ارتقاي موازنه بازدارندگي
رضا سيف الهي
الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا
عمليات توفان الاقصي يك عمليات تهاجمي و تركيبي تمام عيار بود. اين عمليات در استعداد چند گردان صورت گرفت و سبب غافلگيري شديد رژيم اسراييل شد و از همان آغاز عمليات همانند ابتكار عمل حزبالله لبنان در جنگ 33 روزه ابتكار عمل را به مقاومت اسلامي داد تا در مسير ارتقاي موازنه بازدارندگي يك گام راهبردي ديگر به جلو بردارد. عمليات توفان الاقصي با هدف پاسخ سهمگين به تعدي و تجاوزات گذشته و حال صهيونيستي به مقدسات اسلامي به ويژه مسجدالاقصي و هتك حرمت قرآن كريم صورت گرفته، اما بايد اين عمليات را پارادايم و ماتريس جديدي در معادلات منازعه مقاومت و رژيم صهيونيستي بدانيم، چراكه مفاهيم آينده را بايد برمبناي آن سنجيد و با مفاهيم قبل آن متفاوت خواهد بود، به گونهاي كه اين عمليات از آخرين جنگ كلاسيك ارتشهاي عربي با رژيم صهيونيستي در 1973م تاكنون منحصر به فرد است. هم از حيث اطلاعاتي، سرعت عمليات، تاكتيك برتر و غافلگيري، ميزان آسيب انساني و مادي به دشمن، بروز بيش از پيش ناكارآمدي گنبد آهنين و ضعف مديريت سياسي و جنگ ميتوان ياد كرد. از اين رو ذكر پارهاي از موارد آن در مقايسه با عملياتهاي گذشته مقاومت اسلامي فلسطين حائزاهميت است.
يكم، تاكنون برحسب نوع عمليات شكل گرفته در منازعات مابين مقاومت و رژيم صهيونيستي آنچه خروجي آن بوده شكلگيري موازنه وحشت و نهايتا بازدارندگي محدود ميباشد، چون از آنجا كه رژيم صهيونيستي داراي تسليحات هستهاي است، پس اساسا فعلا امكان موازنه قوا منتفي است.
«هر چند شوروي سابق هم سلاح هستهاي داشت ولي به هر دليل دچار فروپاشي بينظيری شد.»
از اين رو دستيابي به موازنه وحشت و بازدارندگي محدود خود گوياي شاخص موفقيت مقاومت اسلامي در اين ميدان ميباشد كه بحق بايد تحصيل آن را مرهون كمكها و حمايتهاي بيدريغ جمهوري اسلامي در ادوار مختلف و سپاه و اخيرا شهيد بزرگ مقاومت سردار سپهبد سليماني (ره) بدانيم.
اما آنچه از ديروز بهوقوع پيوسته است به اعتقاد اينجانب موازنه راهبردي با تراز مثبت در طرف مقاومت اسلامي است، چراكه با وجود گذشت نزديك به 48 ساعت از آغاز عمليات توفان الاقصي صهيونيسم هنوز در حالت گيجي و منگي بهسر ميبرد. دليل آن هم اين است كه غرب به ويژه ايالاتمتحده امريكا با تمام توان از طريق تماس مستقيم و غيرمستقيم ثقل ظرفيتهاي خود را كه تاكنون سابقه نداشته در يد اختيار صهيونيسم قرار دادهاند.
فراموش نكنيم كه دبيركل حزبالله لبنان قبلا تاكيد كرده بود؛ با هر خطاي راهبردي و تجاوز صهيونيستي، مقاومت جنگ را در عمق سرزمينهاي اشغالي طراحي و اجرا خواهد كرد. لذا بهرهگيري از انتقال نيرو از طريق پاراگلايدر و به خدمت گرفتن هليشات، كوادكوپتر و پهپادها خود متغير اصلي و اساسي در شكلگيري اين موازنه بود كه به نوبه خود حائز اهميت بسيار است. لذا نمايش مقاومت در اجراي عمليات نظامي در عمق شهركهاي اشغالي در مجاورت كمربند مرزي باريكه غزه عين صلابت، هوشمندي و آمادگي تام و تمام مقاومت ميباشد.
دوم، تدابير اتخاذ شده سطح بالاي پوشش و رعايت حفاظت اطلاعات قوي عمليات، به گونهاي كه شكست ارتش صهيونيستي را در ساعت اوليه عمليات بنا بر اتكاي مقاومت بر اصل غافلگيري رقم زد. اهميت اين رويداد مهم از آن روست كه اسراييل با توهم برخورداري از شبكه جاسوسي درون نوار غزه تا ساعتها پس از انجام عمليات شگفت زده بود و علاوه بر رژيم همپيمانان اين رژيم را نيز در بهت و شگفتي فرو برده بود.
سوم، تلفات سنگين و اسارت تعداد زيادي از افسران و سربازان اسراييلي و پراكندگي حوزه عملياتي كه هنوز از انتشار آمار آنها پرهيز دارند، ظرفيت اين رژيم را در اداره ظرف زمان و مكانهاي عمليات تهي كرده است. از اينرو رژيم اسراييل يا بايد قيد اسراي خود را بزند و به غزه حمله زميني كند كه در اين صورت بايد ضمن پذيرش هزينههاي بيشتر انساني و مادي، درگيري در مرزهاي جنوبي لبنان و جولان با سوريه را نيز قبول كند كه امر دشواري است يا اينكه تن به سازشي خفتبار با پذيرش شروط فلسطيني پس از بمبارانهاي كور و مردمكش و كودككش تكراري در جنايتپيشگي دهد.
چهارم، در صورت پذيرش سازش خفتبار توسط رژيم صهيونيستي آنهم بر پايه قبول شروط جنبشهاي حماس و جهاد اسلامي جامعه مدني اسراييل نسبت به دولت نتانياهو و ارتش وي كاملا بياعتماد ميشوند و بر اين اساس ارتش ظرفيت بازدارندگي خود را كاملا از دست خواهد داد. هر چند هماكنون واضح است كه متهم اصلي غافلگيري صهيونيستها علاوه بر ضعف وحشتناك سيستم اطلاعاتي ارتش نيز بيانگيزكي و غافلگيري و در آينده ترس معتنابه از مقاومت را در خود به طور بارز مشاهده ميكند و بهوقت خود اين اتهام به ارتش اسراييل علني ميشود و اقرارهاي ذيربط توسط مقامات سياسي و نظامي رژيم صهيونيستي بروز خواهد كرد.
پنجم، فراموش نكنيم كه تاسيسات و نهاد امنيتي- دفاعي مقاومت در زير زمين باريكه غزه شكل گرفته است و بر اين اساس ورود ارتش اسراييل به داخل غزه نوعي بازي با آتش خواهد بود كه بايد تلفات سنگين انساني و اسارت نظاميان اسراييلي را در اين صورت بر آمار عمليات توفان الاقصي بيفزاييم (نقشه منحصر به فرد مقاومت و تور شدن وحشتناك).
ششم، عمليات توفان الاقصي دو ويژگي خاص دارد:
الف) بايد آن را نقطه عطف تاريخ محور مقاومت بدانيم و در سنجش رويدادها بعد از اين با شاخص قبل و بعد توفانالاقصي قضاوت كنيم.
ب) ويژگي تغيير و تداوم. شكي نيست كه بعد از اين محور مقاومت بر همين اصل و فقط با تغيير تاكتيكي به اداره جنگ با اسراييل خواهد پرداخت و اين از رموز عمليات توفان الاقصي است كه در آينده عرصههاي عملياتي آن روشنتر خواهد شد.
هفتم، عمليات توفان الاقصي يك ويژگي بارز ديگر هم دارد كه نبايد از آن غافل شد و آن اين است كه گلوگاه صلح ناپاك آبراهام را فشرد و بر اين اساس بايد اذعان كرد كه روندهاي عاديسازي با صهيونيسم را به عنوان قدرت پوشالين با افول روبهرو خواهد كرد.
هشتم: به نظر ميرسد هر چند اين وضعيت جديد مبتكرانه و خودجوش و شجاعانه و متهورانه است اما اگر دنيا و وجوه درگير در اوضاع به سمت يافتن نيروي تاثيرگذار استراتژيك در اين منازعه و جنگ تاريخي -كه در نوع خود نامتقارن و اخيرا نامتوازن به نفع تركيب چندوجهي جبهه وسيع مقاومت- به جلو ميرود و افق درخشانتري از قبل را به مراتب جلوي خود مشاهده ميكند و دنيا از هماكنون اسراييل را بازنده نهايي ارزيابي ميكند.
لذا يا در آينده بايد جمهوري اسلامي را براي نقشآفريني و رساندن مقاومت به حقوق حقه و غصب سده وارد معادلات بينالمللي نمايند و شوراي امنيت سازمان ملل -كه هماكنون براي حل منازعه در مانده است- از اهرم ايران براي هماهنگي جبهه مقاومت و به عقب راندن زيادهخواهيهاي رژيم متجاوز صهيونيستي استفاده شود و ج.ا.ا وارد يك نقش فعال ديپلماسي شود.
يا رژيم صهيونيستي دست به خطاي استراتژيك ديگري براي كشاندن جمهوري اسلامي به صحنه منازعه بزند كه البته الان رژيم صهيونيستي به هيچوجه جرات و توانايي اين موضوع يعني كشاندن پاي ايران به منازعه را ندارد - اگرچه تفرعن و ديوانگي حد و مرز ندارد- ولو اينكه تا لحظه غرق شدن در درياي نيل، فرعون به قدرت موسي و خداي موسويان اقرار نكرد!
و خداوند به فرعون گرفتار امواج سهمگين مرگ و غرق و درحالي كه در يوزه و معترف به حقيقت خداي موسي شده بود، فرمود:
آلان؟!؟ و قد عصيت من قبل
زيرا فرصتها تمام شده بود
و مكروا و مكرالله والله خير اماكرين
قرآن كريم