شهاب شهسواري
رشيد مردوف، وزير امورخارجه تركمنستان، امروز وارد تهران ميشود تا ضمن شركت در نشست چهارشنبه وزراي خارجه كشورهاي همسايه افغانستان، در مورد روابط دوجانبه با مقامهاي كشورمان رايزني كند و همراه با رستم قاسمي، وزير راه و شهرسازي، شانزدهمين كميسيون مشترك اقتصادي دو كشور را برگزار كند. ۳دهه پس از استقلال تركمنستان، روابط تهران و عشقآباد فراز و نشيبهاي زيادي را پشت سر گذاشته است. از دوران رونق تجارت ميان دو كشور و اتصال خطآهن سراسري ايران از دو نقطه به تركمنستان براي دسترسي به بازارهاي آسياي ميانه و دسترسي كشورهاي آسياي ميانه به آبهاي آزاد، تا به امروز كه بخش عمدهاي از تبادلات تجاري دو كشور از بين رفته است و مرزهاي زميني دو كشور تقريبا متروك و راكد شدهاند. براي بررسي ريشههاي كاهش سطح روابط تجاري ايران و تركمنستان و مسير پيش رو براي روابط دو كشور با ابراهيم رحيمپور، معاون پيشين آسيا و اقيانوسيه وزارت امور خارجه گفتوگو كرديم. در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» را با ابراهيم رحيمپور، معاون پيشين وزير امورخارجه جمهوري اسلامي ايران مطالعه كنيد.
فكر ميكنيد سفر رشيد مردوف، وزير امورخارجه تركمنستان به تهران در مقطع زماني كنوني از چه اهميتي برخوردار است؟
سفر وزير خارجه تركمنستان به تهران از يكسو با هدف مشاركت در نشست وزراي خارجه كشورهاي همسايه افغانستان انجام ميشود و از سوي ديگر بخش عمدهاي از اين سفر به موضوع روابط دوجانبه ميان دو كشور اختصاص دارد كه از جمله آن برگزاري شانزدهمين كميسيون مشترك اقتصادي دو كشور است كه با وقفهاي دوساله، برگزار خواهد شد. رياست مشترك كميسيون مشترك دو كشور، در گذشته دراختيار وزراي خارجه دو كشور بود كه با تصميم محمدجواد ظريف، وزير پيشين امورخارجه كشورمان، به وزير وقت راه و شهرسازي، عباس آخوندي تفويض شد و اكنون هم رياست مشترك كميسيون دراختيار رشيد مردوف، وزير خارجه تركمنستان و رستم قاسمي، وزير راه و شهرسازي جمهوري اسلامي ايران است. تا پيش از دوره دولت روحاني، رياست مشترك كميسيونهاي مشترك اقتصادي با همسايگان دراختيار وزير امور خارجه بود، اما دوران دولت يازدهم و دوازدهم، آقاي ظريف به دليل اشتغالات زياد از جمله مساله برجام و مسائل مرتبط با آن، رياست كميسيونهاي مشترك با كشورهاي همسايه را به وزراي ديگر تفويض كردند.
بايد توجه داشتهباشيم كه وزير خارجه تركمنستان، معاون اول رييسجمهور اين كشور و در واقع نفر دوم كشور محسوب ميشود. او مدت زيادي است كه در اين سمت فعاليت ميكند و از متنفذترين سياستمداران تركمنستان محسوب ميشود.
از زمان استقلال تركمنستان تا نزديك به يك دهه قبل، روابط تجاري ميان تهران و عشقآباد به سمت رونق حركت ميكرد و حتي حجم تبادل تجاري ميان دو كشور به بيش از ۵ ميليارد دلار هم رسيد، اما در حال حاضر رقم معاملات دو كشور به كمتر از ۲۰۰ ميليون دلار رسيده است. دليل اين سقوط ارزش تبادلات تجاري ميان دو كشور چيست؟
واقعيت اين است كه حجم و تنوع كالايي كه ميان ايران و تركمنستان مبادله ميشد، هيچگاه زياد نبود. دلايل مختلفي براي كم بودن حجم مبادلات تجاري ميان دو كشور وجود دارد كه شايد نخستين دليل جمعيت كم تركمنستان و دومين دليل هم تامين كالاهاي مورد نياز اين كشور از مبادي ديگر باشد. جهشي كه در ارزش تبادلات تجاري دو كشور ايجاد شدهبود و آن را به ميلياردها دلار رساند، مربوط به مبادله گاز بود. در طول سالهاي گذشته تركمنستان به ايران گاز طبيعي صادر ميكرد و ايران از اين گاز براي گازرساني به مناطق شمال شرق كشور استفاده ميكرد. در اين فرآيند ايران يا بهازاي گاز دريافتي از تركمنستان به اين كشور كالا ارسال ميكرد يا اينكه از طريق سواپ، معادل گاز دريافتي را در جنوب ايران به كشورهاي ديگر ميفروخت.
براساس تفاهمهايي كه انجام شدهبود، قرار بود كه ايران براي پرداخت بخشي از هزينههاي واردات گاز از تركمنستان به اين كشور خدمات صادر كند و پروژههايي در اين كشور براي شركتهاي ايراني در نظر گرفتهشود. متاسفانه به دليل برخي كمكاريها و اشتباهات كه به نظر من در هر دو طرف، چه در تهران و چه در عشقآباد رخ داد، اين تفاهمها هيچگاه عملي نشد و بسياري از اين پروژهها به ويژه در حوزه راهسازي را تركمنستان به تركيه داد. اين اتفاق از رويدادهاي تاسفبرانگيزي است كه من شخصا در دوره مسووليتم در وزارت امورخارجه با افسوس شاهد آن بودم.
بعدها به اين دليل كه ايران به تركمنستان بدهكاري داشت و نميتوانست نقدا اين بدهيها را پرداخت كند؛ هر چند رايزنيهايي براي گرفتن پروژههاي عمراني يا تهاتر كالا انجام شد، اما نهايتا مساله بدهيهاي ايران به تركمنستان حل نشده باقي ماند و تركمنستان ابتدا براي چند روز گاز شمال شرقي ايران را قطع كرد و نهايتا، كل اين فرآيند تعطيل شد و البته در سمت ايران هم وزارت نفت، پروژه گازرساني به مناطق شمال شرق را تكميل كرد تا نياز به واردات گاز از تركمنستان برطرف شود.
واقعيت اين است كه تجانس دو كشور در مبادلات تجاري، چندان زياد نيست و مقداري كه بازار وجود دارد و كالاها و خدمات ايراني كه در تركمنستان بازار دارد، به دليل مشكلاتي كه بخشي از آن از طرف خودمان است، تاكنون خيلي در تركمنستان فعال عمل نكردهايم، البته اين موضوع شامل ديگر همسايگان هم ميشود.
علاوه بر همه اينها، نبايد فراموش كرد كه ايران تحت تحريمهاي شديد قرار دارد. نبايد اينگونه تصور كرد كه ايران در شرايط عادي با تركمنستان مبادله ميكند. طبيعي است كه تحريم اثر بسيار زيادي در كاهش تبادلات اقتصادي ايران با تركمنستان داشته است. تحريم در روابط دوجانبه تجاري ايران با همه كشورهاي جهان تاثير گذاشته است، حتي در رابطه با چين هم تاثير گذاشته است و چين كه بزرگترين شريك تجاري ايران بوده و است، از ۵۳ ميليارد دلار مبادله سالانه به
۱۰ ميليارد دلار مبادلات تجاري در سال رسيدهايم.
عليرغم همه اين مسائل، تركمنستان علاقهمند است كه برخي كالاها و خدمات ايراني را دريافت كند...
ميشود توضيح بدهيد كه چه كالاهايي از ايران در تركمنستان بازار دارند؟
۳۰ سال است كه از فروپاشي شوروي سابق ميگذرد و الان برخي كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز جشن سيامين سالگرد استقلالشان را برگزار ميكنند. زماني كه اين كشورها مستقل شدند، وضع بسيار بدي به لحاظ اقتصادي و سياسي داشتند، اما الان بعد از ۳ دهه، نميتوان وضعيت كنوني اين كشورها را با گذشته مقايسه كرد، چه تركمنستان و چه بقيه كشورهاي استقلال يافته از اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي، مثل جمهوري آذربايجان، در زمينههاي مختلف رشد و توسعه پيدا كردهاند.
در روزهاي ابتدايي استقلال اين كشورها رفت و آمدها مردمي و مبادلات مرزي زياد بود. در خراسان و مشهد، بعد از زوار امام رضا كه درآمد اول استان بودند، گردشگران و مشتريان خارجي كالاهاي ايراني از كشورهاي آسياي ميانه منبع درآمد محسوب ميشد. در طول اين ۳۰ سال، ارتباطات تركمنستان با جهان خارج بسيار گستردهتر شده است و روابط خوبي را با كشورهاي مهم و اثرگذار دنيا، به ويژه در اروپا و غرب ايجاد كرده است. علاوه بر اين به دليل درآمد وسيع اين كشور از صادرات گاز طبيعي، به ويژه فروش گاز طبيعي از طريق سه خط لوله به چين، درآمدهاي ارزي اين كشور بهشدت افزايش يافته و توانستهاند از تامينكنندگان مختلف در جهان كالا دريافت كنند و پروژههايي را به كشورهاي مختلف جهان از جمله فرانسه و تركيه دادهاند.
البته بايد يادآور شد كه تركمنستان يك همسايه خوب و كم دردسر براي ايران است. ايران تقريبا هيچ مشكل مرزي با تركمنستان ندارد و از مرزهاي امن كشور محسوب ميشود. البته زماني مساله كاميونداران ايراني كه به اين كشور ميرفتند وجود داشت كه به تعبير تركمنستان به دليل در اختيار داشتن مواد مخدر بازداشت ميشدند و يكي از مشغلههاي وزارت خارجه آزاد كردن كاميونداران ايراني محبوس در تركمنستان بود، اما اين مسائل مدتهاست كه گذشته است.
تركمنستان رشد زيادي داشته و بازار مهمي محسوب ميشود. باي در برنامههاي ايران باشد كه روابط خود را با تركمنستان توسعه دهد و هر زمينهاي كه امكان كار مشترك ميان دو كشور باشد، از آن استفاده شود.
نزديك به دو دهه از تكميل خطآهن ايران در شمال شرق و اتصال خطآهن دو كشور ميگذرد، قرار بود اين مسير براي دسترسي ايران به بازارهاي كشورهاي آسياي ميانه استفاده شود، فكر ميكنيد كه تا چه اندازه استفاده از مسير خط آهن مشترك ميان دو كشور در بهبود روابط تجاري ايران با آسياي ميانه موثر بوده است؟
خطي كه ميان دو كشور دائر شد، بسيار اقدام استراتژيكي بود. آسياي ميانه ۵ كشور دارد كه هيچ يك به آبهاي آزاد راه ندارند، البته به سختي از طريق درياي خزر و با استفاده از مسير روسيه ميتوانند به آبهاي آزاد دسترسي داشتهباشند، اما عمده اين كشورها راهي مستقيم به آبهاي آزاد ندارند و محصور در خشكي يا Landlock هستند و همين موضوع آنها را به ايران براي دسترسي به آبهاي آزاد وابسته ميكرد. البته تا حدي اين خط آهن براي ايران كارايي داشت و درآمدزايي كرد، اما معتقدم به حدي كه بايد و شايد، از اين نعمت و استعدادي كه ما داشتيم استفاده نشده است. اشكالات چه از سوي ما و چه از سوي طرفهاي مقابلمان وجود دارد.
خط آهن مشهد-سرخس-تجن، فقط براي انتقال كالا به تركمنستان نبود و نيست، بلكه امكان دسترسي ايران به بازار تاجيكستان و ازبكستان و بالعكس دسترسي اين دو كشور به بازار ايران و ترانزيت كالا از ايران به خليجفارس را فراهم ميكرد. علاوه بر اين خطآهن ديگري هم از قزاقستان از طريق تركمنستان به اينچهبرون وجود دارد كه به شبكه راهآهن سراسري كشور متصل است.
به هر حال به لحاظ قومي و فرهنگي هم اشتراكهايي ميان دو كشور وجود دارد، تا چه اندازه از اين اشتراكات استفاده شده و آيا بازارچههاي مرزي ميان دو كشور مانند بازارچههاي مرزي ايران و كشورهاي ديگر فعال هستند يا نه؟
گذرگاههاي مرزي ميان دو كشور متعدد هستند، هم در شرق و هم در غرب خط مرزي دو كشور و هم در مركز آن، گذرگاههاي مرزي ميان دو كشور وجود دارد، در لطفآباد، سرخس و اينچهبرون ما با تركمنستان ارتباط مرزي داريم، اما طي سالهاي اخير تبادلات مرزي در اين گذرگاهها توسط تركمنستان به شكل چشمگيري كاهش پيدا كرده است. تركمنستان هم عبور و مرور كاميون را محدود كرده و هم عبور و مرور مسافران را. بازارچههاي مرزي در اين مرز وجود دارد، اما خيلي فعال نيست و از سوي تركمنستان استقبال از بازارچههاي مرزي ايران بسيار كم شد.
علاوه بر اينها مرز باجگيران هم هست كه ايران بسيار براي آن هزينه كرد و جاده مناسبي كشيدهشد، اما از سوي تركمنستان بسته شد و چندان تمايلي به فعاليت اين گذرگاه مرزي نشان نميداد. به نظر ميرسد كه اساسا تركمنستان ترجيح ميدهد كه افراد و شهروندان در مرزها تردد نكنند، در نتيجه بيشتر اجازه تردد ريلي ميان دو كشور داده ميشود و عبور و مرور مرزي براي مسافران و كاميونها بسيار مشكل و محدود است.
اين مسائل كه فرموديد از جمله محدوديت تردد در مرزهاي زميني و همچنين قطع پروازها ميان تهران و عشق آباد، به دليل مشكلات سياسي ميان دو كشور است يا دلايل ديگري دارد؟
ساختار سياسي ايران و تركمنستان با هم تفاوتهايي دارد. براي همكاري ميان دو كشور بايد براساس اشتراكات و سلايق مشترك عمل شود. تركمنستان روي مسائل امنيتي بسيار حساس و مراقب است. البته اين مساله لزوما بد نيست و باعث شده است كه به لحاظ امنيتي مرزهاي شمال شرق ما با تركمنستان امن باشد و هزينههاي امنيتي ما را كاهش دهد. مشكلات ما با تركمنستان سياسي نيست، بلكه حكومت تركمنستان به بسياري مسائل با ديد امنيتي نگاه ميكند، به همين دليل هم هست كه مثلا با وجود ظرفيتهاي عظيم و زيرساختهاي بسيار خوب، چندان از گردشگران استقبال نميكند. همانگونه كه عرض كردم تفاوتهايي ميان سلائق و ترجيحات دو كشور وجود دارد كه بايد به آنها توجه و روي زمينههاي مشترك سرمايهگذاري شود.
ايران در كميسيون مشترك دو سال پيش بار ديگر تفاهمنامهاي براي سواپ گاز تركمنستان امضا كرد، اما همچنان اين تفاهمنامه عملي نشده و گاز تركمنستان روي ايران بسته مانده است، بهعلاوه گفته ميشود كه ايران ممكن است بار ديگر نيازمند واردات گاز طبيعي از تركمنستان شود، فكر ميكنيد آيا امكان از سرگيري خريد گاز ايران از تركمنستان وجود داشتهباشد؟
من دقيقا از شرايط روز آگاه نيستم، اما اين امكان وجود دارد. تركمنها در سالهاي قبل براي ترانزيت انرژي، چه از طريق خط لوله و چه از طريق سواپ در خليجفارس، راغب بودند. مشكلاتي كه پيش آمده است باعث شده تا اين پيشنهاد فعلا عملي نشود، به هر حال تحريمها باعث بسته شدن دست و پاي ايران شد. ما از نعمت ترانزيت استفاده نكردهايم، اين نعمت براي ما بسيار ارزشمند است، اما قدر اين نعمت را در ساختار كشور ما خيلي ندانستهاند. اقداماتي شده است، اما ظرفيت فوقالعاده ترانزيتي كشور چه در زمينه ترانزيت هوايي، چه زميني، ريلي، خط لوله، كابل، فيبرنوري و انواع روشهاي ترانزيت كالا، انرژي و داده خيلي در سراسر دنيا ظرفيتهاي مهمي شناخته ميشوند و درآمدزايي بالايي دارند، ولي در ساختار كشور ما آنگونه كه من مطلع هستم، چندان به اين حوزه كه ميتواند در منافع ملي ما نقش بسزايي داشتهباشند، توجه ويژهاي نشده است.
تركمنستان به دليل محصور بودن در خشكي، همواره علاقهمند بود كه از فرصت ايران براي صادرات گاز استفاده كند، اما بخش تجاري و بخش نفت ما، فعال در اين زمينه عمل نكرد.
اين انتقاد وجود دارد كه در دولتهاي يازدهم و دوازدهم، كمكاريهايي در زمينه روابط با همسايگان صورت گرفته است، حتي اين ادعا از سوي برخي مقامهاي تركمنستان هم بيان ميشود. فكر ميكنيد اين انتقاد به ويژه در مورد تركمنستان صحيح باشد؟
تا اندازهاي اين حرف درست است. اما با توجه به تحريم، محدوديتهاي ارزي و بودجهاي، گرفتاريهاي تهيه ارزاق و كالاي اساسي براي مردم به عنوان حداقل كاري كه وظيفه دولت است و بعد هم جهانگيري كرونا، واقعيت اين است كه درآمد دولت چندان نبود و دست دولت آنقدر باز نبود كه بتواند مانور زيادي در تجارت خارجي داشتهباشد.
كمكاري در حوزه همسايگان، فقط مختص به دولت يازده و دوازده نيست، بلكه پيش از آن در دوران دولت نهم و دهم و دوران رياستجمهوري محمود احمدينژاد هم در منطقه و با دولتهاي منطقه همكاريهاي اقتصادي مناسبي انجام نشد. ايران ميتواند تا ۵۰ درصد از ظرفيت تجارت خارجي خود را با ۱۵ كشور همسايه تامين كند، اما متاسفانه خيلي كمتر از اين حجم از تبادلات با كشورهاي همسايه است. اين مساله فقط در دولت هم نيست، در كل نظام موانعي وجود دارد كه اين كار آنگونه كه بايسته و شايسته است، انجام نشده است. امروز ما گوشت از برزيل وارد ميكنيم، در حالي كه در خيلي از كشورهاي همسايه ما به وفور توليد گوشت وجود دارد. به دلايل و بهانههاي مختلف، به جاي استفاده از ظرفيت كشورهاي همسايه، از آن سوي اقيانوسها تامين ميشود.
مساله بدهيهاي گازي ايران به تركمنستان، فكر ميكنيد آيا از طريق گفتوگو قابل حل و فصل شدن باشد؟
واقعيت اين است كه اين مساله بستگي به تحريمها و سرنوشت برجام دارد ...
يعني ميفرماييد كه ايران تمايل به پرداخت بدهيها دارد اما الان مشكل تبادلات مالي و منابع ارزي وجود دارد؟
صريحش اين است كه ايران پول ندارد. بحث تبادلات بانكي يك بحث فرعي محسوب ميشود. ايران پول ندارد، هر قدر هم عشق و علاقه و دلبستگي در روابط دو كشور وجود داشتهباشد، وقتي جيب خالي است، چه كاري ميتوان كرد؟ طرف تركمن هم تا حالا قبول كرده است كه ايران گرفتاري دارد فلذا تاكنون زياد فشار نياوردهاند. به هر حال آنها از ما طلبكارند و ما هم بايد بدهيمان را پرداخت كنيم.
تا وقتي ما گشايشي در مراودات بينالملليمان ايجاد نكنيم و مصيبت تحريم را رفع نكنيم، مساله همكاري با همسايگان فقط در حد شعار ميماند. بخشي از مسائل خلق و خو است كه بايد تا اندازهاي خوشاخلاق شويم و ديگر مساله تدبير اقتصادي است كه فقط با تصميم در داخل كشور حل نميشود، چون بخش اعظم درآمد ما از صادرات انرژي است و اگر بازارهاي خارجي به روي ما بسته باشد، متضرر ميشويم و اگر هم چيزي صادر كنيم به پولش نميتوانيم دسترسي داشته باشيم.
ايران و تركمنستان هر دو همسايه افغانستان هستند و افغانستان هم پس از خروج نظاميان خارجي دچار بحران است. اكنون دولت به رسميت شناختهشده بينالمللي در افغانستان وجود ندارد. فكر ميكنيد با توجه به رويكرد بيطرفي تركمنستان آيا امكاني براي همكاري ميان تهران و عشقآباد در مورد پرونده افغانستان وجود داشتهباشد؟
عشقآباد معمولا چندان تمايلي به كارهاي چندجانبه، جمعي و منطقهاي نشان نميدهد و معمولا سعي ميكند سياست خارجي خود را از طريق روابط دوجانبه پيش ببرد. تا جايي كه من ميدانم در دوران دولت پيشين افغانستان هم گزارشهايي بود كه تركمنستان با طالبان مستقيما تعامل ميكند و در مسائل امنيت مرزي و مبادلات مرزي همكاريهايي داشتند.
فراموش نكنيم كه تركمنستان دو پروژه بزرگ استراتژيك در خاك افغانستان دارد؛ يكي پروژه راهآهن در خاك افغانستان است و ديگري هم پروژه مشهور به تاپي (TAPI) است كه قرار است از طريق خط لوله، گاز طبيعي تركمنستان را از طريق افغانستان به پاكستان و هندوستان برساند. اين دو طرحهاي استراتژيك و بلندمدتي است كه در هر دو تركمنستان ما را رقيب خود ميداند و چندان رابطه همكاري با ما در مورد افغانستان ندارد.
يك ماه ديگر شاهد برگزاري اجلاس سران اكو در عشقآباد، پايتخت تركمنستان خواهيم بود. فكر ميكنيد اين اجلاس سران ميتواند كمكي به همكاريهاي منطقهاي به ويژه در حوزه تبادلات اقتصادي و تجاري داشتهباشد؟
اكو يك ويتريني است كه جنس زيادي درون آن نيست. اكو، ويتريني است كه زيبا تزيين شده است، اما حجم فعاليتهاي اقتصادي و فرهنگي و ترانزيتي و غيره ميان كشورهاي عضو بسيار كم است. كشورهاي منطقه براي استفاده از اين سكو و ظرفيت تمايل چنداني نشان نميدهند. در هر صورت اجلاس سران اكو يك نمايش همبستگي است و ارزش نمادين دارد. ما بايد قطعا در اين اجلاس در بالاترين سطح شركت كنيم و سعي كنيم تا به عنوان بنيانگذار اكو و ميزبان دبيرخانه اكو فعال باشيم. اميدواريم كه شرايط و حوادث كمك كند كه همبستگي اعضاي اكو، عملياتي شود و فقط در حد ژست و شعار باقي نماند. تا ماه بعد بايد منتظر اين ماند كه ببينيم از افغانستان به عنوان يكي از اعضاي اين سازمان، آيا از طالبان دعوت خواهد شد، يا نه.
حجم و تنوع كالايي كه ميان ايران و تركمنستان مبادله ميشد، هيچگاه زياد نبود. جهشي كه در ارزش تبادلات تجاري دو كشور ايجاد شدهبود و آن را به ميلياردها دلار رساند، مربوط به مبادله گاز بود.
تا وقتي ما گشايشي در مراودات بينالملليمان ايجاد نكنيم و مصيبت تحريم را رفع نكنيم، مساله همكاري با همسايگان فقط در حد شعار ميماند.
ايران ميتواند تا ۵۰ درصد از ظرفيت تجارت خارجي خود را با ۱۵ كشور همسايه تامين كند، اما متاسفانه خيلي كمتر از اين حجم از تبادلات با كشورهاي همسايه است.
مشكلات ما با تركمنستان سياسي نيست، بلكه حكومت تركمنستان به بسياري مسائل با ديد امنيتي نگاه ميكند.
در مورد بدهيهاي گازي طرف تركمن تا حالا قبول كرده است كه ايران گرفتاري دارد فلذا زياد فشار نياوردهاند. به هر حال آنها از ما طلبكارند و ما هم بايد بدهيمان را پرداخت كنيم.
عشقآباد معمولا چندان تمايلي به كارهاي چندجانبه، جمعي و منطقهاي نشان نميدهد و معمولا سعي ميكند سياست خارجي خود را از طريق روابط دوجانبه پيش ببرد.
در افغانستان، عشقآباد به تهران بيشتر به عنوان رقيب نگاه ميكند تا همكار.
تركمنستان ترجيح ميدهد كه افراد و شهروندان در مرزها تردد نكنند، در نتيجه بيشتر اجازه تردد ريلي ميان دو كشور داده ميشود و عبور و مرور مرزي براي مسافران و كاميونها بسيار مشكل و محدود است.