• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5192 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۱ ارديبهشت

فري اي هفت جزيره

اسدالله امرايي

«به باور من هر كاري با انگيزه‌اي پسنديده توجيه‌پذير است. چه چيزي ستودني‌تر از عزم دختري براي دلواپس نكردن «باباي بيچاره»اش و نگراني‌اش كه مبادا از مردي كه انتخابش كرده كارِ نسنجيده‌اي سر بزند، كاري كه تمام نقشه‌هاي‌شان را براي خوشبختي نقشِ بر آب كند؟...همان‌طور كه گفتم هيمسكرك كمي بعد از ورود جاسپر به خور پيدايش شد. منظره كشتي بادباني كه درست پايين عمارت پهلو گرفته بود حسابي به‌همش ريخت. مثل جاسپر، به ‌محض لنگر انداختن به‌ جانب ساحل نشتافت. برعكس، مدتي روي عرشه‌اش چرخيد و زير لب با خودش حرف زد و بعد وقتي دستور مي‌داد كه قايقش را به آب بيندازند لحنش عصبي بود. حضور فريا كه باعث مي‌شد جاسپر از خوشي بال دربياورد، براي هيمسكرك سبب عذابي نهاني بود، دليل ساعت‌ها ماتم گرفتن و زجر كشيدنش.» 
فرياي هفت جزيره اثر جوزف كنراد با ترجمه فرزانه دوستي در نشر بيدگل منتشر شده است. كنراد كه او را با «دل تاريكي» مي‌شناسيم، براساس ديده‌هايش از شقاوت استعمارگران سفيدپوست در كنگو نوشته و چنان آن سرحدات پليدي و پلشتي بر او اثر كرد كه ماه‌ها در احتضار فرو رفت، در سال‌هاي اوج كارش رماني كوتاه و عاشقانه به نام «فرياي هفت ‌جزيره» خلق كرد كه برآمده از ماجرايي بود كه در يكي از بي‌شمار سفرهاي دريايي‌اش، ملواني اهل جنوب شرق آسيا برايش تعريف كرده بود. اين داستان كه به نوعي تنها داستان عاشقانه كنراد است، قصه زني به نام «فريا»ست كه در يك مثلث عشقي گير افتاده و همزمان در خانه پدري زندگي مي‌كند كه دچار بلاهت ذاتي مردم عامي است! البته كتاب فرياي هفت ‌جزيره فقط يك داستان عاشقانه نيست و مسائل هميشگي كنراد مثل استعمار، بي‌اخلاقي، نژادپرستي، خودبرتربيني و ضدانساني بودن بسياري از رفتارهاي انسان سفيدپوست غربي بي‌محابا در آن موج مي‌زند و داستان را عجيب خواندني و به ياد ماندني مي‌كند. گويي شعله قلبش توان آن را داشت كه شب‌هاي تاريك تمامي درياهاي ناشناخته را روشن كند و خيال فريا فانوسي راهگشا بود در ميان آبتل‌هاي ناپيدا؛ انگار بادها مسخر شده بودند تا به سوي آينده پيشش برانند و ستاره‌ها در مدارشان مي‌گشتند تا چنين آينده‌اي را رقم بزنند؛ گويي جادوي اشتياقش را توانِ آن بود كه كشتي را حتي بر قطره‌اي ژاله پيش براند يا از سوراخ سوزني عبور دهد و اينها نبود مگر به‌ خاطر طالع نيكوي بونيتو كه مقدر شده بود در خدمت چنين عشقي باشد، عشقي چنان پرفيض كه هر مسيري را بر زمين روشن و هموار و ايمن مي‌كرد. فريا در اسطوره‌هاي مردم اسكانديناوي الهه عشق و زيبايي و زايندگي است. شبيه ونوس است در اساطير رومي يا آناهيتا در فرهنگ ما.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون