• ۱۴۰۳ شنبه ۶ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5033 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۱ مهر

تابستان، هندوانه و قاشق مسي

جابر تواضعي

تابستان دارد به ‌سلامتي تشريفش را مي‌برد. اگر يك چيز من را ياد خوبي تابستان بيندازد، قاشق مسي يا قاشق هندوانه‌خوري است كه تا جايي كه من مي‌دانم و ديده‌ام، فقط مختص همشهريان كاشاني من است. چون اولا كاشاني‌ها به‌خاطر گرماي هوا زياد هندوانه مي‌خورند و ثانيا كاشان قديم يكي از مراكز اصلي مصنوعات مسي بوده.
قاشق مسي همان‌جور كه از اسمش پيداست، قاشقي است از جنس مس. اما با جست‌وجو در اينترنت و فضاي مجازي، به نتيجه دندان‌گيري درباره عكس و كاربردش نمي‌رسيد. كاربرد خاص اين قاشق، گل كردن و خوردن هندوانه است. برخلاف قاشق‌هاي معمولي، سرش گود و نيم‌دايره است و لبه‌هاش دندانه‌دندانه. چيزي شبيه قاشق‌هايي كه باهاش اسكوپ بستني ميوه‌اي درمي‌آورند.
با يك قاشق غذاخوري معمولي هم مي‌شود هندوانه را گل كرد. وجه تمايز قاشق مسي و قاشق معمولي همين دندانه‌ها يا اصطلاحا كنگره‌هاست، براي وقتي كه مي‌خواهند ته‌اش را بتراشند يا به قول خودشان آب‌تراش كنند. براي اينكه تا جايي كه گوسفندها اعتراض نكنند، اسراف نشود و چيزي از سرخي شيرين و آب‌دارش به سفيدي پوستش نماند.
البته همه ماجرا صرفه‌جويي نيست. اين تراشه‌ها معمولا پيش كاشاني‌هاي هندوانه‌خور حرفه‌اي و قهار كه معمولا ظهرهاي تابستان تا تهِ يك سرِ هندوانه (نصف هندوانه) را درنياورند، دل‌شان راضي نمي‌شود، خيلي هم ارج ‌و قرب و خاطرخواه دارد. حتي گاهي بچه‌ها سرش دعوا مي‌كنند. غير از هندوانه، خربزه و طالبي و گرمك را هم با همين قاشق مسي مي‌تراشند. پيرمردها و پيرزن‌هاي قديم خيارهاي خيلي بزرگ يا به ‌اصطلاح سالادي را هم آب‌تراش مي‌كردند و نمك مي‌زدند و مي‌خوردند.
گفتم كاشان يكي از مراكز اصلي توليد مس بود و اين يعني الان نيست. تا حدود سي سال پيش هم بازار مسگرها واقعا بازار مسگرها بود و سروصداي چكش و مس گوش آدم را كر مي‌كرد. آدم فكر مي‌كرد داستان اعتراض بوعلي سينا به حاكم اصفهان براي اينكه از سروصداي مسگران كاشي نمي‌تواند حواسش را جمع نوشتن كتابش كند، واقعيت داشته. اما حالا كه بازار مسگرها فقط اين اسم را يدك مي‌كشد و مس‌فروشي‌ها فقط مس‌هاي ماشيني شهرهاي ديگر را مي‌فروشند، اين افسانه از هر افسانه‌اي تخيلي‌تر است.
چند ماه پيش مي‌خواستم يكي‌اش را براي عزيزي كادو بخرم. مدل‌هاي اجق‌وجق و تزييني زياد بود و گران. چندين و چند بار طول و عرض بازار را گز كردم تا يك دانه ساده و خوش‌دستش را پيدا كردم. پرسيدم چرا اينقدر كج‌ و معوج است. گفتند كار دو تا پيرمرد است كه ديگر جان و قوه‌اش را ندارند بهتر از اين دربياورند. آخرين بازماندگان نسل مسگران قديم.
خلاصه اينكه اگر يكي ادعا كرد كاشاني است و قاشق مسي نداشت، بدانيد يا سر كارتان گذاشته يا حتما ريگي به كفشش است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون