زنان و خدشهاي عميق به ارتباط محلهاي
زهرا نژاد بهرام
رشد سرسامآور فروشگاههاي زنجيرهاي متنوع كه از عناصر اصلي در شهرهاي مدرن است شكلي متفاوت از توجه به محله و شهر را براي زنان به وجود آورده است كه بخشي از آن ناشي از افول مغازههاي محلي و بخش ديگر برگرفته از نوعي سنت نانوشته براي حذف ارتباطات محلهاي ميان خريداران و فروشندگان از يكسو و اهالي محل ازسوي ديگر است. اصولا محله واحد بنيادي شهري است و حلقه واسط بين شهر و شهروندان است. از گذشتهها و حتي امروز محلههاي شهرها در شكلدهي و سازماندهي امور شهري جايگاه ويژه داشتند. هر محله با ارايه خدمات مورد نياز و با ايجاد نمادهاي محلهاي و ويژگيهاي خاص موجب ميشد ساكنان آن نوعي احساس تعلق و نوعي هويت داشته باشند تا جايي كه هر شهروند با نام محلهاي كه در آن ميزيسته شناخته ميشد. محله نماد تعامل و ارتباط و هموايي و حس تعلق به مكان بود كه در گسترش شهرنشيني محله به واحد اصلي براي تقويت حس تعلق و انسجام شهري معنا گرفت. در گذشته جهت مديريت آباداني، پاكسازي و ايجاد امنيت و... از اهالي محله مشاركت ميگرفتند و در تمام مسائل مربوط به محله، نقش شهروندان حايزاهميت بود ولي به مرور اين نقش كاهش پيدا كرده و مفاهيم حس تعلق و تعامل و ارتباط كمرنگتر شده است. در اين ميان زنان كه بخش مهم و اساسي محلات را تشكيل ميدهند فرصتهاي تعامل با يكديگر و محله را به نوعي از دست دادند. واحدهاي خريد خرد محلات هنوز اين امكان را ايجاد ميكند تا ظرفيت تعاملي ميان اهالي محل به خصوص زنان با محله و با يكديگر بيشتر شود، با شيوع فروشگاههاي زنجيرهاي و كاهش فعاليت اين واحدهاي خردهفروشي محلي بستر تعاملي زنان با اختلال روبهرو شده است و به نظر ميرسد فرصت محدودي كه دراختيار زنان و محلات بود با تقليل همراه شده است. هر چند اين مهم يكي از عوامل خدشهساز در ارتباط محلهاي است كه آنان را محدود ساخته است.
به عبارت ديگر، اين امكان از آنها براي تقويت حس تعلق محلهاي و ارتباط هم محليها كاهش چشمگيري پيدا كرده است، واحدهاي خردهفروشي زنجيرهاي شايد پديدهاي نوين در عرصه تجارت شهري باشد اما قادر نيست كاركرد اجتماعي مغازهها يا به عبارتي واحدهاي خرد محلي براي فروش كالاهاي مورد نياز اهالي محل به خصوص زنان را تامين كند. اين فروشگاهها با سبك خريد عمده و بدون هيج ارتباط خاص محلهاي فاصلهاي زياد با انسجام اجتماعي و تعلق محلهاي با ساكنين دارند! بهويژه آنكه با حمايت دولت توانستهاند جاي جاي شهر را به خود اختصاص دهند!
اين فروشگاههاي زنجيرهاي كسب و كار واحدهاي تجاري را نيز با افول روبهرو كردند و فرصتهاي شغلي خودساخته اين واحدها را به نوعي با حذف و نابودي روبهرو كردهاند، اما زنان كه واحد اصلي محلات شهري هستند، اكنون با رويكردي متفاوت با محله روبهرو ميشوند كه حداقلهاي عناصر هويتساز و ارتباطگيريشان به حاشيه رانده شده و در حال حذف شدن است! آنان شايد خريد كنند اما اين به معني ارتباط با محله و ساختار آن نيست!
مسوولان شهري باور كنند كه برخي واحدهاي تجاري بهرغم آنكه نام تجاري دارند بستري براي تعامل محلهاي و شهري هستند و ميبايد با مديريت از شيوع اين نوع خدمات زنجيرهاي به عمق محلات با احتياط روبهرو شوند!
همه كاركرد واحدهاي تجاري تجارت نيست بخشي از كاركرد آن تعامل و ارتباط و ساخت هويت در شهر و واحد بنيادي آن محله است. زيست شهري ايرانيان در سه لايه متقاطع صورت ميگيرد؛ خانه مسكوني، محله شهري، شهر. يافتهها، آموزهها و تجربههاي علمي نشان ميدهد استوارترين و پرشورترين فضاي زيستي شهروندان محلهها ميباشند، چراكه بررسيها نشان ميدهد انسان ايراني بيش از آنكه در گستره خانه يا گستره بازار و پهنه فراگير شهر حضور داشته باشد(1)، در محله خود حضور و عينيت داشته است. در اين ميان زنان با كاركرد محله قادرند ساختار ارتباطي خود را تعريف كنند اگر در گذشته پلهنشيني زنان در محلات پديدهاي رايج بود كه فرصت تعامل اجتماعي را فراهم ميكرد با گذشت زمان اين پديده حذف شد و جايگزين ديگري پيدا كرد كه بخش بزرگي از آن تعاملات زنان با محله و يكديگر در مغازههاي خرد محلي تعريف ميشد! از اين رو با نگاهي متفاوت بايد به محلات و خردهفروشيهاي غيرزنجيرهاي نگريست و مديريت شهري در توسعه فروشگاههاي زنجيرهاي در محلات با دقت بيشتري عمل كند! به طور كلي ويژگي مهم و مثبت محله داشتن نوعي روح جمعي بود كه مظاهر آن وحدت و پيوستگي افراد به يكديگر و احساس يگانگي و نيز آمادگي براي مساعدت و همكاري در راه حفظ شعار محله و بهبود اوضاع آن بود.
جالب اينجاست كه امروزه شهرسازي مدرن نيز به واحد سازنده شهرها يعني محلات توجه ويژهاي كرده است به خصوص پس از شيوع بيماري كرونا و فراگير شدن اين بيماري مفاهيمي چون شهرهاي بيست دقيقهاي يا 15 دقيقهاي براي شهرسازان جدي شده است(2). آنها با درك كاركرد مفهوم محله و ضرورتهاي آمادگي براي مقابله با اين نوع بيماريها و بلاياي اجتماعي در آينده توصيه به اين نوع روش در شهرسازي دارند. با اين نگاه توجه به عناصر سازنده محله كه فرصتهاي خاصي را براي توزيع ارتباطات و همگرايي ميان شهروندان به خصوص زنان ايجاد ميكنند ضرورتي انكارناپذير است! هر نوع نماد محلهاي عنصري معنادار براي ارتباطات انساني است و زنان كه كانون اصلي محلات را تشكيل ميدهند با اين نمادها ارتباط برقرار ميكنند و آنها را بخشي از فضاي ارتباطي خود تعريف ميكنند؛ اين فضاها را محدود نكنيم!
1-https: //www.shahrsazionline.com/1074/%D9%85%D8%AD%D9%84%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8% AA%D8%9F/
2- https: //virgool.io/smartehran/