يكهتازي روسها در بازار
نفت تحريمي
علي شمس اردكاني
داگلاس نورث در كتاب «اقتصاد، سياست و مسائل توسعه در سايه خشونت» تلاش ميكند نوري به ابعاد پنهان مديريت در جوامعي بتاباند كه در آنها ظرفيتهاي طبيعي، انساني و خدادادي فراواني وجود دارد، اما اين كشورها قادر نيستند از اين ظرفيتها براي دستيابي به توسعه و پيشرفت بهره ببرند. در يك چنين شرايطي است كه برخي جريانات رانتي در اين سرزمينها پا گرفته و از ظرفيتهاي اقتصادي موجود در راستاي گسترش خشونت و نهادينهسازي فساد و رانت بهره ميبرند. نورث معتقد است مقابله با يك چنين وضعيتي، تنها از طريق افزايش آگاهي عمومي و تشريح تبعات مخرب اين رويكردهاي مفسدهانگيز ممكن است. بلافاصله پس از اعمال تحريمهاي غرب عليه روسيه به دليل تجاوز اين كشور به اوكراين، صادرات نفتي روسيه متوجه كشورهاي آسيايي شد و اين كشور، صادرات نفت به كشورهاي چين، هند، امارات و... را مورد توجه قرار داد. كشورهايي كه بهطور سنتي، مقاصد صادراتي نفت ايران را تشكيل ميدادند و ايران طي سالهاي اخير از طريق صدور نفت به اين كشورها تلاش ميكرد، كمي از بار سنگين فشار تحريمها را پوشش دهد. در اثر اين تغيير رويكرد روسيه، چين به عنوان يكي از مهمترين خريداران نفت ايران در دوران تحريمها، خريد نفت از ايران را كاهش داد و به همان نسبت بر واردات نفت از روسيه افزود. جداي از چين، امارات نيز كه بر اساس برخي برآوردها، طي سالهاي اخير روزانه حدود 240هزار بشكه نفت از ايران خريداري ميكرده، نفت روسيه را جايگزين نفت ايران كرده است. اين گزاره در خصوص خريد نفت ايران توسط هند نيز به همين صورت محقق شده است. يعني هند از واردات نفت ايران كاسته و بر خريد نفت از روسيه افزوده است. مبتني بر اين اخبار ذخاير نفت ايران روي دريا حدود 25درصد افزايش پيدا كرده است كه ناشي از افزايش اقبال مشتريان آسيايي به نفت روسيه بوده است. روسيه بعد از مواجه شدن با بحران تحريمها، تلاش ميكند از طريق اعمال تخفيفهاي بيشتر، بازارهاي صادراتي افزونتري را در آسيا به دست آورد و اين بازارها را جايگزين مشتريان اروپايي و غربي خود كند. البته اين نوع رفتار روسها از منظر تاريخي، مسبوق به سابقه است و بارها تكرار شده است.
مطالعه تاريخ روسيه، بيانگر آن است كه اين كشور، همواره مبتني بر منافع خود عمل كرده است و هرگز شريك قابل اطميناني براي طرفهاي مقابل نبوده است. در بسياري از برهههاي تاريخي، روسها بهرغم همه قول و قرارها و پيماننامهها، عمل ميكردند و بارها جهتگيريهاي خود را تغيير دادهاند. اين روند از قرون 17 و 18ميلادي تا پيماننامههاي قبل از جنگ جهاني دوم و حتي دوران معاصر وجود داشته است. بنابراين براي روسيه، اساس دوست و دشمن دايمي، معنا و مفهومي ندارد. بنابراين خطاب به آن دسته از افراد و جريانات داخلي كه تصور ميكنند، روسيه ميتواند به شريك راهبردي ايران بدل شود، بايد يادآوري كرد كه كمي تاريخ روسيه را مطالعه كنند تا متوجه شوند براي روسيه تنها يك اصل وجود دارد و آنهم اينكه هيچ اصولي در روابط با ساير كشورها (به جز منفعتهاي اين كشور) وجود ندارد! با يك چنين پيشينهاي اين پرسش مطرح است كه ايران براي تداوم حضورش در بازار نفت چه بايد بكند؟ بايد توجه داشت، چنانچه مسوولان دست روي دست بگذارند، روسها باقيمانده بازار نفت آسيا را نيز از دست ايران خارج كرده و يكهتاز بازار نفت در آسيا خواهند شد. تحريمهاي اقتصادي كه روز و روزگاري رييسجمهوري در ايران، آنها را كاغذپارههاي بيارزش خطاب ميكرد، امروز اقتصاد و معيشت ايرانيان را به هم دوخته است. روشن است ايران نيز بايد براساس منافع ملي خود عمل كند. اما آيا تصوير شفافي از منافع ملي در ايران وجود دارد؟ در اين شرايط، احياي برجام از نان شب هم براي ايران واجبتر است. براساس مطالعات ميداني ايران حداكثر 2الي 3دهه فرصت دارد تا از ظرفيتها و درآمدهاي نفتي خود در مسير توسعه استفاده كند. بنابراين عقل حكم ميكند كه موضوع احياي برجام هرچه سريعتر در دستور كار قرار بگيرد. در كنار لغو تحريمها، پيوستن به fatf نيز يك ضرورت غيرقابل انكار است. تجار ايراني براي استفاده از شبكه حملونقل مالي و پولي جهاني نيازمند پيوستن به fatf هستند. از سوي ديگر ايران به جذب سرمايههاي خارجي نيازمند است. صنايع نفت و گار ايران به سرمايه نياز دارد. بخشي از اين سرمايهها از طريق شركاي خارجي و بخشي نيز از طريق ظرفيتهاي داخلي تامين ميشود. اما هر عقل سليمي ميداند كه در زمان تحريمها، امكان جذب سرمايه وجود ندارد. بنابراين مهمترين راهكار براي مقابله با نبرد تخفيفهاي روسيه، لغو تحريمها است. در وهله بعد بايد اميدوار باشيم آگاهي عمومي در اين كشور به اندازهاي رشد كند كه ديگر فضايي براي جولان رانتخواران خشونتطلب وجود نداشته باشد.