نگاهي به عملكرد جبهه اصلاحات ايران
در 4 انتخابات 28 خرداد 1400
«سرا» دستاورد
روز سخت اصلاحطلبان
گفتوگوي فرج كميجاني، دبيركل مجمع فرهنگيان با« اعتماد» درباره آينده اصلاحات : «سرا» ميتواند محور تصميمسازي انتخاباتي و غيرانتخاباتي اصلاحطلبان باشد
گروه سياسي
28 خردادماه 1400 براي اصلاحطلبان نهتنها به 29 ارديبهشت 96 و 24 خرداد 92 و حتي 22 خرداد 88 شبيه نبود، نه فقط بيشباهت بود به 2 خرداد 76 و 18 خرداد 80، بلكه حتي به 27 خرداد و 3 تير 84 هم شبيه نبود. آنچنان كه 29 بهمن 78 و 7 اسفند 94 كه هيچ، حتي به يك اسفند 82، 24 اسفند 86 و حتي 12 اسفند 90 هم شباهتي نداشت و متفاوت بود از تمامي اين بزنگاههاي انتخاباتي كه طي بيش از 2 دهه اخير محل رقابت انتخاباتي اين جريان سياسي بودند با رقيب يا رقباي اصولگرا. 28 خردادماه 1400 براي اصلاحطلبان روزي يكسر متفاوت بود؛ چرا كه حتي در انتخابات مجلس هفتم در نخستين روز اسفندماه 82 يا انتخابات رياستجمهوري دوره نهم كه سومين روز تيرماه 84 را در تقويم سياسي ايران به روز پيروزي محمود احمدينژاد تبديل كرد، اصلاحطلبان درحالي قافيه را به رقيب واگذار كردند كه لااقل كانديداهايي داشتند و در رقابتي نه چندان برابر ناكام ماندند. انتخابات 28 خردادماه 1400 اما اوضاع متفاوت بود و اصلاحطلبان در شرايطي حالا به عنوان ناكام انتخابات معرفي ميشوند كه اساسا كانديدايي نداشتند كه بخواهند با حمايت از او و به مدد تواناييهاي كارشناسي و نگاه سياسياش به مسائل كشور، وارد يك زورآزمايي سياسي شوند. انتخاباتي كه شايد تنها بتوان آن را با انتخابات مجلس يازدهم در دومين روز از اسفندماه 98 مقايسه كرد. هر چند حتي در آن انتخابات هم اصلاحطلبان اگر چه در نهايت نتوانستند فهرستي 30 نفره را در پايتخت پيش روي رايدهندگان بگذارند اما به هر حال شايد بتوان گفت كه وقتي فهرست كانديداهاي تاييدصلاحيت شده شوراي نگهبان منتشر شد، ميشد تعدادي در حدود 10 تا نهايتا 20 نفر را به عنوان كانديداهاي داراي سابقه اصلاحطلبي فهرست كرد. اقدامي كه ازقضا از جانب حزب كارگزاران سازندگي و چند حزب اصلاحطلب ديگر انجام شد و اصلاحطلبان درحالي كه به طور تشكيلاتي كانديدايي در آن انتخابات نداشتند اما به هر حال يكي از چند فهرستي كه روز انتخابات به نبرد يكديگر رفتند، فهرستي بود متشكل از چند چهره اصلاحطلب شناخته شده كنار چندين چهره اصلاحطلب ناشناس و تعدادي كانديداي اعتدالي و ميانهرو. شبيه به انتخابات 28 خردادماه 1400 كه جبهه اصلاحات ايران ابتدا فهرستي 15 نفره از گزينههاي پيشنهادي خود را منتشر كرد و در ادامه درحالي كه 9 نفر از اين 15 نفر اقدام به نامنويسي كردند و شوراي نگهبان هر 9 نفر را ردصلاحيت كرد، كارگزارانيها و چند حزب و تشكل اصلاحطلب ديگر به حمايت از يكي از 7 كانديداي تاييد صلاحيتشده برخاسته و درحالي كه روز انتخابات 3 نفر از اين 7 نفر كنارهگيري كردند و جبهه اصلاحات نيز يك بار با انتشار بيانيه رسمي و چند نوبت با اعلام رسمي از جانب سخنگو، حضور در اين انتخابات را به دليل نداشتن كانديدا رد كرده و ميكرد، كارگزارانيها و آن چند حزب ديگر كه معتقد بودند ديدگاهها و برنامههاي يكي از 4 كانديداي باقي مانده در صحنه، به ايدهها و اهدافشان نزديكتر است، پاي صندوق رفته و به او راي دادند و عايدي اين مشاركت انتخاباتي، ازقضا مشابه انتخابات مجلس يازدهم در اسفندماه 98 رقم خورد و كانديداي مورد حمايتشان پايينتر از كانديداي پيروز، آراي باطله و نفر دوم انتخابات، سوم شد.
اصلاحطلبان البته در حالي كه در انتخابات رياستجمهوري روز 28 خردادماه 1400 با وضع و حالي كه گفتيم، دست به گريبان بودند، همزمان شرايطي به نسبت متفاوت را در انتخابات مهم ديگر آن روز پيش رو داشتند و به اين اعتبار در ششمين دوره انتخابات شوراها كه همزمان با انتخابات رياستجمهوري سيزدهم برگزار شد، دستكم در پايتخت يك طرف رقابت انتخاباتي بوده و چنانكه پيشاپيش به طور رسمي اعلام كرده بودند، با فهرستي واحد در ميدان حاضر شدند. فهرستي كه با عنوان «ليست جمهور» متشكل از 21 كانديداي اصلاحطلب انتخابات شوراي شهر تهران به مصاف چند فهرست انتخاباتي جناح راست رفت و البته ناكام ماند و حتي پاي يكي از آن 21 اصلاحطلب نيز به «بهشت» نرسيد. با اين همه آنچه در اين انتخابات، بهخصوص پيش از 28 خردادماه 1400 بر اصلاحطلبان گذشت، نهتنها مترادف با ناكامي و نبود دستاورد سياسي-انتخاباتي نبود، بلكه بالعكس فرصتي بود براي اين جريان سياسي كه يكي از مهمترين اهداف و برنامههايي را كه از سالها قبل در روياي آن به سر ميبرد، براي يك بار هم كه شده، با هر كم و كيف به مرحله اجرا برساند. ايدهاي كه در پي اجرايي شدن ساز و كار و سامانهاي جامه عمل به تن كرد كه به منظور برگزاري انتخابات مقدماتي و رايسنجي اصلاحطلبان طراحي شده بود؛ «سرا» يا همان «سامانه رايسنجي اصلاحطلبان!»
اصلاحطلبان كه بهخصوص پس از پيروزي در انتخابات مجلس دهم، بهرغم فرستادن تمامي اعضاي فهرست انتخاباتي 30 نفره موسوم به «ليست اميد» به پارلمان، هدف انتقادهايي از جانب افكار عمومي و پايگاه اجتماعي خود بوده و با اين مطالبه روبرو شدند كه روند تدوين فهرستهاي انتخاباتيشان را شفاف و دموكراتيك كنند، در حالي در انتخابات شوراي ششم بالاخره موفق به برگزاري رايگيري مقدماتي و تدوين فهرست انتخاباتي بر پايه آراي بدنه اجتماعي خود شدند كه پيشتر ميخواستند اين طرح را در جريان انتخابات مجلس يازدهم اجرايي كنند اما فارغ از آنكه اساسا كانديدايي نداشتند كه به اين طريق يا هر شيوه ديگر از ميانشان فهرستي را دست و پا كنند، با مشكلاتي در مسير اجراي اين طرح نيز روبرو بودند. مشكلات و اشكالاتي كه البته در جريان انتخابات شوراي ششم نيز به نحوي گريبانگير اين جريان سياسي شد اما آنان به هر ترتيب موفق به اجراي اين ايده براي نوبت نخست شدند. هر چند درحالي فهرست 21 نفرهشان را بر پايه آراي حدود 8 هزار نفر از اعضاي احزاب اصلاحطلب و البته برخي فعالان و كنشگران سياسي - مدني غيرحزبي بستند كه سامانه «سرا» اين امكان را براي اصلاحطلبان ايجاد ميكرد كه ميزبان آراي بيش از 45 هزار نفر باشد. آنان همچنين درنهايت با تاخير 48 ساعته موفق به رونمايي از «ليست جمهور» شدند اما هر طور كه بود، اين ايده را اجرايي كردند تا انتخابات 28 خردادماه 1400، انتخاباتي كه اصلاحطلبان در آن كانديدايي براي رياستجمهوري نداشتند و در دو مياندورهاي مجالس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري نيز همچون شوراي شهر ششم پايتخت، موفقيتي حاصل نكردند، دستكم يك دستاورد داشته باشند؛ برگزاري نخستين انتخابات مقدماتي و درونگفتماني در جريان اصلاحات از طريق «سامانه رايسنجي اصلاحطلبان» يا همان «سرا»؛ سامانهاي كه به باور فرج كميجاني، دبيركل مجمع فرهنگيان و ازجمله اعضاي حقوقي جبهه اصلاحات ايران، ميتواند در آينده محور تصميمسازي انتخاباتي و غيرانتخاباتي اصلاحطلبان باشد.