• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4434 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۱۶ مرداد

پسر كوچك و مرد چاق

مرتضي ميرحسيني

ششم آگوست سال 1945، امريكايي‌ها يك بمب اتمي كه آن را «پسر كوچك» مي‌خواندند روي هيروشيما انداختند و نخستين استفاده از سلاح هسته‌اي را به نام خودشان ثبت كردند. در آن زمان حدود 200 هزار نفر در شهر هيروشيما زندگي مي‌كردند كه اين انفجار جان بيش از 70هزار نفرشان را گرفت و زخم‌هاي پيدا و پنهان زيادي براي بازماندگان به‌جا گذاشت. كساني كه سقوط و انفجار بمب را به چشم ديدند، مي‌گفتند كه به نظر مي‌رسيد خورشيد به زمين نزديك و بعد منفجر شد. چند روز بعد هم بمب ديگري (موسوم به «مرد چاق») بر ناكازاكي فروافتاد و آنجا نيز چندين هزار نفر را به كام مرگ انداخت. در آن مقطع از جنگ، شكست ژاپن قطعي شده بود و حتي نشانه‌هاي تمايل به تسليم در اين كشور ديده مي‌شد. از اين‌رو بمباران اين دو شهر، آن ‌هم با بمب هسته‌اي نه ضروري بود و نه اجتناب‌ناپذير. اما گويا امريكايي‌ها نه فقط به خود جنگ و پيروزي قطعي و سريع‌تر در آن، كه به آنچه پس از پايان درگيري‌ها در پيش بود، فكر مي‌كردند. به قول هابسبام: «شايد اين فكر نيز از ذهن حكومت امريكا گذشته باشد كه با اين اقدام مي‌تواند مانع شوروي، متحد آن زمان امريكا شود تا مبادا ادعا كند كه خود عامل عمده شكست ژاپن بوده است.» اين يعني جان چند ده‌هزار انسان ساكن هيروشيما و ناكازاكي و درد و بيماري بازماندگان و نسل‌هاي بعدي ساكنان اين دو شهر، بهاي رقابت دو ابرقدرت و اقدامي پيشدستانه براي جلوگيري از طرح يك ادعاي احتمالي بود. اما زير ابرهاي قارچي ‌شكلي كه ابتدا بر هيروشيما و سپس چند روز بعد بر ناكازاكي سايه انداخت، عصر جديدي در زندگي انسان‌ها و سياست بين‌الملل آغاز شد. چهار سال بعد از اين دو فاجعه، شوروي هم به بمب هسته‌اي دست يافت و از اين سلاح مرگبار رونمايي كرد. دولتمردان و رسانه‌هاي شوروي، اين دارايي به نظر خودشان ارزشمند را وزنه‌اي براي بازگرداندن تعادل به جهان مي‌ديدند. البته نه آنها در تنش‌هايي كه پيش آمد از اين بمب‌ها استفاده كردند و نه رقيب غربي‌شان، يعني امريكايي‌ها به استفاده مجدد از تسليحات اتمي روي آوردند. اما تهديد به استفاده از هميشه وجود داشت و گاه و بي‌گاه در سخنان سياستمداران دو طرف به آن اشاره مي‌شد. بحران موشكي كوبا (سال 1962) نقطه اوج اين تهديد بود و «حتي تصميم‌گيران در سطوح بالا را وحشت‌زده كرد.» البته تهديدات عملي نشد و چنان‌كه مي‌دانيد بمب اتمي ديگر به كار نرفت، اما «به بهاي شكنجه روحي نسل‌هاي متعددي تمام شد.» در سال‌هاي بعدي، برخي كشورهاي ديگر هم هر كدام به طريقي به بمب اتمي مسلح شدند. حتي گويا تعدادي از اين تازه‌واردها خيلي بيشتر از پيشكسوتان اين باشگاه به استفاده از اين تسليحات علاقه‌مند بودند و در بي‌ارزش ديدن جان انسان‌ها از قبلي‌ها پيشي مي‌گرفتند. مثلا مي‌گويند مائو به يك جنگ هسته‌اي تمام‌عيار براي نابودي جهان سرمايه‌داري اميد داشت و زماني به تولياني، رهبر حزب كمونيست ايتاليا گفته بود: «چه كسي گفته كه ايتاليايي‌ها حتما بايد زنده بمانند؟ 300 ميليون چيني زنده خواهند ماند و همين تعداد براي تداوم نسل بشر كفايت مي‌كند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون