خدا پس كله ترامپ بزند و از خر شيطان پايينش بياورد. ترامپ از خر شيطان پايين نمي‌آيد براي اروپا هم با تعويق تعهدات مبهمش فرجي حاصل نمي‌شود اما به نظرم ايران وقت خوبي است تا بر اروپا فشار جدي بياورد و آنها را از تعلل در تصميم‌گيري برهاند. اروپا نه فقط در امور داخلي خود دچار تعلل در تصميم‌گيري است، بلكه در مواجهه با كشورهاي منطقه ما هم گرفتار همين تعلل است. ما خوشبختانه دست‌مان براي فشار آوردن به اروپا خالي نيست. ما از اروپا سابقه خوبي در ذهن نداريم. نه ما كه عراق و هند و افغانستان هم زخم خورده انگليس و تا حدودي زخم خورده آلمان و فرانسه‌اند. خاطرات ما- در نسل‌هاي مختلف- پر است از ظلم و خيانت و بدعهدي و نامردي غربي‌ها. در ادوار و در قضاياي مختلف آنها چهره بدي از خود در ذهن و ضمير ما ترسيم كردند، اما عجيب اينجاست كه هيچ‌گاه به فكر ترميم و اصلاح اين چهره ناخوشايند برنيامده‌‌اند. گيرم در قضيه برجام دست‌شان زير ساطور امريكاست آيا در قضيه سيل هم نمي‌توانستند رفتار بهتري پيش بگيرند؟ گيرم در قضيه جنگ تحميلي جانب صدام را گرفتند و دست‌شان به خون بي‌گناهان آلوده شد، آيا در اينستكس نمي‌توانستند قدري- فقط قدري- جبران مافات كنند و جلوي مضيقه‌هاي تحريم ظالمانه امريكا را بگيرند؟ اين حرف‌ها بديهي است و گفتن‌شان دردي را دوا نمي‌كند، بلكه به بهانه گلايه‌هاي وزير خارجه از اروپا، خواستم يادآوري كنم كه دست ما نيز خالي نيست و اگر بنا به مقابله به مثل باشد، مي‌توانيم در رفتارهاي خود تجديدنظر كنيم و به ياد اروپايي‌ها بياوريم كه در چه مخمصه‌اي گرفتارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون