حسن هانيزاده در گفتوگو با «اعتماد»:
مقتدي صدر
مقبوليت خود را از دست داد
شهاب شهسواري
بحران ۱۸ ساعته دوشنبه و سهشنبه هفته گذشته، نقطه عطفي در جريان اختلافات سياسي پس از انتخابات پاييز گذشته در عراق بود. در حالي كه يازدهماه از برگزاري انتخابات در عراق ميگذرد، جريانهاي سياسي اين كشور همچنان از تعيين يك دولت جديد و انتخاب رييسجمهور و نخستوزير بازماندهاند. روز گذشته اعلام شد كه سران چارچوب هماهنگي احزاب شيعي، به عنوان فراكسيون بزرگتر پارلمان عراق و مسوول معرفي نامزد نخستوزيري، تصميم گرفتهاند كه انتخاب دولت را تا پس از مراسم عزاداري اربعين حسيني(ع) به تاخير بيندازند. به نظر ميرسد كه پس از كنارهگيري مقتدي صدر از قدرت و اعتراضات خشونتبار هواداران او در بغداد و استانهاي شيعهنشين، شرايط سياسي در عراق به شكل چشمگيري تغيير كرده است و مسير براي انتخاب يك نخستوزير جديد، بدون مشاركت مقتدي صدر هموار شده است. حسن هانيزاده، تحليلگر مسائل غرب آسيا معتقد است كه مقتدي صدر، پس از اتفاقات هفته گذشته مقبوليت خود را در افكار عمومي از دست داده است و به احتمال زياد براي مدت طولاني از عرصه سياسي دور خواهد بود. در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» را با حسن هانيزاده، تحليلگر مسائل غرب آسيا مطالعه ميكنيد.
چه عواملي باعث وقوع حوادث هفته گذشته در عراق شد و چه عواملي كمك كرد تا اين بحران به سرعت فروكش كند؟
اقدامها اخيري كه مقتدي صدر و جريان نزديك به او در عراق انجام دادند، نزديك بود كه عراق را وارد جنگ داخلي شيعي- شيعي بكنند. اين وضعيت نتيجه يك سناريوي از پيش طراحيشده توسط دشمنان ملت عراق و عوامل نفوذي رژيم سابق بعث عراق شكل گرفت، ولي با هوشمندي و هوشياري رهبران جريانهاي سياسي و مرجعيت خنثي شد. اقدام هوشمندانه آيتالله سيد كاظم حائري، از مراجع شيعه در كنارهگيري از مرجعيت و عدم پشتيباني او از مقتدي صدر، دعوت به پيروي از رهبر انقلاب اسلامي نشان داد كه مرجعيت عراق كاملا نسبت به حوادث و رخدادهاي داخلي عراق هوشيار و آگاه هستند.
مقتدي صدر قصد داشت با استفاده از شيوههاي هيجاني و كشاندن جوانان عراقي به كف خيابانها، اهرمهاي قدرت را در دست بگيرد و رقباي خودش را كنار بزند. اما خويشتنداري رهبران جريانهاي شيعه مانع اجرايي شدن طرح مقتدي صدر شد. به هر حال وقتي مقتدي صدر احساس كرد كه مرجعيت از او پشتيباني نميكنند، در اقدامي كه باعث شد از شكلگيري جنگ داخلي جلوگيري شود، كنارهگيري خودش را از فعاليتهاي سياسي اعلام كرد و از طرفداران خود خواست كه منطقه سبز بغداد را كه در اشغال هواداران او در آمدهبود، ترك كنند. به همين دليل به نظر ميرسد كه عراق وارد يك مرحله جديد شده است، به نظر ميرسد با تعاملي كه بين جريانهاي سياسي وجود دارد، همه جريانها بتوانند در ايجاد يك دولت وحدت ملي و انتخاب يك نخستوزير و رييسجمهوري توافقي حركت كنند، به ويژه اينكه عراق در آستانه برگزاري مراسم اربعين حسيني است و اين مراسم، مراسمي جهاني است و از اهميت بسيار بالايي در حوزه جهان تشيع برخوردار است. رهبران سياسي عراق به خوبي از شرايط اين كشور و موقعيت ويژه آن با خبر هستند و به سمت و سويي ميل ميكنند كه اختلافات را كاهش دهند و با تشكيل يك دولت وحدت ملي عراق را از يك چالش جديد و بحران جديد سياسي و اجتماعي نجات دهند.
اختلافنظر در بيت شيعي فقط بخشي از مشكلات سياسي در عراق است، از نظر انتخاب رييسجمهور هم در ميان كردها اختلاف نظر وجود دارد، فكر ميكنيد كردها هم اينگونه كه گفتيد به حل اختلافهايشان نزديك شدهاند؟
به هر حال متاسفانه همه جريانهاي موجود در پارلمان عراق، دنبال سهمخواهي هستند. همه فراكسيونهاي پارلمان براساس شاكله طايفهاي و مذهبي خودشان سعي ميكنند كه سهم بيشتري از قدرت داشته باشند و اين يك آسيب جدي براي نظام جديد عراق است كه بعد از سقوط رژيم بعث در سال ۲۰۰۳ ايجاد شده است. همه جريانهاي سياسي در دو دهه گذشته تلاش كردهاند كه يك نظام برگرفته از آراي مردم و دموكراتيك تشكيل بدهند، ولي به هر حال سهمخواهي در شاكله سياسي عراق به يك آفت جدي در نظام عراق تبديل شده است. كردها هم به هر حال به دو قطب اصلي حزب دموكرات و اتحاديه ميهني كردستان تقسيم شدهاند و انتخاب رييسجمهور به توافق و مصالحه اين دو گروه گره خورده است. گزارشهاي جديد نشان ميدهد كه اختلافات ميان اين دو قطب اصلي پس از جريانهاي اخير عراق اندكي فروكش كرده است و همه كردهاي درون پارلمان، چه از اتحاديه ميهني، چه از حزب دموكرات و چه كردهاي مستقل تلاش ميكنند تا به يك نقطهنظر مشترك براي انتخاب رييسجمهور توافقي برسند و با كمك ساير احزاب بتوانند رييسجمهوري را انتخاب كنند كه مورد قبول همه طيفهاي سياسي باشد. درون شيعيان هم اختلافاتي وجود دارد كه عمده اختلافات از جريان سائرون به رهبري مقتدي صدر نشأت ميگرفت، ولي با كنارهگيري مقتدي صدر از قدرت، طبيعتا وحدت بيشتري ميان شيعيان براي رسيدن به يك نقطه مشترك با هدف انتخاب نخستوزير، ايجاد خواهد شد.
پيش از اين اتفاقها برخي رهبران چارچوب هماهنگي احزاب شيعي ميگفتند كه انتخاب هر نامزدي براي نخستوزيري، بهرغم كنارهگيري نمايندگان جريان صدر از پارلمان، با رضايت اين جريان صورت بگيرد. فكر ميكنيد بعد از اين تحولات هنوز هم اين اصل براي انتخاب نخستوزير نزد چارچوب هماهنگي احزاب شيعي وجود داشتهباشد؟
تلاش چارچوب هماهنگي بر اين است كه رضايت مقتدي صدر را جلب كند. مقتدي صدر قصد داشت پسر عموي خود، جعفر صدر را كه سفير عراق در لندن است به عنوان نخستوزير به ساير جريانهاي سياسي و فراكسيونها تحميل كند، اما بعد از استعفاي نمايندگان جريان صدر، چارچوب هماهنگي شيعيان، آقاي محمد شياع السوداني را كه از شيعيان معتدل است به عنوان نامزد نخستوزيري معرفي كرد كه با مخالفت مقتدي صدر مواجه شد. حالا كه مقتدي صدر از سياست كنارهگيري كرده و از چرخه قدرت كنار رفته است، ساز و كارها سادهتر به نتيجه خواهد رسيد و جريانهاي شيعه راحتتر ميتوانند به سمت تعيين يك نخستوزير توافقي حركت كنند.
اين چندمين بار است كه مقتدي صدر اعلام ميكند كه از سياست كنارهگيري كرده است اما هر بار از تصميم خود برگشته و دوباره كار سياست را در پيش گرفته است. فكر ميكنيد اينبار سرنوشت مقتدي صدر چه خواهد بود؟
مقتدي صدر در طول دو دهه گذشته رفتاري كاملا متناقض و غيرشفاف داشت. تاكنون هفت بار از سياست كنارهگيري كرده و دوباره بازگشته است. او يك شخصيت كاملا جنجالي دارد كه سياست مشخصي را دنبال نميكند. با توجه به نتايج عملكرد مقتدي صدر و اينكه مرجعيت از او پشتيباني نميكند و هوادارانش هم از او رويگردان شدهاند، به نظر ميرسد كه به حالت انزوا وارد خواهد شد و در سالهاي آينده صرفا به مسائل مذهبي و تحصيلات ديني اشتغال خواهد داشت و سعي ميكند كه در مسائل سياسي دخالت نكند، چراكه جايگاه مردمي خود را به دليل اتفاقاتي كه اخيرا در عراق افتاد از دست داد و ديگر جايي براي بازگشت مجدد به فعاليت سياسي ندارد.
در انتخابات مهرماه گذشته، گروههايي از رايدهندگان با شعار «نه به روساي سهگانه» يعني نخستوزير، رييسجمهور و رييس مجلس در انتخابات شركت كردند. با گذشت ۱۱ ماه از اين انتخابات، هر سه دستگاه هنوز توسط روساي پيشين اداره ميشوند. فكر ميكنيد اين افراد تا چه اندازه از اين وضعيت بلاتكليفي در سياست عراق منفعت بردند؟
در هر حال متاسفانه عراق به دليل شاكله اجتماعي، داراي دشمنان قدرتمندي است، چه در داخل از سوي عوامل حزب بعث و رژيم سابق، شيعيان لاييك مانند اياد علاوي كه قصد دارد عراق را به سمت سكولاريسم ميل دهد و در خارج هم رژيمهاي مرتجع منطقه و همچنين دخالت امريكا در مسائل سياسي عراق، باعث شده است كه اختلافاتي درون جامعه عراق از دو دهه گذشته تاكنون شكل بگيرد. اما با توجه به تجربهاي كه رهبران سياسي عراق و مراجع شيعه دارند، به نظر ميرسد كه رويكردها به اين سمت باشد كه رييسجمهور، نخستوزير و رييس شوراي عالي قضايي بايد از ميان كساني انتخاب شوند كه در گذشته دستانشان به فساد مالي آلوده نشدهباشد و سعي بر اين است كه افرادي انتخاب شوند كه مورد قبول جامعه عراق باشند. قطعا شعارهايي كه در انتخابات عراق مطرح شد، شعارهاي كاملا مشروعي هستند. مبارزه با فساد، مبارزه با بيكاري و كوتاه كردن دست فاسدان، شعارهاي مردمي است. اما عراق تا رسيدن به مرحله انتخاب يك نخستوزير توافقي و رييسجمهور توافقي، راه درازي در پيش دارد، اما الان با توجه به تحولات اخير همه جريانهاي سياسي به اين سمت و سو حركت ميكنند كه افرادي را انتخاب كنند كه قبلا دستشان به فساد اقتصادي و اتهامهاي مالي آلوده نباشد و مورد قبول مردم باشند. به نظر ميرسد كه انتخاب نخستوزير و رييسجمهور آينده عراق بسيار سرنوشتساز خواهد بود.
نظام طايفهاي كه صورت عرفي در عراق حاكم است و انتخاب رييسجمهور، نخستوزير و رييس مجلس از اقوام و مذاهب متفاوت، تا چه زماني ميتواند دوام بياورد؟ به نظر ميرسد كه هر بار انتخاباتي در عراق برگزار ميشود، گرفتاريهاي بسياري بين اقوام و مذاهب مختلف براي تعيين نامزد مورد رضايت همگان در عراق ايجاد ميشود. آيا مشكل جاري از نظام حاكم نيست؟
مشكل عراق ناشي از قانون اساسي است، همين مساله در لبنان هم كاملا پررنگ است. لبنان هم به خاطر مسائل طايفهاي و سهمخواهي طوايف از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ درگير يك جنگ داخلي ۱۵ ساله بود كه امكانات مردم لبنان را هدر داد و باعث تقابل جريانهاي طايفهاي در اين كشور شد. عراق هم به خاطر قانون اساسي كه نزديك به قانون اساسي لبنان است، درگير همين چالش جدي طايفهاي است و سهمخواهي هر يك از طوايف باعث شده است كه نيروهاي عراقي و امكانات بالقوه عراق به هدر برود. طبيعي است كه قانون اساسي عراق نياز به بازنگري دارد و بايد شايستهسالاري جاي طايفهسالاري را در عراق بگيرد كه البته اين نياز به وقت و توافق همه طوايف براي تغيير قانون اساسي دارد. تغيير بايد به نحوي ايجاد شود كه عراق به سمت مردمسالاري و شايستهسالاري حركت كند، وگرنه همين وضعيت ادامه خواهد يافت و عراق هرازگاهي دچار يك چالش اجتماعي و سياسي خواهد شد و وضعيتي مشابه لبنان در عراق حاكم خواهد شد.
قانون اساسي عراق نياز به بازنگري دارد و بايد شايستهسالاري جاي طايفهسالاري را در عراق بگيرد
جريانهاي سياسي به اين سمت و سو حركت ميكنند كه افرادي را انتخاب كنند كه قبلا دستشان به فساد اقتصادي و اتهامهاي مالي آلوده نباشد و مورد قبول مردم باشند
مقتدي صدر به حالت انزوا وارد خواهد شد و در سالهاي آينده صرفا به مسائل مذهبي و تحصيلات ديني اشتغال خواهد داشت و سعي ميكند كه در مسائل سياسي دخالت نكند
سهمخواهي در شاكله سياسي عراق به يك آفت جدي در نظام عراق تبديل شده است
خويشتنداري رهبران جريانهاي شيعه مانع اجرايي شدن طرح مقتدي صدر شد
اختلافات ميان دو قطب اصلي كردها پس از جريانهاي اخير عراق اندكي فروكش كرده است