آموزش و بهسازي نيرويانساني اولويت آموزش و پرورش
علي اصغر فاني
با توجه به رشد لحظهاي علوم و دانش بشري، بهروزرساني دانش افراد از ضروريات امروز است. انسان نميتواند نسبت به تحولات محيطي بيتوجه باشد. اصولا لازمه زيستن موثر، تعامل با محيط در حال تغيير است. معلمين كه قشر فرهيخته جامعه را تشكيل ميدهند براي اثربخشي بيشتر در كلاس درس بايد در حوزه كاري خود بهروز بوده تا بتوانند پاسخگوي سوالات و ابهامات دانشآموزان باشند. بافت فعلي نيروي انساني آموزش و پرورش را ميتوان به صورت زير نشان داد:
1- معلميني كه از مراكز تربيت معلم يا دانشگاه فرهنگيان فارغالتحصيل شده و مشخصا براي معلمي تربيت شدهاند.
2- نيروهايي كه براي معلمي تربيت نشده و فارغالتحصيل رشتههاي غيرمرتبط با نيازهاي آموزش و پرورش ميباشند. اين افراد شامل آموزشياران نهضت سوادآموزي با حداقل 5 سال سابقه تدريس به بزرگسالان و نيروهايي كه از طريق شركتهاي خدماتي به كار گرفته شده، بعدا تحت عنوان طرح مهرآفرين به استخدام آموزش و پرورش درآمدهاند.
3- افرادي كه با پشتوانههاي مصوبات مجلس شوراي اسلامي، وزارت آموزش و پرورش ناچار به استخدام آنها شده است. مانند مربيان پيشدبستاني (دبستاني) و...
4- افرادي كه در آزمونهاي استخدامي آموزش و پرورش حد نصاب نمره را احراز نكرده و با تحصن در مقابل وزارتخانه و مجلس به استخدام آموزش و پرورش درآمدهاند.
5- ليسانسیههايي كه از دانشگاههاي غيرفرهنگيان فارغالتحصيل شده و پس از قبولی در آزمون استخدامي (ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگيان) در دوره يك ساله با تاكيد بر دروس مهارتي و حرفهاي معلمي از قبيل «شيوههاي تدريس، روانشناسي كودك و نوجوان و...» را گذراندهاند.
و حاصل تصميمات مجلس و دولت در سالهاي اخير در زمينه استخدام و جذب نيروي انساني ما را به يك واقعيت تلخ رسانده است. اين واقعيت بيان ميكند كه 50 درصد نيروي انساني آموزش و پرورش، براي شغل معلمي تربيت نشدهاند. اكثر اين نيروهاي غيرمتخصص در دوره ابتدايي شاغلند، اينها نوعا در سنين بالا بوده و از جنسيت زن ميباشند كه عملا نيازهاي ما را در مناطق روستايي دورافتاده برطرف نميكند.
ميدانيم براي تحول در هر سازماني بايد سه عامل نيروي انساني، ساختار و تكنولوژي ايجاد شود. لذا با چنين تركيب نيروي انساني كه كمانگيزگي پرسنل را هم بايد به آن اضافه كرد، نميتوان اميدوار بود كه در مصاف با تهاجم و شبيخون فرهنگي، پيروز شويم. همچنين اجراي سند تحول نيز با اين تركيب نيرو بعيد به نظر ميرسد. چه بايد كرد؟
1- مجلس، دولت و وزارت آموزش و پرورش منبعد، بدون توجه به نياز آموزش و پرورش مصوبهاي نداشته باشند.
2- رشته، جنسيت و موقعيتهاي جغرافيايي در تعيين نيازهاي آموزش و پرورش دخيل باشد.
اما در مورد موجودين نيروي انسانی از طريقي از جمله آزمون استاندارد از معلمين زير 10 سال سابقه خدمت، به عمل آورد و با توجه به امتياز كسب شده تعدادي كه خيلي ضعيف هستند به رستههاي ديگر انتقال يافته و متوسطين تحت آموزشهاي لازم قرار گيرند، آنگاه به چرخه آموزش با اثربخشي بيشتر بازگردند.