كاسبان
تحريم
و توپ توافق
فريدون مجلسي
هر روز عبارت تازهاي درخصوص برجام از سوي چهرههاي سياست خارجي دولت سيزدهم شنيده ميشود. يك روز گفته ميشود «توافق در دسترس است» روز ديگر، عبارت «ساعت صفر توافق» به كار برده ميشود و ساعاتي بعد عنوان ميشود كه «همه پرانتزها بسته شدهاند.» اما نهايتا نه تنها تصويري از احياي برجام پيش روي افكار عمومي تصويرسازي نميشود، بلكه اخبار و اطلاعات برآمده از برخي رسانههاي خارجي بيانگر آن است كه هنوز مشكلات فراواني پيش روي احياي احتمالي برجام وجود دارد كه تا زمان حل و فصل آنها دستيابي به توافق ممكن نيست. برخي معتقدند دولت اين نوع خبرسازي را انجام ميدهد تا از نوسانات احتمالي در بازار ارز و ساير بازارها جلوگيري كند. اما بايد توجه داشت اين روشها، تنها براي مدت زمان كوتاهي جوابگو است. بازارها به مثابه يك اكوسيستم زنده و پويا، پس از مدتي بدون توجه به اين فضاسازيها در مسير نوسانات پي در پي قرار ميگيرند. شايد رفتار عاقلانهتر اين بود كه در زمان دولت قبلي و پس از
6 دور مذاكره بر سر احياي برجام، تصميم نهايي درخصوص احياي اين سند مهم بينالمللي اتخاذ ميشد. اما در آن زمان، برخي تصميمسازان به اشتباه تصور ميكردند پس از حضور دولت جديد اصولگرا و بعد از چند ماه به راحتي ميتوان دستاوردهاي برجام را به نفع يك گروه سياسي خاص مصادره كرد. در حالي كه در نظام بينالملل، هر روز و هر هفتهاي، آبستن حوادث تازهاي است و 6 ماه در حوزه ديپلماسي، يعني يك عمر. من به درستي نميدانم كه در زمان دولت قبلي چه حجم از گفتوگو و توافق با كشورهاي 1+4 و امريكا صورت گرفته بود كه شخص آقاي روحاني و ظريف اعلام ميكردند، گفتوگوها نهايي شده و تنها موافقت تهران باقي مانده است، اما بعد از اين اظهارنظر بود كه دولت قبلي تصدي خود را از مذاكرات برداشت و اعلام كرد، نوبت تصميمسازي ايران است. امروز بدون شك و ترديد ميتوان گفت كه برخي افراد و جريانات در دورن دولت وجود دارند كه مايل به احياي برجام نيستند. اين گروهها، براي اينكه در برابر ملت نيز حرفي براي گفتن داشته باشند...
تلاش ميكنند اين فضا را القا كنند كه توافق به دليل سنگاندازيهاي امريكا، امكانپذير نشد. در اين ميان، بيچاره مردمي هستند كه نگران مذاكرات هستند تا گرهي از مشكلات اقتصادي و معيشتيشان باز شود و كمي آرامش و ثبات را تجربه كنند. نميدانم آقايان تصميمساز خبر دارند، گوشت ركورد 200 هزار توماني را ثبت كرده و برنج مرزهاي بالاي 100 هزار توماني را در مينوردد. در يك چنين شرايطي هر اقدامي كه اندكي از بار مشكلات معيشتي مردم و آلامشان را كمتر كند، اولويت است. هر چند مشخص نيست، ايران چه مطالباتي دارد و طرف مقابل چه خواستههايي دارد، اما بايد روشن شود كه وقتي مسوولان اعلام ميكنند، توپ در زمين امريكاست، يعني چه؟ اينكه مسوولان دولتي، مدام اعلام ميكنند توپ توافق در زمين امريكاست و در نقطه مقابل مقامات امريكايي اعلام ميكنند، اين ايران است كه بايد تصميم نهايي را درخصوص توافق بگيرد، يعني، هنوز پرانتزهاي باز فراواني وجود دارند كه دو طرف بايد تلاش كنند آنها را ببندند. در اين ميان، هر اندازه كه افكار عمومي با نگراني و التهاب، چشمانداز پيش روي برجام را دنبال ميكنند، مخالفان مذاكرات و كاسبان تحريم از به بنبست رسيدن برجام خوشحالند و لبخند ميزنند. افراد و جرياناتي كه مشكلات معيشتي مردم را نميبينند و در عباراتي حيرتانگيز اعلام ميكنند، بايد كاخ سفيد را حسينيه كنيم. گروه ديگر نيز به دنبال مديريت بر جهان هستند و روياهايي كودكانه در سر ميپرورانند. واقع آن است كه غرب تحريمها را در ازاي پايان دادن به برنامههاي هستهاي و همكاريهاي منطقهاي لغو ميكند. ايران هم براي احياي صادرات نفتي خود، بهبود وضعيت معيشتي مردم، بازگشت به بازارهاي بينالمللي و... نيازمند برجام است. اينكه هر روز خبر تازهاي از احياي برجام و دستيابي به توافق منتشر شود، به جز اينكه افكار عمومي را ملتهب سازد، فايده ديگري نخواهد داشت.