نماد سياستورزي در مجلس يازدهم!
جعفر گلابي
انتظار چنداني از مجلس يازدهم وجود نداشت كه با طرح حساس شفافيت راي نمايندگان موافقت كند و مخالفتي هم كه صورت گرفت از اهميت بالايي برخوردار نيست. مهم شعارهايي است كه نمايندگان اين دوره مطرح كرده و ميكنند و در عمل توان و تدبير و امكان پيگيري آنها را ندارند. واقعيت آن است كه مجلس يازدهم جز در برخورد با دولت و حملههاي گوناگون به دستگاه اجرايي دستاورد مشخص و ملموسي در راستاي شعارهايي كه ميدهد، نداشته است. بررسي كارنامه چند ماهه اين مجلس از اين زاويه مهم و عبرتآموز است كه شعاردهندگان و خصوصا جريان تندرو همه مساعي خود را مهيا كرده تا كرسي رياستجمهوري را هم تصاحب كنند و مواضعشان نشان ميدهد كه در صورت موفقيت، كشور به همان ريلي بازگردانده ميشود كه آقاي احمدينژاد بر آن ميراند و قطارش جز هزينههاي سهمگين براي جامعه چيزي نداشت. شعار حمايت از محرومان جامعه از راه طرحهاي خلقالساعه و اتخاذ استراتژي پولپاشي در حالي كه كشور يكي از سختترين زمانهاي مالي خود را سپري ميكند از جمله عملكردهاي اين مجلس است كه حتي اگر جنبه مقدماتي براي انتخابات رياستجمهوري نداشته باشد قابل موشكافي و خسارتيابي است. ابتدا بايد گفته شود كه همواره و در همه حوزهها سخن گفتن و شعار دادن آسان و عمل كردن و نتيجه گرفتن دشوار و بعضا دستنايافتني است. البته منظور شعارهاي ايجابي و مثبت است والا خراب كردن سهل و آسان است و ساختن و آباد كردن است كه توان و همت و تعهد و سختكوشي و دانش ميخواهد و به سادگي تحقق پيدا نميكند. اگر همين مقدمه كوتاه و بديهي به عنوان يك اصل مورد اجماع همگاني قرار گيرد و كسي امكان تخلف از آن را نداشته باشد قطعا مشكلات كشور رو به كاهش خواهند گذاشت و گامهاي توسعه با استحكام و سرعت برداشته خواهند شد. متاسفانه نهتنها چنين نيست كه يك جناح سياسي در شعار دادن راه افراط را ميپيمايد و از آنجا كه ابزار قدرت را در دست دارد و نظارت موثري را متوجه خود نميبيند حتي در بعد سخن گفتن آسيبهاي زيادي متوجه مردم ميكند كه گاهي هزينهها و خسارتهايش تا سالها ادامه خواهد داشت.
كاش ميشد با يك طرح يا لايحه و توزيع انواع يارانهها مشكل فقر را برطرف و سطح رفاه مردم را بالا برد، تحريمها را لغو و با يك بيانيه استقلال كشور را تضمين كرد، صنعت هستهاي را با تمام توان پيش برد و براي همه كشورهاي كوچك و بزرگ دنيا شاخ و شانه كشيد و بر سر همه ظالمان عالم فرياد برآورد و حتي مسائل تاريخي را از گور بيرون كشيد و كسي امكان واكنش نداشته باشد. اما يقينا اينگونه نيست و آشكار است كه واقعيتهاي پيراموني امكان مانور در اين حد و اندازهها را به هيچكس نميدهد. توزيع يارانه يك كار اقتصادي كارشناسانه و موفقيتآميز نيست و تنها به عنوان يك ضرورت و هنگام بحرانها و به صورت موقت كارساز است و چنانچه گسترش يابد، پايههاي توليد را تخريب و جلوگيري از فساد و تنبلي را سخت ميكند. امروزه كشورهاي توسعه يافته با حداقل يارانهها و از طريق ايجاد زمينههاي توليد و رفع موانع سرمايهگذاري و ايجاد امنيت همهجانبه و پايدار و گسترش تامين اجتماعي تا حدود زيادي پديده فاجعهبار فقر را كوچك كردهاند. استقلال را در ترك مخاصمات و ماجراجويي ديدهاند و كلوخ نمياندازند تا نگران سنگپراني ديگران باشند. مناسبات جهاني عادلانه نيستند ولي ناديده گرفتن آنها تيغ متجاوزان را تيز ميكند و به فرصتطلبان بهانه تركتازي ميدهد. تحريمها عليه مردم ايران واقعا ظالمانه هستند ولي استقبال از آنها و عدم تلاش واقعبينانه براي لغو آنها ظلمي مضاعف در حق همه ايرانيان است و سفره آنها را كوچكتر كرده و ميكند. خلاصه آنكه ما اولين كشور نيستيم كه چشم به جهان گشودهايم، انبوه تجربههاي عظيم تاريخي داريم و از ديگران هم ديدهايم كه بايد از آنها استفاده كنيم و مجلس يازدهم هم اولين مجلس ايران نيست كه تصور كند با چند طرح و مصوبه و بيانيه امكان حل انواع مشكلات جامعه را داراست. واقعيتها و جامعه تيزبين و انواع پيچيدگيها نمايندگان و مسوولان فعلي و آينده را چنان احاطه كرده و ميكند كه دفاع شفاف از يك راي دادن را هم برنميتابند. مخالفت با شفافيت راي نمايندگان از سوي مجلس به نمادي از اوضاع سياستورزي و قبول مسووليت در برابر تصميمها در ايران مبدل شد كه حتي واعظان تريبوندار هم مثل گذشته نميتوانند با درشتي از آن حمايت كنند! كاش مجلسيان محترم صداقت در مخالفت با شفافيت را به همه حوزهها سرايت دهند و خصوصا آنجا كه مردم هزينه رايها و شعارها و مصوبات ايشان را پرداخت ميكنند، صادقانه مسووليت خود را بپذيرند و بين «شعار دادن و ماندن در پستها و تلاش براي كسب قدرت بيشتر» و «مصالح و رفاه وامنيت واقعي مردم» تناسبي معقول برقرار كنند.