انتقام سخت يا امنيت پايدار؟
جعفر گلابي
انتقام از عوامل انفجارهاي غيرانساني كرمان البته لازم است، اما اگر تصور كنيم با كوبيدن چند مقر گروه داعش در سوريه يا افغانستان و هلاكت عدهاي انسان مفلوك و متعصب اين انتقام گرفته شده و حوادث ديگري پيش نخواهد آمد، نگاهي جامع به امنيت پايدار نداشتهايم. ابتدا بايد ثابت شود كه در جريان اين عمليات تروريستي آيا ديگراني هم دخيل بودهاند؟ آيا در شرايط فوقالعاده حساس منطقه هيچ كس مايل نيست تير غيبي به ايران شليك شود و پيامي جدي به رهبران ايران برسد؟ آيا نفوذ در يك گروه كه انسجام سازماني خود را از دست داده و افرادش آتش به اختيار شدهاند، كار مشكلي است؟ آيا كشورها و طرفهاي ثالثي كه حداقل در ابتدا از اين گروه حمايت ميكردند و بعضا ايدئولوژيهايشان نزديك يكديگر بود، امكان فعال كردن اين گروه عليه ايران را ندارند؟ نه تنها امريكا و اسراييل، بلكه اروپاييان از عملكرد خارجي ايران به شدت ناراضي و حتي خشمگين هستند و تاكنون از طرق مختلف خواستار تغيير مشي جمهوري اسلامي در منطقه شدهاند ولي پاسخي كه از نگرانيشان بكاهد خصوصا در عمل نديدهاند، افزون بر كشورهاي غربي كاملا پيداست كه روسيه، چين و هند از ناامني در درياي سرخ ناراضياند و تنها دولتي كه احساس ميكند، توان اعمال نفوذ در حوثيهاي يمن را دارد، جمهوري اسلامي است. البته در اين ميان هيچ كس تمايل ندارد مستقيما با تهران به چالش برخيزد و عملا پيام هشداري را به ايران برساند، لذا بايد روي اين نكته بيشتر تامل كرد كه چگونه داعش منزوي و به شدت ضعيف شده، ناگهان به صحنه سياسي منطقه گسيل ميشود و در مناسبتي كاملا معنادار زنان و كودكان و مردان غيرنظامي را هدف حمله خود قرار ميدهد؟!
بر اين اساس بايد به انفجارهاي كرمان با نگاهي عميق و پيچيده نگريست و جوابي متقن براي آن يافت. بهترين انتقام از هر تروريستي با هر آبشخوري ايجاد يك امنيت كامل و غيرقابل نفوذ در داخل كشور است. ما به عنوان يك كشور قرباني بدترين و گستردهترين امواج تروريستي تجربيات ارزشمندي داريم كه هرگز نبايد آنها را به فراموشي بسپاريم.
جالب اينكه بسياري از مديران باتجربه و استراتژيستهاي آن زمان اكنون خانهنشين هستند و به نظر ميرسد حتي مشورتي از آنها گرفته نميشود، شايد بر اثر همين بياعتنايي به تجربههاي گذشته، مثلا در سياست خارجي به جاي اينكه ايران با كارت روسيه در حال جنگ و نيازمند بازي كند او با كارت ما بازي ميكند و حتي نسبت به تماميت ارضي كشورمان با رقيبانمان همداستان ميشود! اما از بعدي ديگر تقريبا همه مسوولان و چهرههاي سياسي از هر جناحي بارها اذعان كردهاند كه اگر رابطه مستحكم دولت و ملت در زمان دفاع نبود يك كشور در حال جنگ كه همه ابرقدرتها و كشورهاي ثروتمند به دشمنش كمك ميكردند امكان سركوب تروريسم سراسري را نداشت. با كمك موثر و تعيينكننده مردم بود كه ايران توانست نيروهاي مسلح در جنگ و نيروهاي امنيتي در داخل را بر آن همه دشمني فائق و امنيت را در سطح بالايي تامين كند. اگر مردم به هر دليل و بر اثر خطاها و اشتباهات و اشتغالات غيرضرور و ندانمكاريها و خودمحوري و تبعيضها و عدم ميدانداري، انگيزه لازم براي مشاركت حداكثري در دفاع از كشور در همه حوزهها را نداشته باشند كار تامين امنيت مشكل خواهد بود، با تعميم اراده مردم در سياستهاي داخلي و خارجي واقعا امكان مخدوش كردن امنيت كشور به حداقل ميرسد و مدافعان امنيت با دستان باز و تمركز به وظايف خود در محافظت از همه شهروندان ايراني خواهند پرداخت و موفقيتشان تضمين شده خواهد بود.امنيت بايد مستمر و همهجانبه باشد و همه استحكامش را احساس كنند.سختترين انتقامها خاطرههاي تلخ شهادت مرزداران، حملات به شاهچراغ و انفجارهاي كرمان را به سادگي از بين نميبرد.اصل بر به وجود نيامدن حادثه است و اقدامات ثانويه هيچ عزيز از دست رفتهاي را باز نميگرداند.