عاشق
امشب تمام عاشقان را دست بسر كن يك امشبي با من بمان با من سحر كن
بشكن سر من كاسهها و كوزهها را كج كن كلاه، دستي بزن، مطرب خبر كن
گلهاي شمعداني همه شكل تو هستند رنگينكمان را بر سر زلف تو بستند
تا طاق ابروي بت من تا به تا شد دُردي كشان پيمانههاشان را شكستند
محمد صالح علا