داستان يك قطعه
رضا زندي
دعواي چرايي و چگونگي تعيين نرخ 4200 توماني براي دلار در سال گذشته، اگر الف) مسير امروزمان را براي تصميمسازيهاي درست و كارشناسي تصحيح نكند، ب) يادمان ندهد كه مسووليتپذير و پاسخگو باشيم و ج) تلنگرمان نزند كه آينده نگرانه تصميم بگيريم، جز اتلاف منابع انساني سودي نخواهد داشت. موقعيت جديد براي تصميمسازي استراتژيك ميخواهيد: «بفرماييد حمايت از توليدات داخلي.»
1- ديروز، بعد از بازديد وزير نفت از كارخانه توليد «توربين و كمپرسور» شركت OTC داستان جالبي شنيدم. يكي از مديران توليد تجهيزات اين كارخانه، دو قطعه را از نزديك نشانم داد. هر دو قطعه پيشرفته و «هاي تك» بودند و جزو خط قرمزهاي شركت خارجي تامينكننده محصول نهايي، محسوب ميشدند. اين دو قطعه، قلب موتور توربين بود. شركت خارجي، به اين شرط با شركت داخلي قرارداد بسته بود كه اين قطعات مستقيما از آنها خريداري شود. بعد از تحريم، شركت خارجي رفت، بياينكه اين قطعات مهم را تامين كند. حالا آقاي مهندس داشت توضيح ميداد كه چطور كارشناسان ايراني توانستهاند اين دو قطعه را با كيفيت استاندارد در داخل ايران بسازند.
2- اگر ايران در شرايط تحريم فعلي نميتوانست «توربوكمپرسور» بسازد چه ميشد؟ به اين اظهارنظر وزير نفت دقت كنيد: «هماكنون نصف گاز با توربين و كمپرسورهاي شركت OTC انتقال مييابد.» توربوكمپرسورها هر سي- چهل كيلومتر، در مسير لولههاي انتقال گاز قرار ميگيرند تا با افزايش فشار، انتقال گاز را فراهم آورند. نرسيدن گاز به برخي مناطق و افت فشار گاز در فصل سرما را كه تصور كنيد اهميت كار ايراني انجام شده را درخواهيد يافت. كاري كه با دورانديشي درست از سال 1379 آغاز شد.
3- احتمالا هر كدامتان مثالهايي از حمايتهاي نادرست از برخي صنايع در ذهن داريد كه ترجيح ميدهم حالا كامتان را تلخ نكنم. گاهي رانت، گاهي وامهاي بيحساب و كتاب و گاهي ... نشنيدهايد كه مثلا مجوز و تسهيلات گرفته و بعد محصول را وارد كرده و به اسم جنس ايراني وارد بازار كرده باشند؟! بيآنكه دانشي منتقل شده يا براي فرزندان ايران شغل توليد شده باشد؟! حالا كه كشور از هر جهت نيازمند افزايش توان توليد داخلي است...
پس بر مسوولان كشور فرض است كه از گذشته عبرت گرفته و درست سياستگذاري كنند. جلوي رانتخواري را بگيرند و به توليدات با كيفيت داخلي بازار بدهند. اگر توليدي هم كيفيت مطلوب را نداشت، به كسب دانش فني و ارتقاي دانش مديريتش كمك كنند، سپس بازار بدهند. حمايت «بي حساب و كتاب» يا وامهاي بزرگ، باعث پيشرفت توليدات داخلي نخواهد شد. راه درست ايجاد بازار براي محصولات ايراني است. آن هم «با حساب و كتاب».
4- شرايط كه سخت ميشود بايد چراغ «اميد» را روشن نگه داشت، چرا كه به واقع در برخي حوزهها كارهاي جدي انجام ميشود. ضمن اينكه بايد «واقعبين» بود و به غره، تدبير از كف نداد. چه، خود ميتواند دام باشد و سياستهاي اشتباه زايد.