واكسن و وظايف نظام پزشكي
بابك زماني
صبح ديروز رييس كميسيون بهداشت مجلس در يك مصاحبه راديويي به صراحت اشكالات و قول دروغ توليد واكسن و سنگاندازي در واردات واكسن براي توليد داخل را تاييد كرد و احتمال تضاد منافع در اين زمينه را بهطور قطع رد نكرد.
اتهام آنقدر محتمل و آنقدر جدي هست كه سازمان نظام پزشكي مسوولاني را كه برخلاف قسم نظام پزشكي خود و برخلاف منافع مردم قدمي برداشتهاند احضار و طبق آييننامه انضباطي پزشكان و طبق وضعيت پرونده هر كس تذكر شفاهي كتبي محروميت از طبابت و.... بدهد يا برعكس تبرئهشان كند.
سازمان نظام پزشكي يك سازمان سه وجهي است كه كاركردهاي مشخص و بدون جانشيني دارد.اين سازمان از يكسو بايد حقوق و منافع جامعه پزشكي را نمايندگي كند و اساسا نوعي سازمان صنفي پزشكان به شمار ميرود. از سوي ديگر از حقوق مردم در برابر جامعه پزشكي دفاع ميكند. همين الان مردم ميتوانند از يك پزشك به هر دليلي به سازمان نظام پزشكي شكايت كنند. از سويي داراي نوعي اختيارات دولتي است و به نظارت دولت بر كار پزشكي ياري ميرساند. بدون حضور چنين سازمان مجلل سه وجهي ارايه خدمات سلامت به هيچ روي مقدور نيست و هر گونه تضعيف در وظايف آن باعث نقايص جدي در خدمات سلامت ميشود. پزشكان بعد از فارغالتحصيلي سوگند پزشكي خود را در آستانه اين سازمان ياد ميكنند و براساس همين سوگند است با يك شماره چند صد هزارمين پزشك سوگند خورده ميشوند. سوگند ميخورند كه از راه راستي و صداقت منحرف نشوند و خير و صلاح بيماران و مردم را فداي منافع خود نكنند. نكته مهمي كه بايد اشاره كرد اينكه اين سوگند امروزه فقط براي ويزيت يك بيمار كاربرد ندارد، گسترش و پيچيدگي خدمات سلامت و پيدايش رشتههايي كليتر مثل پزشكي- اجتماعي و اپيدميولوژي مديريت بهداشتي همه اين گونه خدمات سلامت را هم به مراتب بالاتري مشمول سوگند بقراط ميكند، سوگندي كه پاسبان معبدش همان سازمان نظام پزشكي است.
راستي بدون وجود سازمان نظام پزشكي و كميسيونهاي تخصصي آن چگونه ميتوان در مورد مسائل تخصصي مثل درمان بيماريها يا نحوه مديريت كرونا و قصور احتمالي اظهارنظر كرد و مطمئن بود شايعهپراكني نميكنيم؟ بدون چنين نظريه كارشناسانهاي پيگيريهاي بعد در مراجع غير پزشكي چگونه خواهد بود؟
در شرايطي كه جامعه بستگان و همسايگان و همه، گروهي از پزشكان و مديران را در مقابله با كرونا مقصر ميشناسند و فضاهاي مجازي آكنده است از اتهامات دردآوري كه روح را ميفرسايد چرا خود اين مسوولان براي تعيين تكليف خود با سوگندي كه خوردهاند، خود به نظام پزشكي مراجعه نميكنند و خواهان گشايش پرونده در اين زمينهها نميشوند؟ اگر ريگي به كفش ندارند! بنده بارها شاهد افتتاح پروندههايي در كميسيون نظام پزشكي با پزشكي قانوني بودهام كه خود پزشك براي راحتي وجدان در برابر عارضهاي كه پديد آمده خواهان رسيدگي شده بود. از سوي ديگر ترديدي نيست كه رسيدگي به چنين جرايمي مهمترين كار سازمان نظام پزشكي است، اما در حال حاضر چنين فعاليتهايي در اين سازمان به چشم نميآيد. مسوولان سازمان مثل روزنامهنگاران فقط بيانيه ميدهند و محكوم ميكنند يا مسوولان را پند و اندرز ميدهند. پاسداري عملي از اصول عاليه كار طب به خصوص در مقابل قدرتمندان خبري نيست.
مردم ميتوانند براي پرداخت مبلغ ده هزار تومان بيشتر از تعرفه مصوب به سازمان نظام پزشكي شكايت كنند و پزشك بارها و بارها بايد مراجعه كند اما كسي به سازمان شكايت نميكند كه چرا بخشهاي بزرگي از مردم بر اثر سوءمديريت احتمالي واكسينه نشدند و بسياري فوت كردند.نكته مهمتر آنكه بر اساس اصل «اعتباريابي در عمل» كه يكي از اصول دانش اعصاب است، سيستمي كه به كار گرفته نشود آن توانايي را از دست ميدهد و با ارايه مكرر وظايف توانمند ميشود يعني در كوره چنين كمپينهايي است كه سازمان نظام پزشكي در انجام وظايف خود آبديده ميشود.
در حال حاضر دو گروه مسوولان نظام پزشكي در كنار هم حضور دارند؛ آنها كه هنوز در دفترند و آنها كه براي حضور در دفتر آماده ميشوند از ميان اين دو گروه راستي هيچ كس آمادگي براي اجراي وظايف ذاتي سازمان را ندارد؟ كسي نميخواهد آخرين وظيفه تاريخي خود را به سامان برساند؟ كسي نميخواهد طرحي نوين دراندازد؟