دوره
چه كساني تمام شده است ؟
جعفرگلابي
جامعه ما احتمالا در موقعيت بيسابقهاي قرار گرفته است، تحت تاثيرناكارآمديها و يكدستي قدرت از سويي و مفاسد اقتصادي و تخريب نيروهاي نخبه و جناحها توسط يكديگر و شرايط سخت اقتصادي خصوصا تحريمها وخشمهاي فوران يافته دراعتراضها و موقعيت جغرافيايي و اوضاع بيسروسامان جهان وفشار بيگانگان از سوي ديگر. اوضاع به غايت پيچيدهاي پديد آمده و راههاي عبور از آنها سخت وناهموارند .آنچنان كه گفته شده اگر خط فقر 18 ميليون تومان باشد ديگر برشمردن تعداد معترضان توسط برخي از چهرههاي اصولگرا (كه از43 هزار تا 200 هزار نفر گفتهاند) كاملا بيمعنا است. با چنين شرايطي سوال مهمتر تعداد موافقان وضع موجود است؟ اكثريت كارگران و كارمندان و بازنشستگان حقوقي كمتراز 10 ميليون تومان دريافت ميكنند و با شرايط اقتصادي كنوني وضعيت انبوه كسبه جزء و دستفروشان هم مشخص است.با اين اوصاف آيا واقعگرايانه است كه تصور كنيم مردم از وضع موجود رضايت دارند و فقط عدهاي اغتشاشگرا كه تعدادشان هم نهايتا به 200 هزارنفر ميرسد شهرهاي مختلف را به آشوب كشيدهاند؟ بالاخره رضايت و عدم رضايت مردم مثل همه امور عالم تابع معيارهاي مشخص و تعريف شده است و اگر تعداد ترككنندگان صندوقهاي راي دردو انتخابات گذشته را شاخص مهمي براي عدم رضايت مردم ندانيم نگاهي ساده به تورم، آمار بيكاري، طلاق، اعتياد، بزهكاريها و خصوصا سختگيريهاي اجتماعي هر منصفي را به اوضاع بغرنج درون جامعه دلالت ميدهد و منشا اعتراضها را نمايان ميكند.در دو نوبت ناآرامي سالهاي 96 و98 اعتراضات گسترده ناشي ازمسائل اقتصادي بود و در اعتراضهاي اخير منشأ ناآراميها تنگناها و سختگيريهاي اجتماعي و فرهنگي است ولي اين هردو يكديگر را پوشش ميدهند و اگر فعلا به هم پيوند نخوردهاند روزي به اشتراك ميرسند.
اما سخن اصلي اين مقال پيامدهاي اعتراضات اخير است كه احتمالا بسيار گسترده و متنوع و بعضا متضاد خواهند بود.با اينكه عدهاي سرخورده خواهند شد، به فراخور شخصيت افراد، نااميدي گسترش پيدا خواهد كرد ولي گروهها و اقشار ديگري اميدوار ميشوند و احساس ميكنند كه جامعه زنده است و در مقابل محركهاي بيروني بيتفاوت نيست و از خود واكنش و آگاهي بروز ميدهد.احتمالاعوارض اقتصادي آن به زودي خود را نشان خواهد داد و موجي از مهاجرت ازكشوربه وجود خواهد آمد.مهم نوع رفتار نخبگان جامعه است كه سمت و سوي نهايي همهچيز را مشخص خواهند كرد.اگرمعدل تشخيص صاحبنظران و موثران در هر قشر و گروهي صائب باشد و دچارخطا نشود بالاخره روند امور با همه افت وخيزها به سوي تعادل و ثبات و نظم و قانون و برابري و عدالت و آزادي پيش خواهد رفت واگر خداي ناكرده جامعه نخبه كشور در تشخيص خوددچارخطا وهيجان شوندخطرازهرسو ما را تهديد ميكند. مثلا اگر از اصلاح امور نااميدي حاصل شود كه متاسفانه از اطراف و اكناف، از داخل وخارج لفظا وعملا برتنور آن دميده ميشود، عاقبت سختي درانتظاركشور است. نااميدي جوامع از تغييرات مسالمتآميز به هرج و مرج يا درجا زدن و توقف ميانجامد.امااگرباهمه سختي و مشقتي كه وجود دارد كه خود صبر ايوب ميخواهد اصلاحگري همچنان نقطه كانوني تلاش دلسوزان ودانايان متعهد باشد قطعا دير يا زود نتيجه خواهد داد بدون اينكه هزينههاي سنگين وغيرقابل جبران پرداخت شود.در دفاع ازاصلاحگري و پاسخ به حملات حتمي مقدرخصوصا در شبكههاي اجتماعي كه به ناسزاها و تهمتهاي وقيحانه كشيده ميشود، لازم است مختصرا بنويسم كه نويسنده اين سطور در دو دولت اصلاحات وتدبير و اميد به علت توقيف مكررمطبوعات وآوارگي از اين روزنامه به آن روزنامه و تنگناي ماليشان در منگنه اقتصادي قرارگرفته هيچ پروژهاي يا كاري خارج ازتخصص خود نگرفته و درآمد معمول درحد يك كارمند جزء هم دچارنقصان شدواكنون هم كه به انزوا اندرم، لذا در دفاع ازفكراصلاحات و نه اصلاحطلبان، كوچكترين نفع شخصي نداشته و ندارم و در اين باب بدكرداري چرخ را چشيدهام. اگراصلاحطلبي را رسيدن به قدرت يا منفعت ياموقعيت تعبير كنيم كه درآن سفرهاي خارجي و رانتجويي و حقوقهاي نجومي و ستاندن پروژه باشدكه بعضا اينگونه بوده است، بله نه تنها زمانه اصلاحطلبان كه زمانه اصولگرايان هم رو به اتمام است.ولي اگراصلاحات درتضاد باجنگ و خشونت يا رخوت و پايان سياست تعريف شود تازه كار ما آغازشده است.اين يك شعارنيست به نظرحقيرجامعه ما با همه رنجي كه احساس ميكند وديوارهاي بلندي كه درمقابل خود ميبيند و خشمي كه از وجناتش كاملا پيدا است متوجه خطر رويارويي خشونتبار هست.اعتراضات اخيرنشان داد كه مردم سخت درتلاش وتكاپو براي يافتن راههاي برون رفت از مشكلات بزرگ كنوني و رساندن صداي خودبه حكومت هستند.آنها دريافتهاند كه هزينههاي تغييرات و تكانهاي شديد اگرشدني باشد چنان سنگين وكمرشكن است كه درتصور نميگنجد و اتفاقا دچار يك تناقض ماهويي است كه بازكردنش مجال ديگر ميطلبد.به نظر ميرسد مردم با آگاهي عجيبي اعتناي چنداني به بمباران تبليغاتي بيگانگان و خارجنشينان ندارند و راه خود را ميروند واگرخواستههايشان پاسخ مثبت دريافت كند سريعالرضا هستند.البته خطردرغلطيدن درتسلسل خشونت را هيچ كس نبايد دست كم بگيرد.موسم تغييرات بافشارجامعه ديريا زود فراخواهد رسيد، اين تغييرات ممكن است تدريجي، كند يا تند ياابتدا سطحي وسپس عميق باشد ولي اجتنابناپذيرند.آري ممكن است زمان افراد تمام شود وچه خوب است كه قدرت، موقعيت و نوبت افراد موقت باشد ولي فكر و انديشه خصوصا آنجا كه داراي پايههاي مستحكم باشد و ناظربه مصالح عاليه كشور و مردم باشد تمام نميشود.