روحاني و مخالفان
جلال ميرزايي
رييسجمهوري روز گذشته در اظهاراتي به وعدههاي انتخاباتي خود اشاره و تاكيد كرد كه آنها در شرايط بهاصطلاح صلح بيان شده ولي امروز فضاي جنگ است. اظهاراتي كه با نظرگيري شرايط امروز ايران و تحريمهاي اعمال شده عليه جمهوري اسلامي و اقدامات خصمانه ايالاتمتحده امريكا، موضوعي صحيح تلقي ميشود. بايد توجه داشت با آغاز دولت دوم حسن روحاني، رييسجمهوري در مسير حل مشكلات گام برداشت ولي فشارها يكي پس از ديگري از سوي كشورهاي غربي اعمال شد...
تا اينكه درنهايت دونالد ترامپ در قامت رييسجمهوري امريكا از توافق هستهاي خارج شد. برخلاف آنچه مخالفان داخلي دولت روحاني ميگفتند، خروج ترامپ از برجام نهتنها به سود ايران تمام نشد؛ بلكه فروش نفت ايران، دسترسي به منابع مالي، مراودات بانكي و حتي سرمايهگذاري خارجي در ايران را با مشكلات بسيار جدي مواجه كرد، بهطوري كه امروز عملا سرمايهگذاري خارجي كاهش بسيار جدي يافته و در شرايطي كه منابع داخلي نيز به حد كفايت وجود ندارد، اين يعني ايجاد فرصتهاي شغلي كمتر و افزايش نارضايتي عمومي.
با اين حال و بهرغم مشكلات بسيار زيادي كه درنتيجه تحريمهاي يكجانبه ايالاتمتحده امريكا براي ايران ايجاد شد، بازهم مخالفان دولت دست از كار نكشيده و به اصطلاح نجابت به خرج ندادند. آنان كه در دوران فعاليت دولت متبوع خودشان تمام مشكلات كشور را به تحريمهايي نسبت ميدادند كه از لحاظ نوع و وسعت به مراتب كمتر از امروز بود، اين روزها نه تنها چنين نكردند، بلكه كوشيدند تا قواي مجريه و مقننه را مسوول تمام مشكلات نشان دهند. اين گروه با انتشار كليپهايي در فضاي مجازي مشروعيت دولت را مستقيما هدف قرار دادند تا قدرتطلبي خود را بيش از پيش در معرض نمايش بگذارند. اين جريان براي آنكه بار ديگر قدرت را به دست گيرد از هيچ اقدامي فروگذار نيست و حتي حاضر است هزينههاي بسيار سنگيني را به نظام جمهوري اسلامي تحميل كند. اما در اين ميان ممكن است برخي بپرسند كه چرا رييسجمهوري از ابتدا واقعيت تحريمها را با مردم در ميان نگذاشت. در پاسخ بايد به لزوم القاي حس اميد به جامعه اشاره كرد. رييسجمهوري به معناي حقيقي كلمه كوشيد تا پيامي مثبت به جامعه مخابره كرده و از نمايش وخامت اوضاع پرهيز كند ولي حتي سكوت روحاني و پرهيز او از موضعگيريهاي ناپخته نظير سايران نيز بازهم با واكنش مناسب از سوي جريان مقابل همراه نشد. رييسجمهوري با سفرهاي متعدد به كشورهاي خارجي درصدد ارتقاي جايگاه ديپلماسي ايراني برآمد، ولي همواره ازسوي مخالفانش تخريب شد؛ حال آنكه نظير اين موضوع در ساير كشورها عملا امري تكرار نشدني محسوب ميشود. در تمام كشورهاي جهان دو يا چند جناحي وجود دارد و اينگونه نيست كه دولت و حكومت بهطور كلي يكدست باشند و اختلافسليقه و نظري وجود نداشته باشد ولي همواره اصل، منافع ملي است ولي در جمهوري اسلامي نهتنها اين اتفاق رخ نميدهد، بلكه همانطور كه گفته شد جرياني خاص براي رسيدن به اميال و مقاصد خود منافع ملي و عمومي را يكي پس از ديگري قرباني ميكند.