به بهانه حملات اخير امریکابه مواضع محور مقاومت در عراق مطرح شد
ماموریت دشوار السودانی
احسان پناهبر
ايالات متحده در تلافي كشته شدن سه سرباز امريكايي در اردن در اواخر ژانويه و اوايل ماه فوريه دو مجموعه حمله هوايي عليه نيروهاي مقاومت در عراق انجام داد. در حالي كه برخي در واشنگتن از كيفيت حملات هوايي انتقاد كردند، اين حملات به وضوح رويكردي متفاوت و قابل توجه از سياست عدم درگيري طولاني مدت دولت بايدن با نيروهاي مقاومت در عراق ارزيابي شد. حملات عليه نيروهاي مقاومت در عراق از سوي منتقدين بايدن بسيار ديرهنگام و محدود تلقي شد. اما همين حملات واكنشهاي سياسي قابل توجهي را در بغداد به دنبال داشت و پيامدهاي نامعلومي براي حضور نظامي امريكا در عراق رقم خواهد زد. از زمان حمله حماس در 7 اكتبر به اسراييل، نيروهاي امريكايي و پرسنل ديپلماتيك اين كشور مستقر در عراق و سوريه نزديك به 180 بار از سوي نيروهاي مقاومت در عراق، شبكهاي متشكل از 75 گروه، مورد حمله قرار گرفتهاند. اين گروهها تحت عنوان حشد الشعبي بخشي از ارتش عراق محسوب ميشوند. دولت بايدن براي تنشزدايي با تهران و اجتناب از پيچيدگيهاي ديپلماتيك با بغداد، سعي داشته از هر گونه درگيري، به خصوص درگيري گسترده برحذر باشد. اگر هم پاسخ ميداد، معمولا عليه اهدافي در سوريه دست به اقدام ميزد. با اين حال، در 2 فوريه، نيروهاي امريكايي 85 پايگاه را در عراق و سوريه، از جمله دو پايگاه نيروهاي مقاومت در استان الانبار عراق هدف قرار دادند و در 5 فوريه يكي از رهبران ارشد كتائب حزبالله را در يك حمله پهپادي در مركز شهر بغداد ترور كردند.
حضوري پرحاشيه
به نوشته فارين پالسي، حملات ايالات متحده واكنشهاي صريحي در عراق از سوي دوست و دشمن واشنگتن به همراه داشت. قابل پيشبيني بود كه رهبران نيروهاي مقاومت عراق اين حملات را به شدت محكوم كنند. اما واكنش دولت عراق نسبت به حملات ايالات متحده به ميزان حمايت اين بازيگر از نيروهاي مقاومت تند بود. دفتر محمد شيعه سوداني، نخست وزير عراق، عمليات ايالات متحده در 2 فوريه را تجاوز به حاكميت عراق توصيف كرد و سربازان حشد الشعبي را كه در عمليات هوايي ايالات متحده كشته شده بودند، شهيد خواند. سوداني همچنين از نظاميان مجروح در بيمارستان عيادت و براي آنها آرزوي بهبودي و سه روز عزاي عمومي اعلام كرد.
همزمان دولت عراق با انتشار بيانيهاي در شبكه اجتماعي ايكس، نيروهاي امريكايي و ائتلاف بينالمللي عليه گروه تروريستي داعش را به دليل «به خطر انداختن امنيت و ثبات در عراق» متهم كرد. سرلشكر يحيي رسول، سخنگوي نيروهاي مسلح عراق فراتر رفت و اظهار داشت كه اقدامات ايالات متحده كه «صلح مدني را به خطر مياندازد»، دولت عراق را مجبور ميكند «ماموريت اين ائتلاف را كه «تهديد به درگير كردن عراق در چرخه درگيري» دارد، پايان دهد».به ادعاي ناظران اين احساس از سوي بلوك سياسي سوداني، موسوم به چارچوب هماهنگي كه از حمايتهاي تهران و واشنگتن برخوردار است، تكرار شد: اين بلوك سياسي از دولت خواسته است به حضور ائتلاف بينالمللي پايان دهد. بهطور قطع، درخواست براي پايان دادن به حضور نظامي ايالات متحده در عراق، موضوع جديدي نيست. از زماني كه دولت ترامپ كارزار فشار حداكثري خود عليه ايران در سال 2018 و متعاقب آن شكست ارضي داعش در عراق در سال 2019 را كليد زد، حشد الشعبي همواره نيروهاي امريكايي در عراق را به اميد عقبنشيني آنها از اشغالگري عراق، هدف قرار داده است. شدت حملات ضدامريكايي كاهش يافته بود، ولي پس از ترور و شهادت سردار قاسم سليماني، فرمانده قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي افزايش يافت. اما درگيريها و حملات پس از طبقهبندي مجدد نيروهاي امريكايي از «مبارزه» به «آموزش و تجهيز» نيروهاي امريكايي كاهش يافته بود تا اينكه از 7 اكتبر به اين سو، درگيريها مدام بالا گرفته است.
تنشهاي زنجيرهاي در عراق
دولت عراق به دلايل متفاوتي وضعيت شكنندهاي دارد. دولت عراق پس از اشغال اين كشور از سوي نيروهاي امريكايي در سال 2003، دچار ناامني و شقاقهاي بسيار شد و بارها تا مرز فروپاشي كامل رفت. پس از ناآراميهايي كه از سال 2011 و در پي بهار عربي در سوريه آغاز شد، گروههاي مخالف سوريه به هزار پاره تقسيم شدند و ناآراميهاي بيپاياني را در اين كشور رقم زدهاند. اما در اين ميان و از ميان همه تهديدها مهمتر، ظهور داعش بود كه با سرعت برقآسايي از دل آشوبها برون خزيد و با استفاده از شرايط بحراني منطقه، بخش وسيعي از عراق و سوريه را به تصرف خود در آورد و نه تنها منطقه كه كل جهان را به چالش كشيد. ائتلافهاي محلي و بينالمللي عليه اين گروه تروريستي در نهايت توانست مناطق تصرف شده را از دست اين گروه تروريستي خارج كند، ولي اين مناطق به دولتهاي مركزي كه از ضعف ساختاري بسياري رنج ميبرند، باز پس داده نشد و به اشغال درآمد. امريكاييها مناطق عمدتا نفتخيز در استانهاي حسكه، رقه، حلب و شرق استان ديرالزور را به اشغال خود درآوردند. همچنين چندين پايگاه نظامي، به خصوص پايگاه هوايي عينالاسد در استان الانبار در عراق را نيز اشغال كردند. سقوط داعش كه ميرفت آرامش را به منطقه بازگرداند، خود بدل به ناآراميهاي زنجيرهاي ديگري شد. گروههاي مقاومت در منطقه كه در نوعي اتحاد تاكتيكي با همه گروههاي ضد داعش، به خصوص امريكا بودند، اكنون به دشمن شماره يك اشغالگري ايالات متحده بدل شدند. از سوي ديگر، ايران نيز كه حضور ايالات متحده در نزديكي مرزها و منافع خود را تحمل نميكرد، با حمايت از نيروهاي مقاومت در عراق و سوريه، عليه نفوذ مجدد امريكا در منطقه دست به اقدام زد. اين تحولات به خصوص پس از ترور و شهادت سردار قاسم سليماني و ابومهدي المهندس در فرودگاه عراق به دست ايالات متحده تشديد و به فاز جديدي وارد شد.
چرايي اهميت نيروهاي حشد الشعبي
به ادعاي ناظران همه اين تحولات، هم براي ايالات متحده كه منافع بسياري در سوريه و عراق دارد و هم براي گروههاي مقاومت كه دل در گرو ثبات منطقه دارند و از غفلت و چند دستگي در زماني كه داعش به يكباره آنها را غافلگير كرد، درس گرفتهاند، ميتواند پرهزينه باشد. دولت مستقر در عراق پس از دورهاي ناآرامي در اين كشور اكنون به ثبات رسيده است و گروههاي مقاومت شيعه به هيچ روي مايل نيستند تا زير پاي آن را خالي كنند. بيانيه اخير كتائب حزبالله عراق مبني بر متوقف كردن حملات عليه نيروهاي امريكايي در همين راستا ارزيابي ميشود.
از سوي ديگر، حشد الشعبي، بسيج مردمي عراق كه اكنون يكي از بازوهاي امنيتي و قانوني اين كشور محسوب ميشود، نقش قابل توجهي در مبارزه با داعش و مهار قدرت جريان صدر بر عهده داشته و همين پيشينه درخشان باعث شده است كه ايالات متحده، عراق و ايران هر كدام به دلايلي متفاوت ولي هدفي مشترك سعي كنند اين گروه را تقويت يا دستكم تضعيف نكنند. حملات اخير ايالات متحده به مقرهاي حشد الشعبي اگرچه غيرقانوني و خونين بود، اما به نظر ميرسد تنها به هشدار محدود ميشد. ايالات متحده به خوبي ميداند كه تضعيف يا نبود نيروهاي مردمي در منطقه ميتواند به داعش و القاعده اين فرصت را بدهد كه به بازسازي خود بپردازند. همچنين جريان ناسيوناليست صدر كه ديدگاههايي به شدت ضد امريكايي دارد، اگر قدرت سياسي و نظامي را در عراق به دست گيرد، ميتواند عواقب سختي براي حضور ايالات متحده در منطقه داشته باشد. پس ايالات متحده به نظر سعي خواهد كرد از تضعيف حشد الشعبي بپرهيزد. ايران نيز از سوي ديگر، با تقويت اين جنبش مهم و قدرتمند ميتواند فشار خود را بر ايالات متحده حفظ كند، كنار حشد الشعبيها ايستاده است. دولت عراق كه رسما فرماندهي حشد الشعبي را نيز بر عهده دارد، از گذشته به خوبي درست گرفته است و ميداند براي حفظ ثبات عراق تنها به ارتش چند دسته و سازمان نيافته خود نميتواند متكي باشد. حمله برقآساي داعش به غرب و شمال غربي عراق و تخليه پادگانهاي ارتش، ضعف در ساختار فرماندهي و تجهيزات نيروهاي ارتش عراقي را به خوبي نشان داد. پس دولت عراق با قانوني كردن فعاليت حشد الشعبي به نوعي در پي پر كردن خلأ امنيتي خود بوده است.
آينده حضور نيروهاي امريكايي در عراق
ماه گذشته سوداني اعلام كرد كه دولتش به زودي مذاكراتي را با واشنگتن براي پايان دادن به حضور ائتلاف در عراق آغاز خواهد كرد. هنوز مشخص نيست كه آيا سوداني خود طرفدار خروج ائتلاف است يا همانطور كه يكي از مشاوران او به رويترز گفت، بيانيه او صرفا به منظور «تسكين احزاب و گروههاي مقاومت خشمگين از حضور نيروهاي امريكايي» صادر شد. تنها يكسال پيش، سوداني در مورد تهديد تروريسم از خاك سوريه، جايي كه داعش همچنان فعال است، ابراز نگراني كرد و در مصاحبهاي با وال استريت ژورنال اظهار داشت كه «ما به نيروهاي خارجي نياز داريم.» بدون شك تركيب جنگ اسراييل عليه حماس و آخرين حملات هوايي ايالات متحده به خاك عراق هزينه سياسي سوداني را براي حمايت از ادامه حضور ائتلاف افزايش داده است. با اين حال، اگر سوداني واقعا ميخواهد نيروهاي امريكايي در عراق باقي بمانند، راه دشواري براي نشان دادن آن دارد. در ماه دسامبر، آلينا رومانوفسكي، سفير ايالات متحده در عراق، سوداني و دولت او را به خاطر بازداشت سه متهم به حمله موشكي عليه سفارت ايالات متحده تمجيد كرد. بازداشت عاملان اين حمله توسط دولت عراق بيسابقه بود.
در فوريه، پارلمان عراق جلسهاي را براي رايگيري در مورد ادامه حضور ايالات متحده برنامهريزي كرد، اما به حد نصابي براي تشكيل جلسه دست نيافت. ممكن است بغداد در نهايت تصميم بگيرد كه زمان خروج ايالات متحده و ائتلاف فرا رسيده است. عراق ميتواند اين تصميم را بگيرد و تهديد فعلي داعش را خود و نيروهاي حشد الشعبي مديريت كند. با اين حال، حتي اگر دولت سوداني نيروهاي ائتلاف را بيرون نكند، حضور نظامي قابل توجه امريكا غيرقابل دفاع شده است. اكنون به نظر ميرسد، بيست سال پس از تهاجم به عراق، زمان آن فرا رسيده است كه دولت بايدن در مورد بهترين روش براي كاهش ردپاي نظامي ايالات متحده در عراق فكر و تصميمگيري كند.