اصلاحات پوتينيستي
عفيفه عابدي
زماني كه ولاديمير پوتين، رييسجمهوري روسيه درخواست اصلاحات سياسي در اين كشور را مطرح كرد، برخي از اصلاحطلب شدن وي سخن به ميان آوردند و حتي برخي در روسيه نوشتند «روسيه بدون پوتين» ديگر تابو نيست. اما شايد بهترين عنواني كه بتوان براي تحول جديد در صحنه سياست داخلي روسيه و تاييد اصلاحات قانون اساسي اين كشور با هدف رفع محدوديت براي رياستجمهوري ولاديمير پوتين به كار برد، اصلاحات پوتينيستي است. البته هنوز ولاديمير پوتين از قصد خود براي شركت در انتخابات رياستجمهوري ۲۰۲۴ سخني به ميان نياورده است اما قطعا اصلاحات جديد قانون اساسي روسيه يك تكه از پازل سياسي وي براي آينده روسيه است. با تاييد قطعي اصلاحات جديد قانون اساسي روسيه از سوي مجلس دوما وي قادر خواهد بود كه در انتخابات رياستجمهوري آينده اين كشور نيز نامزد شود؛ اقدامي كه تا ديروز خلاف بند ۳ ماده ۸۱ قانون اساسي روسيه بود. ۳۸۳ عضو از ۴۵۰ عضو دوما در سومين و آخرين بررسي اين اصلاحات به آن راي موافق دادهاند و با وجود ۴۳ راي ممتنع، هيچ قانونگذاري عليه اين اصلاحات راي نداده و ۲۴ قانونگذار نيز در اين رايگيري غايب بودهاند. در واقع حالا ميتوان گفت اگر اتفاق غيرقابل پيشبيني رخ ندهد براي امپراتوري پوتين در روسيه، نميتوان پاياني تصور كرد. اما پوتينيسم را نميتوان صرفا بر اساس تمايلات و اقتدارطلبانه شخصي ولاديمير پوتين ارزيابي كرد. واقعيت اين است پوتينيسم تلاشي است كه از سال ۱۹۹۹ براي انتقال روسيه از يك كشور ورشكسته سياسي و اقتصادي به يك قدرت بينالمللي آغاز شد. يك بار يك تحليلگر آلماني در نيويورك تايمز نوشته بود، نه تنها دختر ۸ ساله وي، بلكه نسل جديد آلمان، نميتواند آلمان بدون آنجلا مركل را تصور كند.
شايد بتوان گفت تصور روسيه بدون پوتين نيز نه تنها براي نسل جوان، بلكه براي بخش قابل توجهي از مردم و حتي سياستمداران اين كشور دشوار است. واقعيت اين است نظام سياسي و اقتصادي پوتين هيچ چيز براي روسيه به بار نياورده باشد، پرستيژ بينالمللي به ارمغان آورده است. حفظ و ارتقاي اين پرستيز يه وجه مشترك بزرگ بين مردم روسيه و پوتين است. نمونه اخير اين مساله در موضوع اختلافات روسيه و تركيه در ادلب و برخورد مقتدرانه پوتين با همتاي اقتدارطلب خود در تركيه، شاهدي بر اين ادعاست. به عبارت ديگر در برابر شاخصههاي بسيار براي فقدان آزاديهاي سياسي و مدني در روسيه، مصاديق زيادي براي ثبات، امنيت روسيه و استفاده هوشمندانه پوتين از قدرت بينالمللي اين كشور در وقايع مختلف وجود دارد كه براي بخشي از جامعه روسيه اقناعكننده است كه امپراتوري پوتين را بپذيرند. هر چند به درستي بايد تاييد كرد اليگارشي كه سيستم حكمراني پوتين در روسيه ايجاد كرده است نيز از اركان قدرت وي در اين كشور بوده كه پوتينيسم در روسيه را تقويت ميكند و فضا را براي هيچ نوع تفكر رقيب ديگر باز نميكند. البته همه چيز به واسطه شانس و اقبال و حتي سركوب و ارعاب نيست. صرفنظر از وجه سياسي، عملكرد داخلي پوتين در وجه اقتصادي هم موفق ارزيابي ميشود. سياست اقتصادي پوتين به رغم تعارضات سياسي با غرب و تحريمهاي اقتصادي، رشد مثبتي داشته است. روسيه سال ۲۰۱۹ با شش پله صعود در جايگاه يازدهم بين ۲۰ كشور بزرگ جهان از لحاظ اقتصادي قرار گرفت. اين رتبه در سال ۲۰۲۰ نيز حفظ شده است. در مجموع براي چرايي تداوم پوتينيسم در روسيه، بايد روسيه فعلي را چه به لحاظ سياست داخلي و چه سياست خارجي با روسيه قبل پوتين مقايسه كرد. شايد عاملي كه باعث شده است ۴۶ درصد شركت كنندگان در نظرسنجي موسسه بينالمللي گالوپ پيش از انتخابات رياستجمهوري ۲۰۱۸ روسيه بگويند نميدانند اگر پوتين نباشد، به چه كسي بايد راي دهند. هر چند اين موضوع از سوي ديگر به نوع عملكرد سيستم حكمراني پوتين بازميگردد كه اجازه نداده است هيچ شخصيت ديگري نه تنها در كنار پوتين بلكه در سايه وي رشد كند حتي فردي مانند ديميتري مدودف. آلكسي ناوالني شاخصترين مخالف پوتين نيز بهرغم داشتن هواداراني، فرد قابل مقايسهاي در برابر پوتين ارزيابي نميشود. يك نكته حايز اهميت ديگر درباره پوتين و روسيه اين است كه بهرغم اينكه روسيه يك هدف مقدس براي وي نمايانده ميشود، اما رييسجمهوري روسيه در سياست به ويژه سياست خارجي بسيار عملگرا است و همه چيز را در خدمت منافع اين كشور قرار داده است. در نهايت همچنان تا آيندهاي نامعلوم تابوي روسيه بدون پوتين نميشكند.