آنچه درباره حقوق زنان شنيده نشد
پرستو سرمدي
حزب اتحاد ملت ايران براي سه ماه تعليق شد و معلوم نيست كه اراده اصلي درباره آن دقيقا چه باشد و تا كجا برود، به خصوص كه روند برخي احضارها و برخوردها هم اين بدبيني را تشديد ميكند، آنهم در شرايطي كه بيش از هر زماني شاهد آسيب بسيار زياد حذف و تضعيف احزاب و ساير نهادهاي مدنياي هستيم كه ميتوانستند به عنوان واسط جامعه و حكومت عمل كنند و حالا ميبينيم كه نشنيدن صداي جامعه و نپذيرفتن فعاليت نمايندگان گروهها و بخشهاي مختلف جامعه و در واقع انقياد سياست، چه روياروييهاي مستقيم و پرهزينهاي را بين بخشهايي از جامعه و حكومت در خيابانها موجب شده است. در اين شرايط فعاليت حزب اتحاد به دليل بيانيههايي كه طي اعتراضات اخير داده مورد اعتراض و خشم نهادهاي حاكميتي واقع شده است. در حالي كه اگر به پيشنهادهايي كه اتحاد در آن بيانيهها داده بود، توجه و عمل ميشد، شرايط اينگونه پرهزينه نميشد و جانهاي عزيز پرشماري از دست نميرفت. حزب اتحاد تاكنون تلاش كرده، مطالبات اجتماعي را به طرق مختلف بيان كند و به گوش مسوولان برساند و راهحلهايي براي مسائل اجتماعي ارايه كند، اما متاسفانه توجهي به آنها نشد. از جمله در مورد مسائل زنان، بارها هشدار دادهايم. از تبعيض جنسيتي بسيار بالايي كه زندگي زنان را با رنج مداوم مواجه كرده سخن گفتهايم. از قوانين نابرابر، از فقر زنانه و... اما ارادهاي براي شنيدن هشدارها وجود نداشت. - از شكاف جنسيتي گفتيم، از اينكه ميزان نابرابري بين زن و مرد در ايران در چهارمين جايگاه در جهان قرار دارد. نابرابري در حوزههاي اشتغال، فرصتهاي اقتصادي، آموزش و حضور در مناصب سياسي و قدرت. گفتيم كه اين جايگاه چيزي فراتر از تحقير زنان ايران است و ميتواند منجر به خشم شود. خواستيم همه مسوولان، نهادهاي دولتي و حتي فعالان مدني، اگر آب هم دستشان است، زمين بگذارند و براي كاهش شكاف جنسيتي تلاش كنند.
- گفتيم پذيرش سبك زندگي و آزادي در انتخاب نوع پوشش و حجاب، از مطالبات اصلي نسلهاي جديد زنان است، در برنامهاي كه سال گذشته ارايه داديم خواستار پايان دادن به برخورد پليسي با حجاب زنان شديم، در بيانيه اخيرمان خواستار لغو قانون حجاب و جمع كردن گشتهاي ارشاد شديم.
- بارها خواستار تغيير قوانين نابرابر شديم، قانوني كه حق طلاق را از زنان سلب كرده، حضانت فرزندان را از مادران ميگيرد، قانوني كه اختيار اشتغال، تحصيل و خروج از كشور را از زن ميگيرد و به شوهر ميدهد. قانوني كه تا جايي مادران را تحقير ميكند كه حتي گاهي امكان ثبتنام فرزند در مدرسه و گرفتن كارنامه را از او ميگيرد.
- بارها هشدار داديم كه به جاي رفع تبعيض از قوانين، به فكر تغيير قانون مهريه و نابرابرتر شدن قوانين ازدواج افتادن، اشتباه بزرگي است.
- ما بارها و بارها خواستار تصويب لايحه منع خشونت عليه زنان شديم، گفتيم ميزان خشونت خانگي عليه زنان در ايران بيش از آمار جهاني است. گفتيم ميزان قتلهاي ناموسي بالاست، بايد قوانين پيشگيرانه تصويب شود و در اجرا جدي گرفته شود. گفتيم براي حفاظت از زنان خشونتديده خانه امن ميخواهيم. گفتيم اما نشنيديد و بيش از ده سال تصويب لايحه منع خشونت عليه زنان را طول داديد و در نهايت هم به جايي نرسيد.
- ما نسبت به افزايش كودك همسري هشدار داديم، گفتيم براي افزايش جمعيت، كودكان را به سمت ازدواج سوق ندهيد. ازدواج كودكان انواعي از آسيب براي آنها دارد، از ترك تحصيل و رشد اجتماعي گرفته تا سقط جنين و مرگ مادر هنگام زايمان، افزايش سرطان دهانه رحم، افزايش جمعيت كودكان طلاق گرفته يا رها شده، كودكان كار، كودكان تحصيل نكرده و...
- ما نسبت به قانون جواني جمعيت هشدار داديم، به اينكه نميتوان براي افزايش جمعيت، در مورد بدن زنان تصميم گرفت و آنها را مجبور به بارداري اجباري كرد. وسايل جلوگيري از بارداري را از دسترس اقشار كمبرخوردارتر خارج كرد و بر جمعيت فقرا افزود، بيآنكه امكان حمايت اجتماعي موثر از آنها وجود داشته باشد.
- بارها گفتيم كه تريبونهاي مذهبي و فرهنگي را به تريبونهايي براي رنجاندن زنان تبديل نكنيد. مدام براي زندگي روزمره زنان از دوچرخهسواري و ورزشگاه رفتن، تا شاغلشدن و نپذيرفتن خانهداري خط و نشان نكشيد.
ما در حزب اتحاد بارها نسبت به وضعيت تبعيضآميز عليه زنان هشدار داديم و آنهايي كه بايد ميشنيدند، نشنيدند و درنهايت فعاليت حزب اتحاد را تعليق كردند. اما اينبار تعليق فعاليت يك نهاد مدني، به پاك كردن صورت مساله هم منجر نميشود، چراكه مساله به وسط خيابانها آمده است.