چيتچيان، وزير سابق نيرو
در مقاله 3 سال پيش خود مشكلات برق را عنوان كرده بود
داستان
قطعي برق
اصليترين علت، خاموشيهاي امسال محصول حداقل چند دهه عدم توازن در اقتصاد برق است. اگر خواستيد بدانيد چگونه عدم توازن در اقتصاد برق اين بحران را ايجاد ميكند در ابتدا بايد بدانيد كه در سال ۱۳۹۵ هزينه توليد هر كيلووات ساعت برق با احتساب هزينه سوخت (گاز يا گازوييل) بين ۳۱۰ تا ۴۸۰ تومان (بدون هزينههاي توليد آلودگي محيطزيستي) بوده است (يك كيلووات ساعت برق، تقريبا معادل برق مصرفي موبايل يك شهروند در طول سال است). مصرفكننده برق هر قيمتي كه بپردازد، اين هزينه بر اقتصاد ملي ايران تحميل ميشود. سوختي كه در سال ۱۳۹۵ براي توليد برق در كشور مصرف شده معادل ۱۵ ميليارد دلار بوده است (به قيمت دلار ۲۰۰۰۰ تومان امروز، ميشود ۳۰۰ هزار ميليارد تومان) اين هزينه از جيب اقتصاد ملي صرف ميشود. اگر پول سوخت را هم كلا لحاظ نكنيم، در سال ۱۳۹۵، هزينه توليد هر كيلووات ساعت برق (هزينه نيروي انساني، نيروگاه، توربين، انتقال و...) حدود ۱۱۰ تومان بوده است. در همان سال قيمت فروش برق به مشتركين خانگي، تجاري، صنعتي و كشاورزي به طور متوسط ۶۶ تومان بوده است. فروش هر كيلووات برق ۱۱۰ توماني به ۶۶ تومان، يعني ۴۴ تومان ضرر در هر كيلووات. سوال ساده: كدام كاسبي را در دنيا پيدا ميكنيد كه حاضر باشد در همه عمر كاسبياش كالا را با ۴۰درصد ضرر بفروشد؟ صنعت برق ايران قريب سه، چهار دهه است كه اين كار را ميكند. يك، بخش خصوصي كه حاضر نيست در توليد كالايي سرمايهگذاري كند كه آن را با ۴۰درصد ضرر بفروشد. دو، دولت برق را به قيمت تضميني از بخش خصوصي ميخرد. وزارت نيرو و صنعت برقي كه برق را با ضرر ميفروشد، از كجا درآمد داشته باشد تا برق را از بخش خصوصي بخرد مثلا ۴۰۰ تومان و بفروشد ۶۶ تومان؟ يكي، دو سال اين كار را ميكند، بعد ديگر نميتواند، به بخش خصوصي بدهكار ميشود و به تدريج بدهي افزايش مييابد و بخش خصوصي هم كنار ميكشد. سه، مصرف برق كشور سالي متوسط ۵درصد بالا ميرود. پس بايد سالي حداقل ۳ تا ۴ هزار مگاوات نيروگاه جديد بسازيد. هر هزار مگاوات نيروگاه ساختن حدود ۶۰۰ ميليون يورو هزينه دارد. يعني بايد سالي حدود ۱.۸ تا ۲.۴ ميليارد يورو (۴۵ تا ۶۰ هزار ميليارد تومان) در سال نيروگاه بسازيد. كل پول دريافتي از همه مشتركين برق در سال، به نصف اين مبلغ هم نميرسد. چهار، به دليل قيمت پايين برق، سرمايهگذاري در بهينهسازي مصرف بهصرفه نيست. وقتي قبض برق خانهاي ۵۰ هزار تومان باشد آيا حاضر است ۴ ميليون تومان براي بهينهسازي كولر گازي هزينه كند؟ خير! چيتچيان مقاله خود در سال 97 را بدين صورت نتيجهگيري كرد: «يك، عدم توازن اقتصاد برق (درآمدهاي كم، هزينههاي توليد زياد) در مدت سه، چهار دهه، مانع از سرمايهگذاري كافي در توليد نيروگاه، بهينهسازي مصرف و توسعه استفاده از تجهيزات كممصرف استاندارد شده و كشور در ورطه كمبود برق قرار گرفته است. دو، آيا مردم مقصر اين قضيه هستند؟ خير! ميشود اخلاقا از مردم انتظار داشت درست مصرف كنند، اما حكمراني عرصه انتظار اخلاقي از مردم نيست. مردم طبق قواعد اقتصادي رفتار ميكنند. صنعت ساختمان، صنعت لوازم خانگي و فرآيندهاي اقتصادي تابع اخلاق مردم نيست، تابع اثر قيمتهاست. سه، آيا راهكار، صرفا افزايش قيمت برق است؟ خير! مسالهاي كه در سه، چهار دهه ايجاد شده، با افزايش ناگهاني قيمت درمان نميكنند. اين مساله با بازنگري همهجانبه در اقتصاد، فناوري، مناسبات صنعتي، صنعت ساختمان و... قابل حل است. جهتگيري به سمت مديريت مصرف در نظام اقتصادي- اجتماعي كشور و راهكارهاي تدريجي، منسجم و مداوم كه درنهايت به واقعيسازي قيمت توام با توانمندسازي اقتصادي مردم بينجامد، بخشي از راهحل است.»