• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5161 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۹ اسفند

به ياد ميثم سفرچي كه محافظه‌كاري را كنار گذاشت

«هزينه داشت، ولي مي‌ارزيد»

افشين خاكي

مهرماه سال 97 اين بخت را داشتم كه با زنده‌ياد دكتر ميثم سفرچي، در جلسه‌اي به‌طور مشترك سخنراني كنيم. موضوع جلسه وضعيت بي‌خانمان‌هاي شهر تهران و مراكز اسكان مرتبط بود. قرار بود در اين جلسه كه به ميزباني معاونت اجتماعي شهرداري تهران و با حضور معاون حمايت اجتماعي سازمان خدمات اجتماعي شهرداري تهران برگزار شد، به وضعيت سامان‌سراها و مددسراهاي شهر تهران بپردازيم.  بعد از صحبت‌هاي آقاي معاون، نتايج مطالعاتم در زمينه سامانسراي شهر تهران را ارايه كردم. بايد اعتراف كنم كه فضاي سالن و حاضران در جلسه كه بخش زيادي از آنها را كارمندان سازمان خدمات اجتماعي شهرداري تشكيل داده بود، باعث شد محافظه‌كارانه صحبت كنم. سعي كردم موارد منفي را با لحني ملايم بگويم و سريع‌تر رد بشوم. به اين ترتيب جلسه بدون هيچ حاشيه‌‌اي پيش رفت. اما صحبت‌هاي دكتر سفرچي كه در آن زمان همكاري تنگاتنگي با معاونت اجتماعي شهرداري تهران داشت، كاملا متفاوت بود. او در جايگاه يك جامعه‌شناس كاملا دغدغه‌مند، محافظه‌كاري خود را كاملا كنار گذاشت و بي‌پروا به شرايط بد سامانسراها اعتراض كرد و به نارسايي‌ها و كمبودها تاخت. بخشي از شنوندگان داخل سالن درصدد دفاع از عملكرد خود برآمدند و اين موضوع به عريان شدن بيشتر نگاه حاكم بر مددسراها و سامانسراهاي شهر تهران كمك كرد. حدود يك ساعت بحث و جدل تندي ميان حاضران در گرفت و در نهايت، بخشي از حاضران كه كارمندان مددسراها بودند، با ناراحتي آنجا را ترك كردند و جلسه پايان يافت. چند روز بعد در تلگرام پيامي از دكتر سفرچي دريافت كردم. لينك يك خبر كه در سامانه سازمان خدمات، رفاه و مشاركت‌هاي اجتماعي شهرداري تهران منتشر شده بود. عنوان خبر اين بود: اهتمام جدي براي ارتقاي هرچه بيشتر مراكز سازمان خدمات اجتماعي شهر تهران.خبر خوشحال‌كننده‌اي بود. در كمال ناباوري، بحث و جدل چند روز قبل موجب شده بود مديران - اگرچه به شكل مقطعي- به فكر بي‌خانمان‌ها بيفتند و در آغاز فصل سرما، امكانات اين مراكز را تقويت كنند. از ميثم تشكر كردم كه بي‌پروايي‌اش در جلسه به اين نتيجه رسيد. در جواب پيامم نوشت: «مخلصم. هرچند خيلي تو اداره برام هزينه داشت، ولي مي‌ارزيد. انبارشون پر شد.»دكتر سفرچي در آن روز، محافظه‌كاري را كنار گذاشت و مساله را عريان بيان كرد. اگرچه براي او هزينه و ريسك داشت اما آن زمستان احتمالا براي تعدادي از كارتن‌خواب‌ها، گرم‌تر و بهتر سپري شد. يادش گرامي باد.
دانش‌آموخته علوم اجتماعي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون