ابليسنامه
اسدالله امرايي
ابليسنامه يا داستان اينكه چطور دوقلوها كارمند بينوا را نابود كردند با ترجمه يلدا بيدختينژاد در نشر برج منتشر شده است. اين رمان كمحجم هجونامهاي بر بيهودگي و بروكراسي و گندهگوييهاي رايج نظامهاي استبدادي است. كاراتكوف قهرمان داستان، ما كارمندي است كه در ادارهاي با نامي پرطمطراق اما در واقع كوچك و نه چندان مهم كار ميكند بنياد تامين مواد اوليه براي كبريت كاراتكوف زندگي بخور و نميري دارد و خوشحال است كه توانسته در زمانهاي كه كسي سر كاري نميماند يازده ماه تمام سر كارش دوام بياورد و قصد دارد كه تا دنيا دنياست در همين پست خدمت كند، اما بعد از سوءتفاهمي كوچك موقعيت شغلي و به تبع آن زندگياش را در خطر ميبيند. او چنان تحت تاثير اين واقعه قرار ميگيرد كه سعي دارد هر طور شده سوءتفاهم را رفع كند، اما اوضاع پيچيدهتر ميشود. حالا كاراتكوف بايد در كوچه و خيابانهاي مسكو و در راهروها آسانسورها و راه پلههاي ادارات دولتي مسكو سگ دو بزند تا زندگياش را نجات بدهد.
ابليسنامه نخستين داستان بلند بولگاكف است كه در آن واقعيت و خيال به هم آميخته. او سنت نثر رئاليستي را كه در آن زندگي اجتماعي، شرح حال قهرمانها، وصف دقيق و جزيي وقايع روزمره و بازسازي فضاها و مناظر شهري از عناصر اصلي است با فانتزي و ماوراءالطبيعه در هم ميآميزد و به قرن بيستم هديه ميكند و در مسير استفاده از گروتسك و فانتزي پا جاي پاي معلمش نيكلاي گوگول ميگذارد.
«كاراتكوف شانس آورد. تراموا درست همان لحظه رسيد جلوي رستوران رز كوهستان سابق. كاراتكوف توانست بپرد بالا و همانطور كه مدام به ترمز و كيفها و كولهپشتيهاي مردم ميخورد، كمي جابهجا شد. اميد در قلبش درخشيد. چيزي باعث شده بود كه موتورسيكلت معطل شود و حالا ترتركنان درست جلوي تراموا ميرفت.» ميخاييل آفاناسيويچ بولگاكف، نويسنده، پزشك و نمايشنامهنويس مشهور روسي در نيمه اول قرن بيستم است. مشهورترين اثر او مرشد و مارگاريتا، از شاهكارهاي ادبي قرن بيستم است كه به فارسي هم چند ترجمه منتشر شده. ميخاييل بولگاكف در خانوادهاي فرهيخته در شهر كييف اوكراين به دنيا آمد. پدرش دانشيار آكادمي علوم الهي شهر كييف و مادرش معلم كالج دخترانه بود. بولگاكف هم نثرپرداز و جستارنويس خوبي بود و هم نمايشنامهنويسي با استعداد. داستان ابليسنامه گواه آن است كه نويسندهاش توانسته به مدد استعداد بيشائبه هجونويسياش و همچنين با كمك طنز سياه موقعيتي ابسورد و سمبوليك ايجاد كند. مترجم كه كتاب را از زبان روسي ترجمه كرده مقدمه مفصلي هم برآن نوشته كه راهگشاي درك بهتر متن است.