• ۱۴۰۳ دوشنبه ۷ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5342 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۱۴ آبان

بازتوليد تروريسم صدر انقلاب

احمد مازني

كساني كه سال‌هاي اول انقلاب اسلامي را درك كرده‌اند به خاطر دارند كه گروه‌هاي چريكي باسابقه قبل از انقلاب به ويژه سازمان مجاهدين خلق چگونه در فضاي سياسي، فرهنگي آن روزها وارد شده‌اند.
آن روزها كه ملت يكپارچه و متحد تازه از استبداد پهلوي‌ها رها شده و در انديشه تاسيس نظام جديد بود، اين گروه‌ها مشغول چه كارهايي بوده‌اند. برنامه و اقدامات عملي اين گروه‌ها عبارت بود از: 
1- توليد اخبار دروغ و اشاعه نفرت- فعاليت تبليغي عليه رهبران تاثيرگذار انقلاب كه هدف اصلي آن تخريب روحانيون مبارز و در راس آن آيت‌الله دكتر بهشتي بود. دانشمندي كه به زبان‌هاي فارسي، عربي، انگليسي و آلماني سخنراني مي‌كرد، مدام عليه او و همرزمانش شايعه‌پراكني كردند. رحلت آيت‌الله طالقاني را به ايشان نسبت دادند و شعار مي‌دانند: «بهشتي، طالقاني را تو كشتي!» در تجمعات‌شان شعار مرگ بر بهشتي گفتند و هنوز نظام جديد شكل نگرفته بود كه اعتماد مردم به رهبران انقلاب را نشانه رفته و آنها را عامل امپرياليسم و خود را ضد امپرياليسم معرفي كردند!
2- جذب نيروهاي جوان-  برنامه ديگر اين گروه‌ها جذب دختران و پسران جوان بود. آنها پسران و دختران جوان را تحت نام «ميليشيا» يا نام‌هاي ديگر سازماندهي كردند و در شهرها و روستاها دوره‌هاي آموزشي سياسي، عقيدتي برگزار و متناسب با ابزار ارتباطي و اطلاع‌رساني آن زمان توليد محتوا كردند و با استفاده از اين نيرو‌هاي جوان اشاعه دادند. اين فعاليت‌ها از دوره‌هاي آموزشي تبيين جهان مسعود رجوي تا پلاكارد ضد روحانيون مبارز در دست يك دختر جوان و نيز باز و بسته كردن اسلحه را شامل مي‌شد.
3- حضور فعال در دانشگاه‌ها- گروه‌هاي مذكور در دانشگاه‌هاي بزرگ دفتر نمايندگي با نام رسمي يا مستعار ايجاد كردند و با استفاده از فرصت سقوط ارتش، سلاح‌هاي سرقت‌شده را در خانه‌هاي تيمي و برخي دفاتر نمايندگي دانشگاهي‌شان پنهان كردند. به نحوي كه از دفاتر اين گروه‌ها در دانشگاه‌ها به اتاق جنگ تعبير شد. 

آنها فضاي دانشگاه را از درس و تحقيق و پژوهش و فعاليت سالم فرهنگي، سياسي دور كرده و دانشگاه را به محل تنازعات و سهم‌خواهي خود از انقلاب تبديل كردند.
آنها كه آن روزها را به ياد دارند، مي‌دانند كه آن دروغ‌ها و شايعات چقدر موثر بود تا آنجا كه وقتي در فاجعه هفتم تير آيت‌الله بهشتي و يارانش به شهادت رسيدند امام خميني(ره) فرمودند: «آنچه من راجع به ايشان متاثر هستم، شهادت ايشان در مقابل او ناچيز است و آن مظلوميت ايشان در اين كشور بود.» چه خون دل‌ها خورده شد و چه خون‌ها ريخته شد تا چهره نفاق آشكار شد و رهبران سازمان مجاهدين از رهبري مبارزات ضد امپرياليستي به جاسوسي براي ايالات متحده و رژيم صهيونيستي رسيدند و پيش از آن در جنگ تحميلي به ارتش صدام پيوستند! اين روزها كه فضاي كشورمان در التهاب اعتراض و اغتشاش قرار دارد لازم است در كنار نقد سوءتدبيرهاي داخلي به سوءنيت‌هاي بدخواهان ايران و اسلام توجه كنيم. چرا كه بسياري از آنچه اكنون در كشور ما جاري است بي‌شباهت به آن روزها نيست. جامعه‌اي كه تاريخ نخواند و نداند مدام تاريخ را تكرار مي‌كند! هرچند امروز 43 سال از آن روزها مي‌گذرد و مي‌توان نقدهاي جدي‌تري بر عملكرد نظام، روحانيت حاكم و مسوولان كشور وارد كرد و مسووليت بسياري از اشكالات را متوجه افراد و صنوف موثرتر در انقلاب كرد اما شايد براي نسل جديد باورپذير نباشد كه چنان ذهنيت نسل جوان آن روز را نسبت به روحانيون و حزب‌اللهي‌ها تخريب كرده بودند كه طلبه را به دليل طلبه بودن و كاسب را به دليل نصب عكس امام بر ديوار مغازه ترور مي‌كردند، به نحوي كه در تقويم ايران روزي نيست الا اينكه در آن روز يك يا چند شهيد ترور داريم و نيز شهري نيست الا اينكه شهيد ترور دارد و ايران قرباني تروريسم كور اين گروه‌هاي قدرت‌طلب شد ضمن اينكه بسياري از جوانان كه مي‌توانستند در خدمت اهداف انقلاب و آباداني كشور قرار بگيرند نيز با پيوستن به اين گروه‌ها سرنوشت تراژيكي براي خود و خانواده‌شان رقم زدند. اين روزها شايد بتوان اخبار هتك حرمت نسبت به روحانيت را ناشي از عصبانيت دانست اما قتل فجيع يك روحاني در زاهدان و جنايت جاده كرج- قزوين و موارد مشابه آن را نمي‌توان ناشي از عصبانيت دانست. اين قاتلان بدون ترديد عوامل يكي از گروه‌هاي تروريستي يا تحت‌تاثير تبليغات تروريست‌ها هستند. آن روزها وقتي عكس دوست و برادرم روحاني شهيد محمد سالم هوسي را در روزنامه ديدم كه چگونه به دست منافقين به شهادت رسيد و روزي ديگر كه خبر ترور استادم شهيد هاشمي‌نژاد را شنيدم و بعد سيد رضا كامياب را و امامان جمعه‌اي چون مدني، دستغيب، صدوقي و اشرفي اصفهاني را شنيدم باورش سخت بود كه اين شهيدان توسط عناصر فريب‌خورده هموطن ما به شهادت رسيدند نه دشمن خارجي! امروز چگونه باور كنم كه همان دست‌هاي پليد از آستين افرادي از نسل 43 سال بعد بيرون آمده و در حال تكرار همان جنايت است؟ چگونه باور كنم رسانه‌اي كه فرماندهي فراخوان‌هاي اعتراضي را به عهده دارد همان رسانه‌اي است كه كنگره منافقين را به صورت زنده پوشش مي‌دهد؟ و پول تاسيس و ادامه كارش از جيب قاتلان مهمانان خدا و حجاج بي‌دفاع پرداخت مي‌شود. با اين تفاوت كه اين سازمان آن روزها ضدامپرياليست‌ترين سازمان جلوه مي‌كرد و امروز با مزدوري مرتجع‌ترين حكومت‌ها و امپرياليست‌ترين حكومت‌ها ارتزاق مي‌كند! آري اينها كه پليس، بسيجي و روحاني مي‌كشند از همان قماشند. و نمي‌شود انسان بود و اين جنايات را محكوم نكرد. در عين حال به نظر مي‌رسد ضمن ضرورت هوشياري مردم به ويژه جوانان و نوجوانان، مديريت اين فضا در اختيار مقامات رسمي است. شايد اگر از همان ابتدا كه خبر تلخ بيهوشي و بعد درگذشت مهسا اميني منتشر شده بود گام‌هاي عملي در جهت كنترل خشم عمومي برداشته مي‌شد، آمران و عاملان گشت ارشاد عزل و به دادگاه سپرده مي‌شدند، بررسي ماجرا به هيات حقيقت‌ياب مستقل سپرده مي‌شد، با جوانان منتقد و معترض هم‌نوايي مي‌شد، به درخواست قانوني احزاب براي برگزاري اجتماعات پاسخ مثبت داده مي‌شد، صدا و سيما بدون سوء‌گيري به انعكاس اخبار مي‌پرداخت، خطيبان جمعه و جماعت كنار مردم قرار مي‌گرفتند و مقامات كشور به خيرخواهي مصلحان گوش فرا مي‌دادند، شايد كار به اينجا نمي‌رسيد. اما هنوز هم دير نشده و مي‌توان با عبرت از گذشته و تدبير براي حال و آينده مراقبت كنيم كه از چاله به چاه نيفتيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون