توافق
بر سر بيتوافقي!
جعفر گلابي
ماههاست كه مذاكرات وين براي احياي برجام در جريان است و مسوولان ايراني به كليگوييهاي پيرامون آن بسنده كرده و جزيياتي از آن منتشر نكردهاند. البته ميدانيم كه مخالفان سرسختي مثل اسراييل در جريان جزييات اين مذاكرات قرار ميگيرند و براي همين هم دليل عدم ارايه مهمات پيشرفتها و توقفهاي ديپلماتيك هستهاي به افكارعمومي داخلي مشخص نيست.متاسفانه وقفهاي كه فعلا در گفتوگوها به وجود آمده درحال مطول شدن است و معلوم نيست طرفين خصوصا ايران كه بار خسارتها را بر دوش ميكشد چرا به اين وقفه رضايت داده و قرار است چه اتفاقي بيفتد تا مذاكرات از سر گرفته شود و نتيجه نهايي به دست آيد؟ از قرائن چنين بر ميآيد كه امريكا از سختگيريهاي عملي خود در تحريمها كاسته است و ايران هم علاوه بر دور زدن تحريمها از منافذ ايجاد شده استفاده ميكند و در قبال اين گشايشها ديگر خبري از سروصداي غربيان پيرامون سرعت گرفتن و پيشرفتهاي ايران در امور هستهاي خصوصا درصد بالاي غنيسازي اورانيوم نيست.البته همين گشايشهاي محدود و توقف تنشها هم براي اقتصاد ايران مثبت است ولي قطعا كافي نيست و به درازا كشيدن اين وضعيت ممكن است هر آن التهابات گسترده اقتصادي را رقم زند و فشارها به معيشت مردم را از اين هم كه هست بيشتر كند. به عبارت ديگر حتي اگر ايران بتواند بهطور غيررسمي نفت خود را بفروشد و پول آن را به دست آورد فقط براي مدت كوتاهي از بحراني شدن وضعيت اقتصادي جلوگيري ميكند و رضايت دادن به چنين وضعي حتي در ميانمدت قطعا به صلاح كشور نيست و اقتصاد ايران را زير ضربههاي منفي و بعضا بدون بازگشت نگه ميدارد.سالهاي طولاني است كه اقتصاد كشور دچار بيثباتي است و تورم به عنوان بلايي سرطاني كه در همه زواياي اقتصادي و از همه مهمتر سرمايهگذاري، اثرهاي عظيم منفي ميگذارد مثل يك بختك بر سر كشور افتاده و راه رشد متوازن را مسدود كرده است.
كاملا مشهود است كه رقيبان منطقهاي ايران با سرعت در حال جلو افتادن از ايران هستند و هرروز فاصله خود را از ما بيشتر ميكنند و ايران تمام تلاش خود را معطوف كرده است كه فقط روي پا بايستد و به آن افتخار كند! افزون بر آن فرصتهاي اقتصادي بزرگ يكي پس از ديگري از دست ميروند و بدتر از آن ادامه تحريمها روزانه خسارتهاي بزرگي متوجه كشور ميكند.مدعيان مبارزه با امريكا چگونه رضايت ميدهند كه اين كشور روزانه خسارتهاي ميليون دلاري به ما بزند و ما اين ستم اساسي كه متوجه نان شب مردم است را تحمل ميكنيم! ضديت با امريكا حداقل در شرايط كنوني ايجاب ميكند كه يك روز را براي لغو تحريمها از دست ندهيم.
خنثيسازي تحريمها حتي اگر با موفقيت توام باشد البته لازم است ولي مثل اين ميماند كه دشمني هرروز به طرف ما موشك شليك كند و ما به جاي توقف اين شليكها با هر روش ممكن همه تلاش خود را به انهدام موشكها در آسمان كشور معطوف كنيم و همواره در شرايط قرمز به سر ببريم.
درحالت كنوني گويي توافقي بر سر عدم توافق صورت گرفته است و رضايت نسبي از اين وضع مشاهده ميشود، چراكه هيچ تحركي براي رفع تحريمها ديده نميشود! چنين شرايطي قطعا به نفع ايران نيست، چراكه واشنگتن از ادامه تحريم ضرري نميكند و اين مردم ايران هستند كه هر روز با جهش انواع قيمتها روبهرو ميشوند و زندگيشان دستخوش بيثباتي و حتي بيآيندگي ميشود.
كاملا روشن است كه توافقهاي نانوشته احتمالي هرگز امتيازات اقتصادي لازم را متوجه كشور نميكند، چنانچه حتي فروش غيررسمي نفت هم ارزش واقعي آن را به سيستم مالي كشور تزريق نخواهد كرد.ما بايد بتوانيم مثل همه كشورها به فعاليت رسمي و قانوني و بدون مزاحمت اقتصادي بپردازيم تا جلو خسارتهاي عظيم مالي را بگيريم و تازه به فكر رشد اقتصادي بيفتيم.
نكته بسيار مهم اينكه متاسفانه حتي در دولت قبل يك گزاره به عنوان يك اصل مورد پذيرش همه طرفهاي مذاكرهكننده قرار گرفت كه يا بر سر همه چيز توافق صورت ميگيرد يا هيچ توافقي حاصل نخواهد شد!پذيرش اين معنا تاكنون باعث شده است كه حتي در مسائل توافق شده طرفين، اقدامي صورت ندهند و كوچكترين مسائل توانستهاند بزرگترين توافقات را هم مسكوت بگذارند! اگر توافق همهجانبه به دست آيد مسلما بهتر است ولي اگر چنين ارادهاي در طرفين نيست چه اشكالي دارد كه توافقها مرحله به مرحله به اجرا درآيند تا از ضررهاي مستمر به اقتصاد ايران جلوگيري به عمل آيد؟مثلا در قبال توقف غنيسازي 60 درصد، فروش نفت و پرداخت رسمي پول آن محقق شود، در برابر عدم نصب سانتريفيوژهاي پيشرفته تحريم بانك مركزي لغو شود و قدم به قدم پيش رويم تا آخرين مسائل نتوانند اولين مسائل را هم در تعليق نگه دارند.اگر استراتژي مخرب «يا هيچ يا همه چيز» كنار گذاشته شود كارشناسان به دقت ميتوانند موارد مورد توافق اولويتدار براي طرفين را مشخص كنند و مرحله به مرحله پيش روند تا همه بندهاي برجام يكي پس از ديگري عملا احيا شوند.اكنون زمان نقش مخربي براي نفع ايران پيدا كرده است و هر روز تاخير در لغو انواع تحريمها بعضا ضررهاي جبرانناپذير را متوجه كشور ميكند.مسلما عدهاي از اين وضع منتفع هستند و عده ديگري زيستن در بحرانهاي دايمي را تجويز ميكنند ولي بدون ترديد اين حالت معلق، براي اقتصاد كشور و معيشت و روح و روان مردم سم مهلك است.