روابط ايران و عربستان؟
فريدون مجلسي
طي روزهاي اخير نشانههايي از كاهش تنش در روابط جمهوري اسلامي ايران و عربستان ديده ميشود. جداي از مصاحبه دكتر علي لاريجاني با شبكه پربيننده الجزيره كه خبر از اعلام آمادگي دولت ايران براي مذاكره مستقيم با مقامات سعودي جهت حل تنشها بر سر بحران يمندادعلي ربيعي سخنگوي دولت جمهوري اسلامي ايران در يك نشست خبري اعلام كرد كه تهران يك پيغام غيرمستقيم رياض را از سوي مقام بلندپايه يك كشور ديگر دريافت كرده است. با اين حال عادل الجبير، وزير خارجه سابق عربستان در رشته توييتهايي هر گونه پيام مذاكره به تهران را از سوي عربستان رد كرد و نوشت: اين ادعا كه عربستان سعودي پيامي به تهران فرستاده است، درست نيست. واقعيت ماجرا اين است كه رهبر يك كشور دوست به دنبال آرام كردن اوضاع بود و دولت عربستان گفت كه موضعش هميشه حفظ امنيت و ثبات در منطقه بوده است. انكار عادل الجبير البته قابل تامل است اما نبايد از ياد ببريم كه او در شرايط كنوني عربستان صاحب اختيار و اراده موثر نيست. او فردي جاهطلب و ضد ايراني است و گفته ميشود در دورهاي هم كه به مقام وزارت خارجه عربستان گماشته شد با حمايت امريكا بوده است. نكته در اينجاست كه موضع تند الجبير به هيچ روي با بافت سياسي عربستان كه ذاتا به شكل تاريخي محافظهكاري و عدم تنش را دنبال ميكند سازگار نيست. اساسا تندروي نشانه اصيل بودن و حقانيت نيست. تندروي و شعارپراكني و دشمنتراشي در اغلب موارد به اين ميماند كه كساني به دنبال حفظ موقعيت و منافع كوتاهمدت خود باشند. الجبير در حالي منكر پيام از سوي رياض ميشود كه عادل عبدالمهدي، نخستوزير عراق در جمع خبرنگاران اعلام كرد، بغداد با همه كشورهاي منطقه حسن روابط دارد. مقصود صحبتهاي نخستوزير عراق، ايران و عربستان بود كه در ادامه صحبتهايش اشاره كرد كه ميكوشد موجب تسهيل مناقشات ميان تهران و رياض شود.
از سوي ديگر بايد در نظر داشت كه ساختار قدرت در عربستان به طور سنتي به ثبات و محافظهكاري گرايش دارد. مقصود از محافظهكاري در عربستان در وهله اول تحكيم موقعيت و منافع خاندان سلطنتي است. اين منافع امروز در اثر بحرانهايي مثل جنگ يمن به خطر افتاده است. خاندان سلطنتي در عربستان متوجه اين واقعيت شدند كه همه چيز با پول فيصله نمييابد و براي همين نشانههايي براي مذاكره و كاهش تنش با تهران بروز دادهاند. در اين شرايط جمهوري اسلامي هم بايد براي مواجه شدن با تحولات آتي آمادگي داشته باشد و بتواند با دادن امتيازاتي، منافع كشور را هم حفظ كند. در همين بحران يمن؛ منافع دو طرف بسيار متفاوت است. بايد منافع ساير جريانهاي سياسي در يمن را هم در نظر گرفت و به معادلهاي پايدار براي حل ريشهاي اين بحران با حفظ ثبات به آرامش يمن رسيد. بايد در نظر داشت كه امريكا در حمايت از بقاي اسراييل به دنبال ضعيف كردن كشورهاي موثر منطقه و تخليه ثروت و دلارهاي نفتي آنان است؛ خواه از راه جنگهاي فرسايشي ميان آنان و خواه با فروش سلاحهاي ويرانگر. اين موضوعي است كه عربستان بايد درك كند. واقعيت اين است كه متقابلا ايران هم از اين فضا غبارآلود آسيب ميبيند. لذا زمان آن است كه با راهبردي عقلاني و عزتمندانه اين معضل و بنبست حل و فصل شود. طبيعي است كه تنشزدايي با عربستان كه به سود هر دو كشور و منطقه است، مستلزم تعاملي است كه براي هر دو كشور هم هزينه و هم بها دارد و براي ايران ميتواند آغاز مناسبي براي حل چالشهاي تحريمي باشد.