برساختن «چندصدايي» از نواهاي نی
سجاد پورقناد
درباره آلبوم «بشنو ز مثنوي» بايد بگويم كه در آغاز كار قرار بود تنها در اين آلبوم جواب آواز مربوط به ساز سهتار و بخش تكنوازي را همچون بقيه تكنوازان اين آلبوم اجرا كنم ولي آقاي رامين بحيرايي پيشنهاد دادند كه در ابتدا و انتهاي اين آلبوم دو تصنيف مجزا نيز كه ساخته خودشان بود، افزوده شود. وقتي تصنيف اول را براي من خواندند به نظرم رسيد كه قابليتهاي خوبي براي چندصدايي دارد.
در آن زمان مشغول تحقيق روي چند صدايي در موسيقي ايران براي رساله پاياننامهام بودم و مكاتب مختلف چندصدايي موسيقي ايراني و پارتيتورهاي مختلف آهنگسازان ايراني را بررسي ميكردم. يكي از اين منابع، كتاب هارموني موسيقي ايراني آقاي فرهاد فخرالديني بود كه سعي كردم در اين چندصدايي از اين روش استفاده كنم؛ روش جديد و خاصي بود و در نهايت از آن راضي بودم ولي به نظرم روش «پيشروي هارمونيك» كه در كتابهاي هارموني آكادميك پيشنهاد ميشود، قابليتها و تنوع بيشتري دارد. در ابتدا قصد داشتم از كوارتت زهي و سنتور و عود براي اركستر اين اثر استفاده كنم ولي احساس كردم بد نيست كه سراغ ني كه سازِ معروف «مثنوي معنوي» مولوي است، بروم تا حس كار به شعر مولوي نزديكتر شود.
مانند تجربيات گذشتهام در چندصدايي نوشتن براي گروه ني، اينبار نيز از چند خط مجزا براي ني استفاده كردم ولي نه يك ني در هر خط؛ بلكه سه ني در هر خط. در تجربيات گذشتهام در آثاري كه براي راديو نوشته بودم، قطعاتي بود كه از سه ني در خطهاي مختلف و سنتور و ماريمبافون استفاده كرده بودم.
اينبار ميخواستم همان كاراكتر صدايي ماريمبافون را از سنتور بگيرم؛ يعني سنتوري كه هم چابكي و تكنيك سنتور عادي را داشته باشد و هم صدايي پركاشنيك مثل ماريمبافون داشته باشد. به همين دليل تصميم گرفتم بر اساس تجربهاي كه در تكنيك ابداعيام در سهتار به نام «شيطانك نوازي»، همين تكنيك را روي سنتور پياده كنم. براي اين كار بايد صداي سنتور تا حدي سوردينه ميشد كه طنين و رنگ سنتوري خود را حفظ كند، پس به جاي انداختن حوله روي ساز، دو نوار چسب روي هر دو رديف خركهاي سنتور زدم و يك فيگور شبيه ماريمبافون را از آن استخراج كردم كه هم ملوديك بود و هم ريتميك.
در دو بخش سنتور عادي و سنتور سوردينه را آقاي مسعود نجفي اجرا كردند. در گروه ني، در دو بخش بالا و مياني از «ني شش دانگ» طراحي دكتر حسين عمومي و در بخش باس ني، از الگوي «شيوان» طراحي آقاي سجاد محرابي استفاده كرديم. اما هنوز همان بخش باس هم به اندازه كافي بم نبود و به يك ساز مكمل كه هم القاي ريتميك را قويتر كند و هم بخش باس را تقويت كند نياز داشتيم، پس از ساز عود استفاده كرديم كه نوازندگي آن را آقاي مجيد يحيينژاد به عهده داشت.
اين قطعه به نظر من نيازي به ساز كوبهاي نداشت ولي به پيشنهاد آقاي رامين بحيرايي، يك تمبك نيز به آن اضافه شد ولي پارتنويسي بخش تمبك برخلاف بقيه اركستر به عهده من نبود و آقاي سياوش عبدي، آن را طراحي و اجرا كردند. در كل به گمانم اين تركيب توانست هم فضاي عرفاني و هم جوش و خروشي كه در آن شعر وجود داشت را تداعي كند: «جسم خاك از عشق بر افلاك شد/ كوه در رقص آمد و چالاك شد»
براي اينكه علاقهمندان چندصدايي در موسيقي ايراني بتوانند از اين تجربه استفاده كنند، پارتيتور اين اثر را نيز در سيدي و نسخه اينترنتي آنكه در اخيار سايت بيپتيونز است، قرار داديم.
* كارشناس ارشد اتنوموزيكولوژي؛ او در آلبوم «بشنو ز مثنوي» علاوه بر نوازندگي سهتار، ملودي بخشسازي و چندصدايي را نيز عهدهدار بوده است