احسان لطيفي
درك كامل تاثير درازمدت جنگ غزه بر نظم ژئوپليتيكي و معماري امنيتي خاورميانه نيازمند زمان بسيار بيشتري است، اما يكي از مهمترين پرسشها اين است كه اين جنگ چه تاثيري بر تنشزدايي تازه ايران و عربستان خواهد داشت؟ دو روايت عمده درباره تاثيرات حملات اسراييل بر روابط تهران و رياض وجود دارد؛ اولين روايت حاكي از آن است كه عمليات توفانالاقصي حماس و رفتار ساير بازيگران محور مقاومت، مانند حزبالله لبنان و مقاومت اسلامي عراق، نگراني عربستانسعودي در مورد رفتارهاي تهران در خاورميانه را افزايش داده است. روايت ديگر اين است كه ايران و پادشاهي عربستان را به هم نزديكتر ميكند؛ زيرا هر دو كشور خواستار برقراري آتشبس فوري در غزه هستند، تشديد درگيريها در غزه را محكوم و عزم خود براي حفظ صلح و ثبات در خليجفارس را جزم كردهاند.
تقابل دو روايت
با اين حال به ادعاي ناظران، اگرچه ايران و عربستانسعودي در مورد بحران غزه دغدغههاي مشتركي دارند، اما رياض (به ادعاي اين گروه) نگران توانايي و نفوذ تهران است؛ گزارهاي كه در صورت تخطي اعراب از اصول و هنجارهاي منطقهاي و مورد قبول بازيگران ميتواند براي اين گروه از كشورها پرهزينه باشد. عزيز القاشيان، فعال در دانشگاه لنكستر مدعي است، جنگ غزه لزوما تاثير زيادي بر روابط ايران و عربستان نخواهد داشت. اما او باور دارد كه اين مساله پادشاهي را در برابر برنامههاي ايران در «لاك دفاعي» قرار ميدهد. به ادعاي اين تحليلگر، وايت (ادعايي) آن است كه تهران تلاش خواهد كرد تا از پاسخ ويرانگر اسراييل به حملات حماس بهرهبرداري كند.
او در گفتوگو با پايگاه ريسپانسيبل استيت كرفت مدعي شد: «عربستانسعودي نگران نفوذ ايران بوده و هست. اين بزرگترين نگراني امنيتي سعوديهاست. در عين حال، عربستان ميداند كه رويكرد اشغالگرانه اسراييل و بمباران بيرويه غزه رويكردي است كه به بيثباتي منطقهاي منجر خواهد شد. از منظر القاشيان، در حالي كه عربستان از نفود ايران نگران است، اما به نظرم تنش ميان تهران و رياض به خارج از چارچوب ديپلماتيك سرازير نخواهد شد.» در اين ميان هستند گروهي از ناظران كه ضمن تاييد ادعاي فوق بر اين باورند كه ايران و عربستانسعودي هر دو خواهان آتشبس در غزه هستند، اما برنامه متفاوتي براي فرداي پس از جنگ دارند؛ بهويژه در مورد حكومت پساجنگ در غزه. يكي از مهمترين دلايلي كه هر دو كشور به دنبال آتشبس هستند، به وضعيت اقتصادي آنها مربوط ميشود. در حالي كه ايران تحت فشار تحريمها قرار دارد، مقامات تهران نگرانند كه سرايت احتمالي جنگ غزه به بخشهاي بيشتري از خاورميانه ميتواند به اقتصاد ايران آسيب برساند. عربستانسعودي نيز در باب تاثيرات بحران فلسطين بر چشمانداز ۲۰۳۰ نگران است.
فرصتي براي مانور قدرت تهران
ايالاتمتحده و متحدان منطقهاياش براي گسترش توافقنامه ابراهيم كه روابط بين چندين كشور عربي و اسراييل را عادي ميكند، با مشكلات زيادي مواجه خواهند شد. واشنگتن همچنين ممكن است مزيت خود در رقابت با چين و روسيه را از دست بدهد. ايالاتمتحده حتي ميتواند ببيند كه نگاه دوستانه بسياري از متحدان ديرينهاش مانند عربستانسعودي و امارات متحده عربي نسبت به اين بازيگر كمرنگ شده است. در دوره منتهي به حمله، گمانهزنيهاي گستردهاي مبني بر عاديسازي روابط رياض با اسراييل وجود داشت. با افزايش خشم نسبت به اسراييل در ميان تونسيها در هفتههاي پس از ۷ اكتبر، ديدگاههاي آنها نسبت به عربستانسعودي نيز تيرهتر شد و محبوبيت اين كشور از ۷۳درصد به ۵۹درصد كاهش يافت. به همين ترتيب، درصد تونسيهايي كه خواستار روابط اقتصادي نزديكتر با عربستانسعودي بودند از ميانگين ۷۱درصد به ۶۱درصد كاهش يافت. ميزان محبوبيت بن سلمان از ۵۵درصد به ۴۰درصد رسيد.
در ۱۱ اكتبر، ابراهيم رييسي و بن سلمان اولين گفتوگوي تلفني خود از زمان امضاي توافقنامه عاديسازي روابط تهران و رياض را برقرار كردند. به گفته محمد جمشيدي، دستيار امور سياسي رياستجمهوري ايران، رهبران دو كشور به لزوم پايان دادن به جنايات جنگي عليه فلسطين، وحدت اسلامي و حمايتهاي واشنگتن از اقدامات اسراييل در غزه پرداختند. علاوه بر اين، حضور رييسي در اجلاس اضطراري مشترك اتحاديه عرب و سازمان همكاري اسلامي (OIC) درباره غزه، اولين سفر رييسجمهوري ايراني به عربستان از زمان سفر سال ۲۰۱۲ محمود احمدينژاد بود.
طلال محمد، مدرس دانشگاه آكسفورد و نويسنده كتاب «رقابت ايران و عربستان از ۱۹۷۹» ميگويد: «سفر رييسي به عربستانسعودي براي ايران بسيار مهم بود و با تمركز استراتژيك آن بر فلسطين و ايفاي نقش رهبري منطقهاي و اسلامي همسو بود. مناقشه غزه فرصتي براي ايران فراهم كرد تا اولين اقدام را به صورت ديپلماتيك انجام دهد. اين عمل به تهران اجازه داد تا بر معضل «چه كسي اولين ديدار را بايد انجام دهد» غلبه كند.» محمد افزود: «اين سفر همچنين به ايران امكان داد كه با پيشنهاد طرحي 10 مادهاي، در ميان ساير سران اسلامي و عربي بار ديگر قدرت خود را نشان بدهد. ايران از اين پلتفرم براي حمايت از تسليح فلسطينيان عليه اسراييل استفاده كرد و ارتش اسراييل را «سازماني تروريستي» ناميد. در شرايط متشنج كنوني، ايران محتاط به نظر ميرسد كه رياض را ناراحت نكرده و با تعديل گفتمان و ژستهاي خود در قبال عربستان، تنشزدايي را حفظ كند.»
حميدرضا عزيزي، عضو مدعو موسسه آلماني امور بينالملل و امنيت برلين ميگويد كه از ۷ اكتبر، عربستانسعودي در دستور كار ديپلماتيك ايران قرار داشت. او به ريسپانسيبل استيت كرفت گفت: «در اين دوره، وزير امور خارجه ايران بهطور مداوم با همتايان عرب خود از جمله وزير خارجه عربستان سعودي تعامل داشت و دو هدف اصلي را دنبال كرد.نخست: تحكيم تنشزدايي ايران و عربستان و دوم متقاعد كردن رياض براي كنار گذاشتن هرگونه طرح براي پيوستن پادشاهي به توافق ابراهيم است.» عزيزي افزود: «تهران همچنين به دنبال استفاده از اين فرصت بوده تا خود را در قامت بازيگري مهم و فعال منطقهاي كه قادر به تاثيرگذاري بر پوياييهاي خاورميانه با همكاري ساير كشورها است، نشان دهد.»
ايران محبوب جهان اسلام
جو بايدن، رييسجمهور ايالاتمتحده اخيرا هشدار داد كه اسراييل در حال از دست دادن حمايت جهاني در جنگ خود عليه است، اما اين هشدار تنها نوك كوه يخ است. طبق نظرسنجي «عرب الباروميتر»، از ۷ اكتبر، هر كشوري داراي روابط مثبت يا گرمي با اسراييل بود، با كاهش رتبه مطلوبيت خود در ميان مردم اين كشور مواجه شد. ايالاتمتحده شاهد شديدترين كاهش محبوبيت بوده، اما متحدان خاورميانهاي واشنگتن كه طي چند سال گذشته، روابطشان با اسراييل را برقرار كردهاند نيز افت محبوبيت را تجربه كردند. در همين حال، كشورهايي كه بيطرفي اتخاذ كرده نيز تغيير كمي را تجربه كردند. اما جالبتر از همه، رهبران ايران كه به شدت با اسراييل مخالفاند، شاهد افزايش محبوبيتاند. سه هفته پس از اين حملات، محبوبيت رهبران ايران حتي از بن سلمان و محمد بن زايد، رييسجمهور امارات فراتر رفته است.
با اين حال، به نظر نميرسد كه جنگ غزه جايگاه تركيه در ميان مردم تونس را بهبود بخشيده باشد؛ شايد به اين دليل كه محكوميت اسراييل توسط آنكارا نسبتا محدود بود، اما رهبران ايران موضعي جدي عليه اسراييل دارند و با موجوديت اين بازيگر مخالف هستند.
با اين حال عزيزي در گفتوگو با ريسپانسيبل استيت كرفت مدعي است كه موفقيت ايران در اين جبهه محدوديتهايي دارد كه نشان ميدهد تا چه حد، گوش كشورهاي مسلمان بر درخواستهاي ايران براي بايكوت اسراييل، ناشنواست. حتي طبق برخي گزارشها، عربستانسعودي برنامههاي عاديسازي روابط ديپلماتيك با تلآويو را صرفا به دليل جنگ غزه، به تاخير انداخته و كاملا آن را كنار نگذاشته است. به ادعاي ناظران، تلاشهاي ايران براي ايجاد نظم منطقهاي پاناسلاميستي مبتني بر همبستگي ايراني-عربي است كه اسراييل را منزوي كند؛ نتايج دلخواه تهران را به همراه نداشته است. با اين وجود، نميتوان انكار كرد كه كشتار غزه به افزايش تعامل بين ديپلماتهاي ايراني و سعودي و همچنين ديدارهاي سطح بالا منجر شده است. با گذشت زمان، افزايش تعامل ديپلماتيك بين آنها ميتواند به سوق دادن دو كشور به سمت درك بهتر از ديگري كمك كند.