مهم بازشدن پنجره است!
فياض زاهد
روز يكشنبه از تلفن ناشناسي با من تماس گرفته شد. فرد آن سوي خط، خود را از همكاران آيتالله اژهاي معرفي كرد. از من درباره بازديدهاي سرزده ايشان از زندانها پرسيد. اينكه آيا توجهي به اقدامات اخير ايشان داشتهام؟ آيا نظري اصلاحي در اين رابطه ميتوانم ارايه دهم يا نه؟ من از تماسگيرنده تشكر كردم و نفس اين ارزيابي را بسيار مفيد دانستم. به عنوان كسي كه تجربه زندان دارد، ميدانم حضور يك مقام عاليرتبه چه فرصتي دراختيار زندانيان قرار ميدهد تا از نزديك برخي از كاستيها را با ايشان در ميان نهند، اما نكاتي را عرض كردم كه به برخي از آنها در اين نوشتار اشاره ميكنم. نكته كليدي در راه موفقيت جناب اژهاي -فارغ از كار پسنديده ايشان در اين رابطه- تمركز بر اصلاح نظام قضايي به صورت سيستماتيك است. ايشان وقت گرانقدر خود را صرف اين بازديدها ميكند و متوليان امر كه همگي باتجربه و تاحدي اهل رتق و فتق هستند، ميتوانند صورتي زيبا در برابر سيرت ناميمون شرايط به تصوير كشند. با اين همه حتي اگر تصور كنيم اين بازديدها آنچنان محرمانه تنظيم ميشود كه همه آن مقامات را در برابر عمل انجام شده قرار ميدهد، اما به راستي جناب رييس محترم قوه قضاييه تا كجا ميتواند به اين بازديدهاي فردي ادامه دهد؟! در كنار اين كار بسيار باارزش، توصيه ميكنم سيستم قضايي كشور را به سمت كاهش معضلات، قوانين دست و پاگير، مجازاتهايي با آثار زندان كمتر سوق دهند. داستاني براي نماينده ايشان تعريف كردم. شايد ذكر آن براي شما خوانندگان هم مفيد باشد. پس از آزادسازي فرانسه از اشغال نازيها و سقوط دولت دستنشانده ويشي و مارشال پتن، گويا جلسهاي با حضور مارشال دوگل در كاخ اليزه تشكيل شد. مهمانان موظف به ارايه آخرين وضعيت فرانسه پس از اشغال بودند. وقتي همه گزارش دادند، مارشال دوگل پرسيد آيا از دادگستري فرانسه هم نمايندهاي در اينجا حضور دارد؟ فردي دستش را بالا برد. عرض كرد: من كفيل دادگستري فرانسه هستم. دوگل ادامه داد: نازيها در دوران اشغال، با نظام قضايي ما چه كردند؟ پاسخ شنيد: نظام قضايي فرانسه دست نخورده باقي مانده است! مالرو ميگويد، مارشال دستانش را از خوشحالي به هم ماليد و گفت: پس ما فرانسه را از نو ميسازيم! اين خاطره نشان ميدهد كه چقدر نظام قضايي مهم است و چه نقشي در ايجاد اعتماد به سيستم دارد. متاسفانه جناب اژهاي بايد بدانند كه بسياري را باور آن است كه نظام قضايي پس از انقلاب قابل مقايسه با همتاي خود در پيش از انقلاب نيست! چرا چنين است و چرا چنان شد از حوصله اين نوشتار خارج است. لذا توصيه دوم من آن بود كه علت برتري آن سيستم و اعتماد افكار عمومي و مردم به آن نظام قضايي را احصا نمايند. اين چيزي از ارزش كار ايشان و همكارانشان كم نميكند. نكته ديگري كه به ايشان عرض كردم آن بود كه برتري نظام قضايي را به آن بازگردانيد. قضاوت را علمي و حقوقي كنيد. نظام قضا را از دست سياستمداران و ارادههاي آنها دور كنيد.
از سياستمداران بالاتر، دست نيروهاي امنيتي و نظامي و انتظامي را از رجحان و برتري بر قضات قطع نماييد. نظام قضايي تراز انقلاب اسلامي آن است كه آرزوي شهيد بهشتي بود. تا زماني كه اين اطمينان به مردم داده نشود كه ضابطان تنها وظيفه تهيه مقدمات براي ارايه نزد قاضي را دارند نه بيشتر، اين تلاشها هرچند مفيد اما ناقض است.
هر چند فرد تماسگيرنده از سوي قوه قضاييه توضيحاتي در جهت تامين نظرات ارايه شده درباره ضابطين ارايه كرد كه دلگرمكننده بود. لذا به سهم خود از اينگونه تلاشها تقدير ميكنم. براي آيتالله اژهاي آرزوي توفيق و سربلندي دارم. از كار درست بايد حمايت كرد. هيچ اهميتي ندارد كه كار خوب را چه كسي انجام ميدهد. وظيفه ملي و ديني ما است كه از رويههاي مثبت استقبال كنيم. اما جناب اژهاي بايد مراقب غضنفرها باشد تا با اقدامات نسنجيده كه به راحتي به رسانههاي داخلي و خارجي راه مييابند ارزش اين اقدامات را از بين نبرند. با ذكر خاطرهاي اين نوشته را به پايان ميبرم. گاهي ما فكر ميكنيم كه اقدامات مثبت حتما بايد به دست ما و همفكران و همنظران ما باشد. هر كس ديگري كار درست كند يا ناديده گرفته يا تخطئه ميكنيم. اين كار درستي نيست و با سنت اصلاحطلبي هم ناسازگار است. مرحوم حبيب داوران اولين استاندار گيلان در دولت موقت كه داروسازي شريف و تبريزي بود و عضو جبهه ملي، روزي نكته جالبي برايم تعريف كرد، گفت: فرض كنيم كه همه ما در اتاقي هستيم و از فقدان هوا در حال خفه شدنيم. بعد پنجرهاي در آن گوشه اتاق است. اما دست ما مبارزين و سياسيون به آن نميرسد. اما دست فرد ديگري كه از ما نيست به پنجره ميرسد. برخي ميگويند ما بهتر است خفه شويم اما پنجره را آن فرد باز نكند.
نه آقا! اين درست نيست. هر كس ميتواند پنجره را باز كند و بقيه را نجات دهد بايد از او تشكر كرد.
جنابان آقايان اژهاي و رييسي!
مهم آن است كه پنجره را باز كنيد تا هواي تازهاي بيايد. مهم نيست ما در آن نقشي نداشته باشيم. كار باارزش از خود دفاع خواهد كرد و ما از شما ممنون خواهيم بود. اين به صلاح نزديكتر است.