عيد فطر و هشدار كرونايي در خوزستان
جعفر گلابي
شايد براي خوانندگان محترم اين سوال پيش آمده باشد كه شما خسته نشديد اين همه مينويسيد و مسوولان اعتنايي نميكنند و اغلب همان ميشود كه نوشته شده است؟ پاسخ اين است كه واقعا خستهايم و هر بار هوس قلمشكني به ذهنمان ميرسد كه بساط گفتن و هشدار را كنار بگذاريم و عافيت پيشه كنيم! اما در دل ميگوييم اگر يك نوشته در مجموع سبب شود كه جان يك نفر هم حفظ شود ارزش دارد، شايد اين نوشتهها به كار تاريخ بيايند و شايد روزي تاريخنگاري، دانشجويي، محققي بيايد و بخواند و نگويد پس در اين زمانه روزنامهنگاران و نويسندگان و قلم به دستان چه غلطي ميكردهاند!؟ آري عيد فطر در پيش است و در بسياري از شهرهاي خوزستان و برخي از شهرهاي سنينشين ديگر اين روز را شايد گرمتر از نوروز جشن ميگيرند و از همين روزها خريدها آغاز ميشود و انبوه دورهميها و ديدوبازديدها پيش و پس از عيد رخ ميدهد. اگر خاطر مسوولان باشد سال گذشته به همين مناسبت كرونا در خوزستان بالا گرفت و چه جانهاي عزيزي كه از دست نرفت. حالا پس از نوبتهاي متوالي كه مراسم مختلف، عيد مردم را به عيد كرونا و عزا تبديل كرد و تقريبا هيچگاه مسوولان از پيش چارهانديشي نكردند؛ كما اينكه اكنون ما در پيك كروناي حاصل از عيد نوروز و تماشاگري مسوولان و آزاد گذاشتن مسافرتها و... هستيم، تصور كنيم كه اگر در اين وضعيت قرمز در جايي مثل خوزستان باز هم رعايت شيوهنامهها سقوط كند شاهد چه ميزان از خسارت و تلفات خواهيم بود؟ اگر ستادنشينان در تهران نميخواهند علاج واقعه را قبل از وقوع بكنند و به تماشاگري عادت كردهاند، مسوولان محلي همت كنند و از همين حالا مقدمات محدوديتهاي شديد را فراهم كنند و با قاطعيت آنها را به اجرا بگذارند و حداقل جان عدهاي را نجات دهند. اگر مسوولان محلي هم با خود گفتهاند كه چو فردا بيايد فكر فردا كنيم خود مردم به جان خويش و عزيزانشان رحم كنند و نگذارند عيد فطر عزاساز بسياري از خانوادهها شود.