زمينههاي تصويب قطعنامه شوراي امنيت و درياي سرخ
نصرتالله تاجيك
به دنبال اخطار انصارالله به اسراييل در صورت تداوم استفاده از ابزار دارو و غذا براي كوچاندن دستهجمعي مردم غزه به كشورهاي اطراف، كشتيهاي اسراييلي و كشتيهايي كه براي رژيم صهيونيستي كالا حمل کنند از تردد آنها از درياي سرخ جلوگيري خواهد كرد و جدي تلقي نكردن اين تهديد جلب يك كشتي و حمله به كشتي ديگر از سوي انصارالله، نگراني از حمله به كشتيراني در درياي سرخ و تاثير سوء آن بر تجارت جهاني شدت گرفت. البته در شكلگيري اين ترس: 1- هم اسراييل و امريكا نقش داشتند تا افكار عمومي را از جناياتي كه در غزه در شرف وقوع بود منحرف كنند. 2- كمكاري انصارالله و حاميانش در فعاليتهاي حقوقي و سياسي بينالمللي و توجيه افكار عمومي تا روايت خود را در اذهان تثبيت كنند. لذا امريكا و ژاپن كه كشتياش توقيف شده بود در 4 ژانويه 2024 باني پيشنويس قطعنامه 2722 شوراي امنيت در مورد فعاليتهاي انصارالله در درياي سرخ شده و پيشنويس آن را به دبيرخانه شورا ارايه كردند (احمدي، كوروش: كانال تلگرامي سياست و ديپلماسي).
باتوجه به جو جهاني ناشي از همان دو نكته فوق و روايتسازي امريكا و حاميان اسراييل كه انصارالله قصد ناامن كردن مسير كشتيراني را در درياي سرخ دارد، فضاي مناسبي به وجود آمد تا اعضاي شورا با عنايت به نگراني از ناامن شدن خطوط كشتيراني كه اصلا مدنظر انصارالله نبود و حمله به كشتيها در درياي سرخ و تاثير سوء آن بر تجارت جهاني در اين قطعنامه صرفا با محكوم كردن اين حملات توسط انصارالله و تاكيد بر آزادي كشتيراني و لزوم آزادي كشتي گالاكسي با 12 راي موافق و 3 راي ممتنع در 9527امين جلسه خود در دهم ژانويه 2024 موافقت نمايند. البته اين قطعنامه لحن تندي عليه انصارالله دارد اما فصل هفتمي نبوده و در قالب قطعنامههاي شوراي امنيت زير ماده 42 منشور ملل متحد صادر نشده، مجوز حمله نظامي نميدهد و فاقد تهديدي نيز براي آينده است، لذا هيچگونه جنبه اجرايي نداشته و امريكا و انگليس نميتوانند از اين بهرهبرداري قانوني براي توجيه حمله خود به يمن بكنند، اما سوءاستفاده مطلب ديگري است و صرف صدور اين قطعنامه و به ويژه بند سوم آن ممكن است يك زمينه حقوقي براي اقدام نظامي خودسرانه را تسهيل كرده باشد. بنابراين باتوجه به اهداف امريكا در تعجيل تصويب چنين قطعنامهاي، شروع جلسه ديوان بينالمللي دادگستري در لاهه براي بررسي اتهام جنايت نسلكشي اسراييل در غزه و دست باز غربيها براي تفسير موسع و بهرهبرداري سوء آنها از قطعنامههاي اينچنيني كه سابقه هم داشته و مانند آنچه در مورد ليبي اتفاق افتاد. در قطعنامه 1973 شوراي امنيت براي اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز آسمان ليبي در 17 مارس 2011 و به منظور جلوگيري از حمله نيروهاي دولتي به مردم كه روسيه راي مثبت داد و منجر به حمله نظامي ناتو به ليبي شد، روسها بعدا اعلام كردند كه سرشان كلاه رفته است! لذا به نظر ميرسد همچنان بررسي زواياي اين قطعنامه از اهميت خاصي برخوردار است، لذا در رجوع به مذاكرات صورت گرفته در شوراي امنيت چند نكته قابلتوجه است. اول موضوعات مورداختلاف و دوم نقش كشورهايي مانند چين و روسيه كه انتظار ميرفت با امريكا همراهي نكنند و قطعنامه را وتو نمايند. اين بعد مخصوصا يك روز بعد از حمله عجولانه جمعه شب امريكا و انگليس كه طبق بيانيه سنتكام حاصلي نداشت و ناچار به تجديد آن در روز شنبه شدند، بيشتر برجسته شد. مخصوصا وقتي روسيه به اين حمله اعتراض، آن را محكوم كرد و هرگونه استناد به اين قطعنامه را سوءاستفاده از آن دانست!
1- دو موضوعي كه مورد اختلاف بود، يكي ارتباط ماجراي درياي سرخ و حمله اسراييل به غزه بود كه برخي كشورها همچون چين بر اين نظر بودند كه با آتشبس در غزه و تخفيف بحران انساندوستانه در آن باريكه هم از تسري تبعات اين وضعيت در مناطق ديگر مانند لبنان و هم از افزايش تنش در درياي سرخ ميتوان جلوگيري كرد. همچنين برخي اعضا در جلسه شورا سوال كردند چگونه شورا ميتواند انصارالله را محكوم كند اما خواستار آتشبس در غزه نشود؟ بحث روي اين موضوع بيش از يك هفته طول كشيد تا روسيه و الجزاير پيشنهاد نمودند كه در قطعنامه به طور مشخص به جنگ غزه اشاره شود كه راي نياورد و نهايتا همانطور كه در بند 7 اجرايي قطعنامه آمده است جمله تعديل شدهاي گنجانده ميشود و «بر ضرورت توجه به علل ريشهاي از جمله منازعات كه به افزايش تنش در منطقه و اختلال در دريانوردي كمك ميكند...» تاكيد شد. همينطور متعاقب پيشنهادي ازسوي اسلووني و سوييس بند 9 اجرايي اضافه شد كه در آن «احتياط و خويشتنداري براي اجتناب از افزايش تنش در دريايي سرخ و در منطقه وسيعتر» مورد تاكيد قرار گرفته است.
ديپلمات بازنشسته و استاندار پيشين هرمزگان