جاسوسان هستهاي
مرتضي ميرحسيني
پنجم آوريل 1951 بود كه دادگاه حكم به اعدام اين دو داد، به جرم جاسوسي براي شوروي. دادگاه فدرال امريكا جوليوس و اتل روزنبرگ را براي نقشي كه در درز اطلاعات سري اتمي اين كشور به شوروي ايفا كرده بودند مجرم شناخت و به اعدام با صندلي الكتريكي محكوم كرد. از نظر دادگاه روزنبرگها نقش اصلي را در شبكه جاسوسي «دشمن بزرگ» داشتند و حبس، حتي حبس طولانيمدت براي مجازاتشان كفايت نميكرد. اما چگونه اين شبكه لو رفت؟ پيشرفت سريع و تقريبا ناگهاني برنامه هستهاي شوروي، امريكاييها را به شك انداخت، زيرا خودشان اين مسير را به زحمت و با سرمايهگذاري سنگين طي كرده بودند. ماموران افبيآي به احتمال نشت اطلاعات سري پروژه منهتن مشكوك شدند و در بررسيهاي خودشان به شواهدي درباره جاسوسي يكي از فيزيكدانان اتريشي عضو پروژه دست پيدا كردند. نام اين اتريشي كلاوس فوكس بود. از طريق فوكس به هري گولد و به واسطه او به ديويد گرينگلس رسيدند. اين آخري يكي از تكنسينهاي پروژه منهتن بود و البته قوم و خويش روزنبرگها و چنانكه كمي بعدتر معلوم شد همدست آنان. از آنجا كه جوليوس روزنبرگ كمونيست پرشوري هم بود، افبيآي گذشته او را شخم زد، قطعاتي از يك پازل بزرگ را پيدا كرد و از كنار هم گذاشتن اين قطعات تصوير جاسوسي دلبسته به اهداف شوروي ساخته شد. نميدانيم اين تصوير چقدر واقعي بود، اما درباره همكاري جوليوس روزنبرگ با شوروي از 1942 و با سازمان اطلاعاتشان از 1944 ترديدي وجود ندارد. اتل روزنبرگ را چندي بعد از جوليوس دستگير كردند و گويا ماموران افبيآي اميدوار بودند با فشار به اين دو، اعضاي ديگر شبكه جاسوسي را شناسايي كنند. اما بررسي اتهام جاسوسي اين زوج و بعد هم صدور حكم اعدام براي آنان، سروصداي زيادي به پا كرد. اما دادگاه آن سروصداها را نشنيده گرفت و به تقاضاي عفو ويژه هم اعتنايي نكرد. قاضي دادگاه هنگام صدور حكم خود با جملاتي كه بوي جنگ سرد ميداد، گفت: جرم اين دو بسيار بدتر از قتل است كه با خيانتشان برتري تاريخساز كشور ما را از بين بردند. روزنبرگها ژوئن 1953 روي صندلي الكتريكي نشستند.