شهر تعطيل بردار نيست
محمود ميرلوحي
درحالي كه اين روزها شاهد اظهارات ضد و نقيض درباره قرنطينه شهرهاي درگير كرونا هستيم بايد بدانيم كه بحث قرنطينه با رويكرد سنتي از اين قرار است كه حد فاصلي بين يك منطقه و محيط اطرافش ايجاد شود. حال اگر بخواهيم اين تعريف را در مورد روستا يا مناطق دوردست اعمال كنيم، تعريفي متفاوت از اعمال آن در ارتباط با تهران و كلانشهرها دارد. امروز قرنطينه در شهر تهران با 700 كيلومتر مربع وسعت و تراكم جمعيت به نحوي است كه با قرنطينهاي كه با نگاه سنتي مطرح است، متفاوت خواهد بود چراكه در تهران بايد براي 15 ميليون شهروند، كالا، مواد اوليه خوراكي، ميوه و ساير مايحتاج را تامين كنيم. در نظر بگيريد در همين شهر تهران روزانه چند صد تن پسماند توليد و جمعآوري ميشود. امروز بيش از 7 هزار و 500 تن پسماند از اين شهر 10 ميليوني بايد خارج شود و پرسش اينكه آيا ممكن است كه رفت و روب شهر يك ساعت يا يك روز متوقف شود؟! بنابراين كارگراني كه در اين بخش مشغول به كار هستند از همه اوقات ديگر حضوري مهمتر و حساستر دارند. نكته دوم اين است كه اغلب ساكنان تهران در آپارتمان زندگي ميكنند و ناچارند براي خريد از آسانسور كه كانالي خيلي محدود است، استفاده كنند. بنابراين به نظر ميرسد اگر اين را بپذيريم كه راه مقابله با كرونا به حداقل رساندن تماس بين آحاد جامعه و مردم است در شهري مثل تهران در مرحله اول بايد از مردم بخواهيم كه از رفت و آمد خودداري كنند.
بايد به مردم آموزش و توضيح داد كه چرا بايد اين تماس و ارتباط قطع شده يا كاهش پيدا كند و عدم همكاري مردم چه پيامدها و هزينههايي را به دنبال خواهد داشت. اين كار از طريق آموزش شدني است. اگر بخواهيم از طريق رفتارهاي انتظامي و اقدامات قهري، محدوديت ايجاد كنيم در شهرهاي كوچك، آن هم در گذشته شدني بود اما ما با تهران و كلانشهرهايي طرفيم كه فقط يك ورودي ندارند و رفتوآمدشان بسيار است. اگر چنين بود، ميتوانستيم ماشين نيروي انتظامي را در وردي و خروجي شهر مستقر كنيم و جلوي رفت و آمد را بگيريم ولي امروز در شهري مثل تهران چنين كاري با ابزار انتظامي و نيروي نظامي عملا شدني نيست. حساب كنيد اگر در اين 700 كيلومتر شهر تهران يك ميليون نفر هم بخواهند آموزشها و رعايتها را ناديده بگيرند در اين شرايط چه مقدار امكانات و نيرو بايد صرف شود تا از طريق نظامي مانع حركت اين افراد شويم. بنابراين تنها راه اين است كه با همين شيوههايي كه مطرح است، مردم را دعوت به خودداري از رفت و آمدهاي بيمورد كنيم. نكته ديگر اين است كه در گذشته نقاط دوردست و سنتي ما خودكفا بودند و مواد غذايي در منازل و مزارع خودشان توليد ميشد اما امروز گفته ميشود تنها در تهران ۲۵ ميليون ليتر سوخت مصرف ميشود يعني بايد روزانه تعداد زيادي كاميون سوخت به كار گرفته شود. چطور ميتوان وقتي روزانه، صدها هزار تن ميوه وارد شهر و توزيع ميشود، شهر را تعطيل كرد؟! فقط شهرداري تهران ۲۴۰ بازارچه ميوه و ترهبار و ۳۷ فروشگاه «شهروند» دارد. كنار اينها فروشگاههايي مانند اتكا، رفاه و سوپرماركتها هم مشغول كار و فعاليتند. علاوه بر آن بايد در نظر گرفت كه چه تعداد نانوايي براي شهروندان تهراني مشغول توليد نان هستند. با اين حساب بايد از طريق تشويق و آموزش مردم و انذار و هشدار به آنها از طريق فضاي مجازي، رسانهها و صداوسيما اقدام كنيم. بايد تلاش كنيم كه مردم تا جاي ممكن در خانههايشان بمانند. به آنها خواهش و التماس و حتي تهديد كنيم(البته نه تهديد نظامي) كه مراعات نكردن چه هزينه سنگيني براي خودشان، اعضاي خانوادهشان، عزيزانشان، هموطنانشان و آينده كشور دارد. به هر حال در بسياري از خانهها، افراد مسن، پدران و مادراني زندگي ميكنند كه شايد بيشتر در معرض آسيب قرار دارند و ما بايد با استفاده از همين روشها مردم را ملزم به رعايت نكات كنيم؛ وگرنه نه ميشود، راه ورود خدمات و كالا را در تهران و كلانشهرهايي با جمعيت چند ميليوني را گرفت و نه ميشود، دفع مشكلات ناشي از تعطيلات را كنترل كرد. فارغ از مباحث مربوط به ماندن مردم در منازل و عدم حضور در اجتماعات، بحث تامين غذاي شهروندان، كالاهاي مورد نياز، رفت و روب و نظافت شهر، تامين كالاها، خدمات و مراقبتهايي كه لازم است انجام شود، بحث مشاغل آزاد، گردشگري، فعاليت اماكن عمومي همچون مساجد، مراكز فرهنگي- هنري و... نيز مطرح است كه بايد از سوي ستاد ملي تعطيل شوند. ستاد ملي مبارزه با كرونا بايد با تمام ظرفيت و توان خود جلوي ادامه فعاليت اين بخش را بگيرد و با صدور بخشنامه و ابلاغ آن، آنها را از ادامه فعاليت نهي و نفي كند. نكته پاياني نيز آن است كه در شهر بزرگي همچون تهران نبايد طوري رفتار كنيم كه اضطراب مردم دوچندان شود چراكه به توجه و همراهي آنها نياز داريم و با كمال تاسف امروز كساني هستند كه اضطراب را بر ويروس اضافه ميكنند و بررسيها نشان ميدهند كم نيستند كساني كه در مراجعه به بيمارستان مشخص ميشود كه مشكلشان ناشي از اضطراب است. به همين دليل بايد ظاهر شهر حفظ شود. الان هم در شهرداري تهران براي توجه به ظاهر شهر، گروهي كارهايي براي آمدن بهار و كاشت گل و گياه را انجام ميدهند؛ چراكه شهر بايد زنده بماند، زيبا باشد و به اصطلاح شهر زندگان و افرادي باشد كه به آينده اميد دارند. هر چند ميخواهيم، بهداشت شهر ارتقا پيدا كند و حضور و رفت و آمد مردم كاهش پيدا كند اما در عين حال ميخواهيم، چهره شهر بهاري باشد چراكه همين چهره بهاري يعني رفتن سياهي و مشكلات و برگشت زندگي. اينجا ميخواهم فراتر از درخواست معمول از همه ملت التماس ميكنم كه رفتوآمدشان را به حداقل برسانند و فقط براي تامين اقلام ضروري منازل را ترك كنند. كالا به ميزان كافي وجود دارد و نيازي نيست مردم به فروشگاهها هجوم ببرند. هر كس بايد به ميزان مورد نيازش كالا تهيه كند. بايد نشان دهيم مردمي فرهيخته هستيم و به هموطنان، همنوعان و همكيشانمان اهميت ميدهيم و همكاري ميكنيم تا اين ويروس از جامعه ايراني فاصله بگيرد. مردم ما، مردماني فرهيخته هستند و هم تربيت اسلامي و هم تربيت ايرانيشان اقتضا ميكرد و ميكند كه نسبت به ديگران فداكاري، گذشت و دلسوزي داشته باشند. نكتهاي كه به آنها اجازه نميدهد، كالاها را در خانههايشان انبار كنند و نسبت به سلامت شهر و بقيه مردم بيتفاوت باشند. همين طور كه به آنها اجازه نميدهد در كمك به فقرا و كساني كه اين روزها شغلشان را از دست داده يا درآمدشان دچار مشكل شده، بيتوجه باشند. بايد همه در اين شرايط همكاري كنيم تا با كمترين هزينه از اين روزهاي دشوار عبور كنيم.