در باب موضوعي انحرافي
اكبر نصراللهي
برخي مسائلي كه در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي توليد و ويروسي ميشود و در مقام مساله اصلي جامعه تمام توجهات را به خود اختصاص ميدهد، منشا و مبدا مشخصي براي همه جامعه ندارد. ممكن است دستگاههاي امنيتي و متخصص با رصد اهداف كوتاه و بلندمدت، مبدا آنها را مشخص كنند، اما اين كار براي اغلب مردم كار سختي است زيرا بيشتر آنها، سواد رسانهاي بالايي ندارند يا اينكه شغل و تخصصشان رسانه و رصد مستمر رسانه نيست. برخي مواردي از اين دست مثل خبر شيوع اچآيوي در چهارمحال و بختياري منشا مشخصي دارند، اما در برخي ديگر ممكن است افرادي كه اين نوع امور را رواج ميدهند در كسوت يك ايراني، يك معلم، يك استاد دانشگاه يا فعال رسانهاي ظاهر شوند. واقعيت اين است كه اين ظاهر و روي ماجراست و ممكن است اين نوع اقدامات در يك اتاق فكر قبلي در خارج يا داخل ايران شكل گرفته باشد. واقعيت اين است كه برخي كنشگران سياسي، فرهنگي و اجتماعي با اهداف خاصي اين سوژهها را توليد و آنها را در زماني كه منافع اقتضا كند، به جامعه پمپاژ ميكنند.
به شكل كلي ممكن است مسوولان يك نهاد رسمي يا يك موسسه با استفاده از تاكتيك موازيسازي توجهات را از يك موضوع اصلي به موضوعات فرعي بكشانند. تاكتيك موازيسازي زماني استفاده ميشود كه مشكل يا ضعفي واقعي در سطح جامعه موجود است و فرد يا افرادي كه از رسانهاي شدن اين مساله ضرر ميكنند، به توليد خبر دست ميزنند تا توجه مردم را از موضوع اصلي به سمت خبر توليدي خود منحرف كنند. در بعضي مواقع حتي موضوع و سوژهاي به موازات مساله ديگر ساخته ميشود تا توجه مردم به موضوع اصلي جلب نشود. در واقع اهداف پيچيده و مرموزي پشت سر برخي سوژههاست؛ سوژههايي كه حد و اندازه واقعي و به اصطلاح ارزش خبري ندارند به مساله اول كشور بدل ميشوند. ميبينيم هر چند هفته يا ماه چنين اخباري به گوش ميرسد و اين موضوعها مغاير سوژههايي است كه مردم واقعا به دانستن آنها نياز دارند، به اينكه رسانهها به آنها بپردازند، واقعنمايي و از مسوولان مطالبه كنند و راهحلي برايشان ارايه دهند. به عبارتي ديگر پخش اين اخبار موازي چنين موضوعاتي را به پشت پرده ميبرد و آنها را پنهان ميكند. به نظرم اين معضلي است كه در چند سال اخير در كشور با آن مواجه هستيم. متاسفانه اين مساله رصد، پيگيري و شفافسازي نميشود و مثل موجي ميآيد، امنيت روحي و رواني مردم را به خطر مياندازد، احساسات مردم را تحريك ميكند، نظر مردم را از موضوع اصلي منحرف ميسازد و بعد تمام ميشود. در حالي كه به نظرم رسانهها وظيفه دارند از طريق مصاحبه با كارشناسان اين موضوعها را پيگيري كنند تا مردم در اين شرايط بدانند بايد ذهنشان را از مسائل اصلي براي رشد و توسعه كشور و پيگيري مطالبات برحقشان منحرف نكنند و از آن غافل نشوند. كارگاه چندهمسري و پوستر آن هم با هر هدفي صورت گرفته باشد باز متوليان آن از چند نكته غفلت كرده و به نظرم احساسات مردم و به ويژه زنان را در معرض چالش قرار دادهاند و از اين نظر كاري غيرمسوولانه صورت گرفته است. شايد به نظر متوليان اين كارگاه و با توجيهاتي كه دارند، قرار است برخي مسائل حل شود اما حقيقت اين است كه با اين روش نادرست و با اين پوستر غلط به بخشي از جامعه تعرض شده است، بخشي از اين جامعه، زنان هستند و با توجه به استفاده از نماد چفيه، بخشي ديگر افراد متدين و بسيجي. چنين تصويري ظلم به اين دو دسته است. اگر واقعا هدف اين بود كه مشكلي حل شود، الزامي نداشت كه خانمهاي محجبه و آقايي كه چفيه به سر دارد روي پوستر مصور شوند، اين پوستر ميتوانست تابلويي از واقعيات جامعه باشد، نه بخشي از افراد جامعه كه انگار فقط اين افراد دنبال چند همسري هستند و خانمهاي محجبه با شوق و ذوق به دنبال چندهمسري ميروند. اما واقعيت جامعه چنين نيست. نه افراد متدين و مذهبي كه چفيه دارند اين تفكر را ميپسندند و نه خانمهاي محجبه و چادري تا اين حد از ماجرا استقبال ميكنند. اگر مخالف هم نباشند به اين اندازه از مساله استقبال نميكنند. به نظرم اين موضوع انحرافي است زيرا با توجه به نقل قولي كه از مقام معظم رهبري شده است مبني بر اينكه اگر افراد شاغل در بيت، همسر دوم داشته باشند، اخراج ميشوند و با توجه به اينكه ايشان مستحب بودن تعدد زوجات را قبول ندارند و با اينكه ايشان در سخنرانيهاي اخيرشان به لزوم ازدياد نسل اشاره كردهاند، باز با اين حال چنين مسائلي را حتي در حد شوخي نميپسندند. با توجه به همين موضوع اين اقدام، اقدامي غيرمسوولانه و نادرست بود و حتي اگر هدف درستي پشت اين كار باشد، روش نادرستي اتخاذ شد.