رعایت عرف دیپلماتیک
جاويد قربان اوغلي
هفته گذشته انتشار تصاوير مصاحبه با يك خبرنگار بدون حجاب در سفارت ايران در باكو جنجال آفرين و حسب اخبار منتشره، منجر به برخورد وزارت خارجه با سفير و اعلام پايان ماموريت وي شد. اين امر اولين بار نيست و قبلا نيز در اقدامي مشابه آقاي بهاروند سفير كشورمان در لندن به دليل اجراي موسيقي در سفارت به مركز فراخوانده و به ماموريت او نيز پايان داده شد. به نظر ميرسد اقدامات جاري در لندن و باكو در ادامه روشهاي غير متعارف داخل با پديده بدحجابي است. به نظر ميرسد در برخوردي اينگونه (توبيخ و پایان ماموريت سفير) به بهانه ورود يك خانم خبرنگار به سفارت ما در كشوري ديگر با پوششي در معيارهاي ما غير مناسب و نامتعارف، دستگاه سياست خارجي با تنگ نظري و يا بهتر بگويم تاثيرات پوپوليستي ناشي از مسائل داخلي قرار گرفته و بهطور طبيعي در صورت استمرار اينگونه روشهاي غلط، در زماني نه چندان دور شاهد تبعات ناصواب و بلكه ويرانگر آن خواهيم بود. دوستان و همكاران ديپلمات نگارنده اين سطور آگاهند كه در بسياري از سفارتخانههاي ايران در خارج كه از امكانات كافي برخوردارند، روز ملي كشورمان (۲۲ بهمن) در محل سفارت يا اقامتگاه سفير (رزيدانس در زبان ديپلماتيك) برگزار ميشود. حضور حداكثري مقامات ارشد كشور ميزبان، سفرا و ديپلماتهاي مقيم، امتياز بزرگي براي سفارت و به تبع آن آقاي سفير محسوب شده و چه بسا در مواردي از سوي مركز به علت فعاليت چشمگير مشمول تشويق ميشود. مثال ديگر در اين مورد، ملاقاتهاي معمول سفير و ديپلماتهاي سفارت با همتايان خود در محل سفارت است. ناگفته پيداست كه در اين موارد ميهمانان روز ملي ايران با مانتو و روسري منطبق با معيارهاي ارزشي ما در اين مراسم شركت نميكنند و اساسا انتظار و درخواستي اينچنين مغاير با ضوابط و شؤونات ديپلماتيك و رفتاري توهينآميز تلقي شده و در صورت گذاشتن چنين شرطي در دعوتنامه قطعا در چنين مراسمي حاضر نميشوند. حال واقعه سفارت ايران در آذربايجان را با مورد بالا مقايسه كنيد. در يك جا حضور دهها بانوي (سفير، وزير، خبرنگار، تاجر و ...) در سفارت يا اقامتگاه براي آقاي سفير يك امتياز و در جاي ديگر حضور همان خبرنگار براي مصاحبه موجب توبيخ و تنبيه.
٭ واقعا غير قابل درك است كه در عصر رسانه وجايگاه برجسته«ديپلماسي عمومي » كه تاثير و برد آن چه بسا از ديپلماسي رسمي بيشتر است ورود يك خبرنگار زن به سفارت كشورمان با ظاهري آراسته ولو بدون روسري اينگونه جنجالآفرين ميشود. به خاطر آن سفير توبيخ و تنبيه ميشود.اين رفتار جز گرفتار شدن در نوعي جوزدگي منبعث از سياست داخلي و متاسفانه تحت لواي پاسداري از ارزشهاي ديني چيز ديگري نيست. ناديده انگاشتن اهميت كار رسانه و ديپلماسي عمومي و جنجال بر سر حضور يك خبرنگار بدون حجاب كه براي مصاحبه مطبوعاتي به سفارت آمده چيزي جز يك بلاهت سياسي نيست.به باور من اين كج فهمي ناشي از ناديده گرفتن اهداف بزرگتري است كه وظيفه ذاتي سفارتخانه و خصوصا در عرصه ديپلماسي عمومي در عصر تاثيرات شگفتانگيز رسانه است.
٭ روش وزارت خارجه در مورد پايان ماموريت آقاي موسوي كه احتمالا تحت تاثير همين فضا سازي است، بر ماموريت ديگر سفراي ما تاثيرات ويرانگري خواهد گذاشت.به باور من اينگونه برخوردها چيزي جز كج فهمي از منافع و مسائل ديپلماسي و ديپلماسي عمومي نيست. آقاي موسوي ديپلمات ناشناختهاي نيست و قبل از اعزام به باكو، سخنگوي وزارت خارجه بود. قطعا با الفباي مسائل اعتقادي و ارزشي كشور بيشتر از خيلي ديگر از جنجالسازان داخل كشور آشناست. آن قدر درك دارد كه بداند اسلام و مسلماني به چيست. خبرنگاري در يك كشور سكولار به محل كار او آمده و شايد حضور همين خبرنگار در سفارت حاصل فعاليتي فشرده از سوي سفير و همكارانش است كه فلسفه حضورشان در محل ماموريت براي ارتقای جايگاه كشوري است كه آن را نمايندگي كنند.
٭ تصور ميكنم خروجي روشهايي از اين قماش و به قول عاميانه «مته به خشخاش گذاشتن و مو را از ماست كشيدن» در عصري كه رسانه در مفهوم عام آن تاثيرات شگرفي بر افكار عمومي دارد، جز اين نميتواند باشد كه سفراي ايران در محل ماموريت از بيم برخوردهاي سخيف متاثر از سياست داخلي، نشستن در اتاق كار و ارسال گزارشهای دريافتي از روزنامهها و رسانههاي محل را بر «تحرك و فعاليت ديپلماتيك » ترجيح دهند و قدم از قدم براي پيشبرد منافع ملي در كشور محل ماموريت خود برندارند.اگر باور داريم كه ديپلماسي عمومي اكنون از مهمترين اركان ديپلماسي است كه همه دولتها به آن اهتمام ويژهاي دارند، جنجال آفريني در مورد سفارتمان در آذربايجان، نسخه سياست خارجي همان اقدامات سخيفي است كه در داخل براي مقابله با به اصطلاح بدحجابي در دست اقدام است كه قطعا مضرات آن بسيار بيشتر از تاثيرات آن است.