روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد» خبر فوت آريانا ولينژاد، ركابزن بااستعداد كشورمان جامعه ورزش ايران و مخصوصا دوچرخهسواري را تحت تاثير قرار داد. آريانا هفته گذشته به دليل نشت گاز از بخاري و انفجار خانه، دچار ۷۰درصد سوختگي شده بود. او روز گذشته در بيمارستان و به دليل آسيبهاي ناشي از اين حادثه تلخ جانش را از دست داد. ولينژاد در رده سني زير ۲۳ سال فعاليت ميكرد و پيش از اين به كمپ جهاني دوچرخهسواري در كرهجنوبي هم اعزام شده بود. او كه تنها فرزند خانواده ولينژاد بود همراه با دايي خود تمرينات حرفهاي را دنبال ميكرد و يكي از استعدادهاي خوب دوچرخهسواري زنان ايران به حساب ميآمد. براي بررسي جزييات مرگ اين جوان با دو تن از مسوولان دوچرخهسواري تماس گرفتيم.
از بيوگرافي ورزشي آريانا بگوييد.
از قهرمانان ملي ما در رده سني جوانان بود و يك دوره هم او را اعزام كرديم به كرهجنوبي تا در كمپ جهاني دوچرخهسواري كه در آنجا داير شده آموزش ببيند. او در دوچرخهسواري فعال بود كه متاسفانه به دليل شدت سوختگي بالا به رحمت خدا رفت.
بعد از اين حادثه تلخ پيگير وضعيت سلامتي او بوديد؟
بله. او اهل خرمآباد است اما در بيمارستان اصفهان بستري بود و رييس هيات اين استان را پيگير وضعيتش كرديم و خود ما هم و فدراسيون پزشكي ورزشي پيگير او بوديم و با خانوادهاش در تماس بوديم. منتها به دليل پروتكلهاي درماني و بهداشتي نميشد انتقالش بدهند كمااينكه رييس اورژانس كشور هم كه اعلام كرد اگر نياز است و كادر پزشكي او تشخيص دهند حتي به تهران اعزامش كنند اما چون عفونت داشت و امكان جابهجايي نبود تشخيص بر اين شد همانجا بماند و روند درمانش را پيگيري كنند تا به شرايط استيبل برسد. بعد اگر كاري در آنجا نميشد، انجام دهند و در تهران ميشد اين انتقال انجام شود كه البته اينطور نبود. متاسفانه باتوجه به درصد سوختگي بالا شرايط او خوب نبود و با وجود تمام تلاشها با اين شرايط سوختگي كار ديگري نميشد انجام داد فقط تاسف آن باقي مانده و ناراحتي از اينكه يك ورزشكار جوان را ازدست داديم.
به لحاظ مالي از طرف فدراسيون كمكي به آريانا شد؟
بله. فدراسيون كمك كرد و با خانوادهاش در تماس بوديم، اما به لحاظ مالي چيز خاصي نبود يعني موردي نبود كه به لحاظ مالي بشود كاري كرد. در مورد صدمهاي كه ايشان ديده بود تا جايي كه ميشد كارهاي مربوط به او انجام شد و ما هم پيگير بوديم و مبلغي هم به حساب خانواده او واريز كرديم و به خانواده و دبير هيات گفتيم كاري بود به ما بگويند. چشم اميد ما به شرايط درماني بود و روندي كه بايد طي ميشد.
فدراسيون براي مراسم خاكسپاري اين ورزشكار برنامهاي دارد؟
بله. ما با رييس هيات خودمان در لرستان در تماس هستيم و آنها در تلاش هستند كه اگر ميشود در قطعه نامآوران مكاني درنظر گرفته شود. انشاءالله در مراسم او شركت ميكنيم! با خانواده او هم در تماس هستيم تا اگر مشكل يا مسالهاي بود حل كنيم.
از جزييات حادثه بگوييد.
خانم آريانا ولينژاد در هفته گذشته و در منزل مشغول استراحت بود كه گاز نشتي كرد و وقتي كه از خواب بيدار ميشود متوجه نشتي گاز نميشود و كليد برق را ميزند و منزل دچار انفجار و آتشسوزي ميشود. بعد از انفجار دستش را روي صورتش ميگذارد و از منزل خارج ميشود اما تقريبا تمام بدنش را آتش گرفته بود. سوختگي ابتدا در قسمتهايي از بدن مثل دست و پا بود و در بيمارستان خرمآباد بستري شد و بعد با رايزني كه با مديرعامل و استاندار شد يك تخت خالي در بخش آتشسوزي بيمارستان اصفهان براي او خالي شد و به صورت vip به بيمارستان اصفهان، بخش ويژه مراقبتهاي سوختگي اعزام شد. در يكي، دو روز اول حال عمومي او بد نبود چون سوختگي به اندام داخلي مثل قلب و كليه و ريه آسيب چنداني نرسانده بود اما رفته رفته ريه او دچار عفونت شد و متاسفانه پيشروي كرد و نتوانست از حالت بحراني خارج شود.
هنگام حادثه در منزل تنها بود؟
بله. او تك فرزند است و پدر و مادرش هم شاغل هستند در آن زمان سر كار خودشان بودند.
در روزهاي اول حال او خوب بود؟
بله به هوش بود و حتي با پدر و مادرش كه ملاقاتش رفته بودند، صحبت كرد اما دايي و پدرش كه با پزشكان صحبت ميكردند به آنها گفتند يك هفته تا ده روز شرايط بحراني دارد و اگر شرايط بحراني را پشت سر بگذارد كه خيلي خوب ميشود و اگر نه احتمالا اتفاق بد رخ ميدهد. متاسفانه سيستم ايمني بدن و ششها درگير عفونت شد و نتوانست دوام بياورد و ما را شوكه كرد.
امكان انتقال آريانا به بيمارستان بهتري در جاي ديگر مثل بيمارستاني در تهران نبود؟
همانطور كه همه ميدانند بهترين بيمارستان سوختگي ايران در اصفهان است، حتي تهران هم كه دچار سوختگي خاص ميشوند به اصفهان اعزام ميكنند و ما هم تحقيق كرديم و با چند پزشك حرف زديم و استاندار لرستان شخصا پيگير بود و اتاق ايزوله و شرايط خاص براي او درنظر گرفته شده بود، اما چون درصد سوختگي بين ۶۵ تا ۷۰درصد بود يك جورهايي پزشكان به ما گفتند كه ممكن است اين اتفاق رخ دهد اما چون اين دختر سن كمي داشت و آيندهدار بود، دوست داشتيم همه تلاشمان را كنيم و تقريبا هر كاري كه از دست من و مسوولان و پدر و مادر و دايي او برميآمد، انجام داديم، اما نشد.
از طرف فدراسيون دوچرخهسواري همكاري لازم صورت گرفته بود؟
در همان روزهاي اول كه اطلاع پيدا كردند با مسوول باشگاه سپاهان آقاي باقري تماس گرفتند و ايشان هر روز به بيمارستان سر ميزدند و رييس دوچرخهسواري اصفهان هم سركشي ميكردند و پيگير كارها بودند و يك مبلغي هم به حساب مادر آريانا واريز كردند براي حمايت مالي.
چقدر؟
نميدانم. از من شماره حساب مادرش را گرفتند و مادر او تاييد كرد كه مبلغي به حسابش واريز شده اما من نميدانم چقدر بود!
براي مراسم خاكسپاري آريانا چه برنامهاي داريد؟
از همان لحظات اول كه متوجه شدم با مديركل و معاون استان تماس گرفتم و گفتم اتفاق ناگواري رخ داد كه كاري از دست كسي برنميآمد و بهتر است مراسم خوبي براي او بگيريم در شأن يك قهرمان باشد و قرار شد نامهنگاري كنند تا در قطعه نامآوران خرمآباد به خاك سپرده شود، چون در بهشتزهرا كه يك منطقه كوهستاني است شرايط خاصي دارد و پاي كوه است. رايزني كرديم تا در نامآوران به خاك سپرده شود و فدراسيون هم آقاي وفايي تماس گرفت و گفت زمان مراسم را بگوييد تا حضور داشته باشيم.
در دوران حرفهاي با او در تماس بوديد؟
بله. او در سن هفده سالگي وارد دوچرخهسواري شد و تا نوزده سالگي چندين قهرماني به دست آورد اما در سن نوزده سالگي به خاطر كرونا از دوچرخهسواري فاصله گرفت و از سال گذشته كه مجدد به تصديگري هيات دوچرخهسواري استان رسيدم با ايشان حرف زدم و با فدراسيون رايزني كردم و ارديبهشت ماه او را به كمپ جهاني كرهجنوبي فرستاديم تا هم انگيزهاي باشد هم اطلاعات بهروز داشته باشد. با دايي او كه مربياش هم هست در تماس بوديم. تمريناتش را خوب انجام ميداد امسال قرار بود در ليگ و انتخابي راهيابي به تيم ملي براي قهرماني در آسيا شركت كند كه اين حادثه تلخ پيش آمد و ما را دگرگون كرد. اين خانم هيچگونه حاشيهاي نداشت و سرش را پايين ميانداخت ميرفت تمرينش را ميكرد و برميگشت! يك چيزي كه من را اذيت ميكند همين است كه واقعا بيحاشيه بود.
روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد» خبر فوت آريانا ولينژاد، ركابزن بااستعداد كشورمان جامعه ورزش ايران و مخصوصا دوچرخهسواري را تحت تاثير قرار داد. آريانا هفته گذشته به دليل نشت گاز از بخاري و انفجار خانه، دچار ۷۰درصد سوختگي شده بود. او روز گذشته در بيمارستان و به دليل آسيبهاي ناشي از اين حادثه تلخ جانش را از دست داد. ولينژاد در رده سني زير ۲۳ سال فعاليت ميكرد و پيش از اين به كمپ جهاني دوچرخهسواري در كرهجنوبي هم اعزام شده بود. او كه تنها فرزند خانواده ولينژاد بود همراه با دايي خود تمرينات حرفهاي را دنبال ميكرد و يكي از استعدادهاي خوب دوچرخهسواري زنان ايران به حساب ميآمد. براي بررسي جزييات مرگ اين جوان با دو تن از مسوولان دوچرخهسواري تماس گرفتيم.
از بيوگرافي ورزشي آريانا بگوييد.
از قهرمانان ملي ما در رده سني جوانان بود و يك دوره هم او را اعزام كرديم به كرهجنوبي تا در كمپ جهاني دوچرخهسواري كه در آنجا داير شده آموزش ببيند. او در دوچرخهسواري فعال بود كه متاسفانه به دليل شدت سوختگي بالا به رحمت خدا رفت.
بعد از اين حادثه تلخ پيگير وضعيت سلامتي او بوديد؟
بله. او اهل خرمآباد است اما در بيمارستان اصفهان بستري بود و رييس هيات اين استان را پيگير وضعيتش كرديم و خود ما هم و فدراسيون پزشكي ورزشي پيگير او بوديم و با خانوادهاش در تماس بوديم. منتها به دليل پروتكلهاي درماني و بهداشتي نميشد انتقالش بدهند كمااينكه رييس اورژانس كشور هم كه اعلام كرد اگر نياز است و كادر پزشكي او تشخيص دهند حتي به تهران اعزامش كنند اما چون عفونت داشت و امكان جابهجايي نبود تشخيص بر اين شد همانجا بماند و روند درمانش را پيگيري كنند تا به شرايط استيبل برسد. بعد اگر كاري در آنجا نميشد، انجام دهند و در تهران ميشد اين انتقال انجام شود كه البته اينطور نبود. متاسفانه باتوجه به درصد سوختگي بالا شرايط او خوب نبود و با وجود تمام تلاشها با اين شرايط سوختگي كار ديگري نميشد انجام داد فقط تاسف آن باقي مانده و ناراحتي از اينكه يك ورزشكار جوان را ازدست داديم.
به لحاظ مالي از طرف فدراسيون كمكي به آريانا شد؟
بله. فدراسيون كمك كرد و با خانوادهاش در تماس بوديم، اما به لحاظ مالي چيز خاصي نبود يعني موردي نبود كه به لحاظ مالي بشود كاري كرد. در مورد صدمهاي كه ايشان ديده بود تا جايي كه ميشد كارهاي مربوط به او انجام شد و ما هم پيگير بوديم و مبلغي هم به حساب خانواده او واريز كرديم و به خانواده و دبير هيات گفتيم كاري بود به ما بگويند. چشم اميد ما به شرايط درماني بود و روندي كه بايد طي ميشد.
فدراسيون براي مراسم خاكسپاري اين ورزشكار برنامهاي دارد؟
بله. ما با رييس هيات خودمان در لرستان در تماس هستيم و آنها در تلاش هستند كه اگر ميشود در قطعه نامآوران مكاني درنظر گرفته شود. انشاءالله در مراسم او شركت ميكنيم! با خانواده او هم در تماس هستيم تا اگر مشكل يا مسالهاي بود حل كنيم.
از جزييات حادثه بگوييد.
خانم آريانا ولينژاد در هفته گذشته و در منزل مشغول استراحت بود كه گاز نشتي كرد و وقتي كه از خواب بيدار ميشود متوجه نشتي گاز نميشود و كليد برق را ميزند و منزل دچار انفجار و آتشسوزي ميشود. بعد از انفجار دستش را روي صورتش ميگذارد و از منزل خارج ميشود اما تقريبا تمام بدنش را آتش گرفته بود. سوختگي ابتدا در قسمتهايي از بدن مثل دست و پا بود و در بيمارستان خرمآباد بستري شد و بعد با رايزني كه با مديرعامل و استاندار شد يك تخت خالي در بخش آتشسوزي بيمارستان اصفهان براي او خالي شد و به صورت vip به بيمارستان اصفهان، بخش ويژه مراقبتهاي سوختگي اعزام شد. در يكي، دو روز اول حال عمومي او بد نبود چون سوختگي به اندام داخلي مثل قلب و كليه و ريه آسيب چنداني نرسانده بود اما رفته رفته ريه او دچار عفونت شد و متاسفانه پيشروي كرد و نتوانست از حالت بحراني خارج شود.
هنگام حادثه در منزل تنها بود؟
بله. او تك فرزند است و پدر و مادرش هم شاغل هستند در آن زمان سر كار خودشان بودند.
در روزهاي اول حال او خوب بود؟
بله به هوش بود و حتي با پدر و مادرش كه ملاقاتش رفته بودند، صحبت كرد اما دايي و پدرش كه با پزشكان صحبت ميكردند به آنها گفتند يك هفته تا ده روز شرايط بحراني دارد و اگر شرايط بحراني را پشت سر بگذارد كه خيلي خوب ميشود و اگر نه احتمالا اتفاق بد رخ ميدهد. متاسفانه سيستم ايمني بدن و ششها درگير عفونت شد و نتوانست دوام بياورد و ما را شوكه كرد.
امكان انتقال آريانا به بيمارستان بهتري در جاي ديگر مثل بيمارستاني در تهران نبود؟
همانطور كه همه ميدانند بهترين بيمارستان سوختگي ايران در اصفهان است، حتي تهران هم كه دچار سوختگي خاص ميشوند به اصفهان اعزام ميكنند و ما هم تحقيق كرديم و با چند پزشك حرف زديم و استاندار لرستان شخصا پيگير بود و اتاق ايزوله و شرايط خاص براي او درنظر گرفته شده بود، اما چون درصد سوختگي بين ۶۵ تا ۷۰درصد بود يك جورهايي پزشكان به ما گفتند كه ممكن است اين اتفاق رخ دهد اما چون اين دختر سن كمي داشت و آيندهدار بود، دوست داشتيم همه تلاشمان را كنيم و تقريبا هر كاري كه از دست من و مسوولان و پدر و مادر و دايي او برميآمد، انجام داديم، اما نشد.
از طرف فدراسيون دوچرخهسواري همكاري لازم صورت گرفته بود؟
در همان روزهاي اول كه اطلاع پيدا كردند با مسوول باشگاه سپاهان آقاي باقري تماس گرفتند و ايشان هر روز به بيمارستان سر ميزدند و رييس دوچرخهسواري اصفهان هم سركشي ميكردند و پيگير كارها بودند و يك مبلغي هم به حساب مادر آريانا واريز كردند براي حمايت مالي.
چقدر؟
نميدانم. از من شماره حساب مادرش را گرفتند و مادر او تاييد كرد كه مبلغي به حسابش واريز شده اما من نميدانم چقدر بود!
براي مراسم خاكسپاري آريانا چه برنامهاي داريد؟
از همان لحظات اول كه متوجه شدم با مديركل و معاون استان تماس گرفتم و گفتم اتفاق ناگواري رخ داد كه كاري از دست كسي برنميآمد و بهتر است مراسم خوبي براي او بگيريم در شأن يك قهرمان باشد و قرار شد نامهنگاري كنند تا در قطعه نامآوران خرمآباد به خاك سپرده شود، چون در بهشتزهرا كه يك منطقه كوهستاني است شرايط خاصي دارد و پاي كوه است. رايزني كرديم تا در نامآوران به خاك سپرده شود و فدراسيون هم آقاي وفايي تماس گرفت و گفت زمان مراسم را بگوييد تا حضور داشته باشيم.
در دوران حرفهاي با او در تماس بوديد؟
بله. او در سن هفده سالگي وارد دوچرخهسواري شد و تا نوزده سالگي چندين قهرماني به دست آورد اما در سن نوزده سالگي به خاطر كرونا از دوچرخهسواري فاصله گرفت و از سال گذشته كه مجدد به تصديگري هيات دوچرخهسواري استان رسيدم با ايشان حرف زدم و با فدراسيون رايزني كردم و ارديبهشت ماه او را به كمپ جهاني كرهجنوبي فرستاديم تا هم انگيزهاي باشد هم اطلاعات بهروز داشته باشد. با دايي او كه مربياش هم هست در تماس بوديم. تمريناتش را خوب انجام ميداد امسال قرار بود در ليگ و انتخابي راهيابي به تيم ملي براي قهرماني در آسيا شركت كند كه اين حادثه تلخ پيش آمد و ما را دگرگون كرد. اين خانم هيچگونه حاشيهاي نداشت و سرش را پايين ميانداخت ميرفت تمرينش را ميكرد و برميگشت! يك چيزي كه من را اذيت ميكند همين است كه واقعا بيحاشيه بود.