اختياراتي كه نيست
عبدالرضا هاشمزايي
چند ماه پيش، وقتي هنوز بحث كرونا مطرح نشده بود، موضوعي در كميسيون شوراها و امور داخلي كشور در مجلس، مطرح شد و محل بحث قرار گرفت كه به نحوي به ابعاد قانون مديريت بحران مربوط بود. نكتهاي كه شخصا به عنوان يكي از اعضاي كميسيون و اطراف بحث، مطرح كردم اين بود كه اگر استانداري بهمعناي واقعي كلمه بر حوزه مديريتش مسلط باشد و البته در جايگاه درست قرار گرفته باشد و متعاقبا از اختيارات لازم در پيشبرد امور استانداري برخوردار باشد، عملا نيازي نيست كه كسي در مقام رياستجمهوري يا معاون رييسجمهوري به عنوان رييس ستاد مديريت بحران بهكار گرفته شود. در همان جلسه با اشاره به دوران استانداري خود، مثالي را مطرح كردم و آن، اينكه وقتي آن زمان بههمراه جمعي به ديدار امام (ره) رفته بوديم، ايشان
به گونهاي صحبت ميكردند كه گويا استاندار همهكاره است و كل اختيارات يك استان را برعهده دارد و همه نيروهاي لشكري و كشوري بايد به دستورات او عمل كنند. اما وقتي اكنون نگاه ميكنيم و به شرايطي كه كشور با آن مواجه است، دقت ميكنيم و بهويژه به مسائلي كه امروز در جريان مواجهه با بحران كرونا مطرح است، توجه ميكنيم، ميبينيم كه صحبت بر سر اين است كه چرا رياست ستاد كرونا برعهده رييسجمهوري نيست و چرا اين مسووليت به دست وزير مربوطه قرار گرفته است؟ پيش از پرداختن به اين پرسشها اما بايد به اين پرسش اساسي و كلان پاسخ دهيم كه آيا طول اين 6 سال، رييسجمهوري بهواقع در حد مقام رياستجمهوري و چنانكه قانون اساسي اين حدود و اختيارات را تعيين كرده، از اختيار لازم برخوردار است يا خير؟! به اين ترتيب ميبينيم كه به خودي خود تفاوتي ميان اينكه رييسجمهوري، رييس ستاد كرونا باشد يا يك وزير وجود ندارد، مگر آنكه رهبري در ابلاغيهاي رسمي به رييسجمهوري ماموريت بدهد تا سكان هدايت را راسا برعهده بگيرد و مگر در سايه چنين ابلاغيهاي بتوان اميدوار بود كه نهادها و ارگانهايي كه زيرنظر رياستجمهوري نيستند، خود را موظف به پيروي از دستورات رييسجمهوري بدانند؛ در غير اين صورت فرقي نميكند رييسجمهوري، رياست ستاد كرونا را برعهده داشته باشد يا وزير بهداشت، چراكه همه امكانات كشور دراختيار دولت و وزارتخانهها نيست؛ بنابراين نياز به عزمي ملي است و از آنجا كه طول اين سالها ثابت شده رييسجمهوري فاقد اختيارات لازم است، مساله اين است كه چنين عزمي در كار هست يا نه! نكته ديگري كه نبايد از نظر دور داشت، نوعي نگاه جناحي و سياسي به اين مساله است. متاسفانه به نظر ميرسد گاهي اين جدالها در قالب دعواهاي سياسي بروز ميكند...
درحالي كه امروز با مشكلي جدي دست به گريبانيم و در اين شرايط، ديگر جايي براي جدلهاي جناحي نيست؛ بنابراين باتوجه به جميع جهات، آنچه بيش از هر چيز حائز اهميت است، اختيارات است، نه آنكه چه كسي رياست ستاد را به عهده دارد و چه كسي از اين مقام بيبهره مانده! براي روشنتر شدن مساله كافي است نگاهي بيندازيم به 2 هفته پيش و اين پرسش را مطرح كنيم كه چرا با قرنطيه قم مخالفت شد؟! چرا گيلان و ديگر استانها قرنطينه نشدند؟! چرا وقتي صحبت از تعطيلي اماكن مذهبي مطرح شد، مقابل آن دارالشفا بودن اين اماكن متبركه را مطرح كردند و مانع از پيش گرفتن تمهيدات لازم شدند؟! بنابراين بايد كسي مسووليت ستاد مقابله با كرونا را برعهده بگيرد كه وقتي اعلام ميكند بايد قم قرنطينه شود، بلافاصله اين اتفاق و اين دستور عملياتي شود. البته در اين راستا علما همكاري بسياري كردند و دستور تعطيلي اماكن مذهبي و تجمعاتي مانند نماز جماعت را صادر كردند اما همچنان شاهد آن هستيم كه در گوشه و كنار كشور، برخي از دستورات سرپيچي ميكنند و حتي مداحاني را ميبينيم كه همچنان جلسات و مراسمها را برگزار ميكند، بنابراين اگر از مسووليتها و وظايف سخن ميگوييم، بايد پيش از آن، به حدود اختيارات توجه داشته باشيم، چراكه اين دو لازم و ملزومند!