تجربه ای عجیب و موفق از تصمیمات سخت و فوری
حسين نورانينژاد
انتخابات عجيب و سختي را پشت سر گذاشتيم. بهخصوص اصلاحطلباني كه همين چند ماه پيش در انتخابات مجلس شركت نكرده بودند چون امكان اثرگذاري خاصي براي خود نميديدند، ناگهان برابر انتخاباتي قرار گرفتند كه ماهيت متفاوتي داشت و برنده شدن در آن روي سرنوشت كشور تا حدي اثربخش خواهد بود. اما بهرغم اين تفاوت، اقناع بدنه اجتماعي كار راحتي نبود. از طرف ديگر اصلاحطلبان نميدانستند كه آيا كانديدايي در ميدان خواهند داشت يا نه؟ كدام يك شانس بيشتري براي تاييد و سپس رايآوري دارند و...؟ در نتيجه ظرفيت ستادي محدود اصلاحطلبان در بين چند كانديداي آنها پخش شده بود. اما در حالي كه بلافاصله پس از اعلام بررسي صلاحيتها بايد وارد كارزار انتخاباتي ميشدند، آنها تنها يك كانديداي تاييد صلاحيت شده داشتند. اين اتفاق جبهه اصلاحات را از يك گرفتاري بزرگ به نام انتخاب كانديدا از بين چند نفر راحت كرد اما ناگهان موج حضور براي كمك به ستاد مسعود پزشكيان به عنوان تنها كانديداي موجود به نحوي شد كه تا چند روز آشفتگي بالايي در ستاد ديده ميشد. هماهنگ كردن آن همه داوطلب ستادي كار سختي بود و توافق بين مركزيت ستاد پزشكيان با هياترييسه جبهه اصلاحات براي اينكه ستاد مستقل جبهه شكل نگيرد، باعث تشديد اين سختي شد، هرچند مانع برخي تعارضهاي احتمالي بين ستادهاي فرضي آنها شد. اين در حالي بود كه رقباي اصولگرا از همان ابتداي حادثه جان باختن رييسجمهور فقيد رييسي با اطمينان و فراغ خاطر و دست باز در امكانات مالي و لجستيكي و بدون نياز به توجيه و اقناع بدنه اجتماعي خود، كار انتخاباتي ميكردند.
اين كارزار نابرابر و سخت ديشب به پايان رسيد، اما روزها و شبهاي عجيب و پر از نياز به تصميمهاي جدي و فوري را پشتسر گذاشتيم كه مشابهاش را به عنوان كسي كه از انتخابات ۷۶ تاكنون فعاليتهاي ستادي مختلف داشته، به ياد ندارم. خدا قوت به همه همراهان و فعالان ستادي آقاي دكتر پزشكيان كه در اين هفتههاي اخير روز و شب نداشتند.