رهبر انقلاب در دیدار رمضانی شماری از دانشجویان:
توقع بنده از خصوصیسازی برآورده نشدهاست
اينكه شما ميگوييد بخش خصوصي دلارش را به دولت برنميگرداند درست نيست. آني كه دلار را برنميگرداند، همان بنگاه فعلا دولتي است
جمعي از دانشجويان و فعالان تشكلهاي دانشجويي عصر ديروزسهشنبه در بيست و هفتمين روز از ماه مبارك رمضان با رهبر معظم انقلاب اسلامي ديدار كردند.
نمايندگان تشكلهاي دانشجويي در ابتداي ديدار به بيان ديدگاه و نظرات خود پرداختند . به گزارش دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله خامنهاي بخشهايي از بيانات رهبر معظم انقلاب در اين ديدار به اين شرح است:
در دوران دفاع مقدس دو فرصت تعالي و عروج به صورت مشترك در كنار هم قرار گرفتند. جوانهايي كه وارد ميدان جنگ شدند، حركتشان و اوجگيريشان جوري بود كه فردي مثل امام راحل، امام بزرگوار كه سالهاي متمادي سلوك و عرفان را تجربه كرده بود به حال آنها غبطه ميخورد، من نميدانم شماها شرح حال اين شهدا را ميخوانيد؛ اين كتابها را يا نه؟ من ميخوانم و اشك ميريزم و استفاده ميكنم براي من حقيقتا استفاده دارد. من خيال ميكنم شما يكي از كارهايي كه ميكنيد حتما همين باشد، شرح حال اين شهداي عزيز را به خصوص بعضيهايشان كه خيلي معنويت دارند، بخوانيد. اينها استفاده كردند.
انتظار فرج يعني سختيها همه قابل برداشته شدن، برطرف شدن است. نه اينكه بنشينيد انتظار بكشيد، دل شما بايد گوش به زنگ باشد. انتظار فرج يعني انتظار برطرف شدن همه نقصهايي كه شما الان گفتيد. ده برابر اين هم نقص وجود دارد كه شما نگفتيد. انتظار فرج يعني اين، يعني آماده بودن، فكر كردن، بنبست نپنداشتن. بنبستانگاري خيلي چيز بدي است.
خداي متعال كه در قرآن مكرر گفته «كتبالله لأغْلِبنّ أنا و رُسُلي»؛ كتب الله يعني قانون قطعي خداست كه راه پيغمبران غلبه پيدا خواهد كرد. ديگر بحثي ندارد. «إِنّالله يدافِعُ عنِ الّذين آمنُوا»؛ خدا از مومنين دفاع خواهد كرد، در اين هيچ ترديدي نيست. يا «نُريدُ أنْ نمُنّ على الّذين اسْتُضْعِفُوا فِي الْأرْضِ و نجْعلهُمْ أئِمّةً»؛ در اين هيچ ترديدي وجود ندارد، اين قول خداي متعال است. خود ما واقعيتها را هم ديديم. حالا ما اينها را يك روزي از قرآن و نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه نقل ميكرديم، اما در زندگي خودمان تصور نميكرديم.
ما در اين سن خودمان ديديم، پيروزي انقلاب را ديديم. اين غلبه حق بر باطل بود. كسي فكر نميكرد، هيچ كس اصلا تصور نميكرد. مرحوم آقاي طالقاني به خود من گفت، وقتي آن روزي كه امام گفت شاه بايد برود. ما گفتيم آقا چه حرفهايي ميزند! يعني كسي مثل آقاي طالقاني! مرحوم آيتالله طالقاني آدم كوچكي نبود.
يك مبارز عميقِ عريقِ سابقهدارِ آنچناني اميدوار نبود، اما شد. انقلاب پيروز شد. حادثه عجيبي بود جنگ تحميلي. همه عليه ما، امريكا عليه ما، شوروي عليه ما، ناتو عليه ما، كشورهاي مسلمان عليه ما، تركيه همسايهمان عليه ما، همه، همه. ما پيروز شديم. در چنين جنگي كه همه عليه ما بودند، ما پيروز شديم. پس بنابراين تجربههاي ما هم همين را نشان ميدهد.
در مورد مساله خصوصيسازي كه بعضي از دوستان گفتند و تكرار كردند و بيرون هم همانها را ميگويند: هر قانون خوبي را ممكن است بد عمل كنند. ايني كه ما امكانات كشور، امكانات توليدي، كارخانجات، اينها را بدهيم دست دولت، دستگاههاي توليدي و بنگاههاي توليدي بزرگ را دولت نميتواند، مشكلات به وجود ميآيد، فساد به وجود ميآيد. چقدر در اين چند سال اين مسائل پيش آمده. اين راهش فقط خصوصيسازي بود. هيچ چاره ديگري وجود نداشت واقعا و اين كار ناگهان انجام نشد. با فكر، با مطالعه، با پيشبيني، ساعتها بحث كردن انجام شد. بله، من قبول دارم، آن توقعي كه بنده داشتم از خصوصيسازي، تا حالا آن توقع برآورده نشده. اما كارهاي خوبي هم انجام شده است.
اينكه شما ميگوييد بنگاه دولتي را دادند به بخش خصوصي، او دلارش را به دولت برنميگرداند، اين درست نيست. آني كه دلار را برنميگرداند، همان بنگاه فعلا دولتي است. البته بخش خصوصي هم اشكالاتي دارد؛ مراقبت ميخواهد، دقت ميخواهد، رعايت ميخواهد.
حرف مردم را بايد گوش بدهند، حرف مردم كجاست؟ خب مردم در همه مسائل كه حرف ندارند [يا] يك حرف ندارند، بايد فكر كنند، مطالعه كنند، سازوكاري دارد حرف مردم، حرف مردم هميني است كه الان وجود دارد يعني يك نفر را انتخاب ميكنند به عنوان رييسجمهور اين مال مردم است، يك عدهاي را انتخاب ميكنند به عنوان نماينده مجلس اين حرف مردم است، حرف مردم را اينجوري ميشود فهميد ديگر. حالا يكي از برادران گفت رفراندوم چنانچه شما اينجوري ميگفتند، چنانچه از اول در همه مسائلي كه پيش ميآمد، رفراندوم ميكرديد حالا آن حساسيت روي رفراندوم وجود نداشت. كجاي دنيا اين كار را ميكنند؟ مگر مسائل گوناگون كشور قابل رفراندوم است، مگر همه مردمي كه در رفراندوم بايد شركت كنند و شركت ميكنند امكان تحليل آن مساله را دارند؟ اين چه حرفي است؟ چطور ميشود رفراندوم كرد؟ در مسائلي كه تبليغات ميشود كرد، حرف ميشود زد، از همه طرف اصلا يك كشور را براي يك مساله شش ماه درگير بحث و جدل و گفتوگو و دوقطبيسازي ميكنند براي اينكه يك مسالهاي رفراندوم بشود. در همه مسائل رفراندوم بكنيم؟ يعني اينجوري نيست قضايا كه اينجور ساده آدم از رويشان [بگذرد] يكي از آفتها شتابزدگي است، شتابزدگي نبايد بشود.